ویرگول
ورودثبت نام
محمد آزادی طلب
محمد آزادی طلب
محمد آزادی طلب
محمد آزادی طلب
خواندن ۵ دقیقه·۱۰ روز پیش

نقد تفکر تئولوژیک و دین پرستانه و کلامی( بخش سوم )

۹- تفکر تئولوژیک حتی با کتاب مقدس ، آیات و روایات و عبارات بزرگان دین مورد اعتقاد خود ، به نحوی ابزاری و دوگانه برخورد می کند . یعنی تا آنجا به آیات و روایات تمسک می جوید که در جهت اثبات معتقدات نظام کلامی و تئولوژیک مورد نظر خویش باشد ، در غیر این صورت آن آیات و روایات به سهولت مورد غفلت واقع شده یا مورد تفسیرهای عجیب و غریب قرار می گیرد .

مثال : ادعای عجیب و بی پایه و بدون هیچ قرینه و دلیل منطقی مفسران و علمای شیعه مبنی بر این که پدر ابراهیم که در قرآن مشرک معرفی شده است عمویش بوده است !

چرا که شیعه به خاطر غلو و اغراق در باب پیشوایان دین که در اینجا بر مبنای یک حدیث جعلی و ساختگی می باشد که هیچ دلیل و پشتوانه ی عقلی و منطقی هم ندارد مدعی است که تمام آبا و اجداد پیامبران تا آدم ابوالبشر همگی موحد و یکتاپرست بوده اند !

۱۰ - تفکر تئولوژیک برخلاف ظاهر مقدس مابانه اش ، تفکری خودبنیاد است . از آنجا که تفکر تئولوژیک در ارتباط تنگانگ با باورهای دینی و مذهبی یک قوم در طول تاریخ است ، باورهایی که برای توده ها بسیار مقدس و حقایقی ازلی و ابدی می نمایند ، این نحوه تفکر بسیار مقدس به نظر می رسد . به تعبیر دیگر ، تفکر تئولوژیک بیش از آنکه دغدغه ی فهم و دفاع از حقیقت استعلایی را داشته باشد در بند حفظ و دفاع از خود و باورهای تاریخی خویش است . به همین دلیل است که تفکر تئولوژیک را برخلاف ظاهر مقدس مآبانه اش و برخلاف ادعاهای پرطمطراق مبنی بر دینی و الهی بودنش ، باید تفکری خودبنیاد نامید . تفکر ایدئولوژیک سکولار و تفکر تئولوژیک هریک نحوه ای از تفکر خودبنیاد هستند و تعارضات ظاهری این دو نحوه از تفکر نباید ما را فریب دهد .

۱۱ - تفکر تئولوژیک به نتایج و لوازم روش شناختی خود نیز آگاه نیست . او به هزار و یک دلیل برای اثبات حقانیت باورهای خود استناد می کند اما آنجا که همین گونه دلایل مورد استفاده ی خصم یا رقیب قرار می گیرد ، این دلایل دیگر از ارزش و اعتبار پیشین برخوردار نیست .

۱۲ - ماهیت گزاره های تئولوژیک چنین است : " من چنین می خواهم یا چنین فرض می کنم . برای مثال ذات و حقیقت اعتقاد به اصل تثلیت در نظام تئولوژیک مسیحیت را چنین می توانید تعبیر کنید " : من به عنوان یک مسیحی می خواهم یا از پیش فرض بگیرم که خدا یکی و در همان حال سه تا است . "

یا اعتقاد نظام کلامی و تئولوژیک شیعه در باب عصمت مطلق را می توان چنین تعبیر کرد : " که من شیعه بر خلاف آیات خود قرآن مبنی بر طلب آمرزش از سوی پیامبر و اشاره به خطاهای وی و سرزنش و تذکر به او می خواهم که پیامبر و پیشوایان دین دارای عصمت مطلق و بدون هیچ گونه گناه و حتی خطا و اشتباه باشند . لذا مخاطب این سرزنش ها و طلب عفو برای گناهان که در قرآن خطاب به سوی پیامبر است را باید خطاب به دیگران و به تعبیر طباطبایی مفسر المیزان من باب به در می گویند دیوار بشنود دانست نه خود پیامبر !!!!!!!

۱۳ - تفکر تئولوژیک و کلامی در مواجهه با اغلب شواهد بی اعتباری یک باور ، با سرسپردگی ایمانی ، از آن باور دفاع می کند و وجه تمایزهای بی معنی و انواع مغالطات را به کار می برد.

۱۴ - زبان تئولوژیک دارای ویژگی های خاصی است که مهم ترین وصف آن این است که زبانی قومی ، فرقه ای و ناتوان از برقراری ارتباط با سایر زبان ها و سایر مخاطبانی است که به نظام تئولوژیک مورد نظر ایمان ندارند .

مثال جزئیات معاد در قرآن که همان چیزهایی بوده که اعراب با آن آشنا بودند . همین طور رویکرد به نسبت فرقه ای قرآن در باب معاد که ایمان به خدای یگانه را مقدم بر اعمال می داند و لذا به غیر از مومنان به اسلام و پیروان اهل کتاب بقیه یعنی چند خداپرستان و آتئیست ها را پیشاپیش اعمالشان هر چه قدر خوب و نیک و به اندازه ی کوهی باشد تباه شده دانسته که به اندازه ی کاهی در روز رستاخیز ارزش نداشته و لذا جهمنی و اهل عذاب و شکنجه می داند !

خوب من طی چند مطلب اشکالات و ایرادات این نحوه رویکرد و تفکر یعنی تفکر تئولوژیک و کلامی و دین پرستانه را از بیانات دکتر عبدالکریمی و البته مثال ها عمدتا از خودم نشان دادم و آوردم . در دوران مدرن و پست مدرن کنونی و زیست جهان برآمده از آن که اصل دین و دینداری به حاشیه رفته و زیست جهان مدرن فضایی ایجاد کرده که دیگر بشر نیازی به دین حتی در مقوله ی اخلاق و زندگی خصوصی اش احساس نمی کند و بی دینی به صورت صعودی در حال گسترش است این نحوه تفکر متعصبانه و فرقه ای دیگر جایی برای اعتنا نمی تواند باشد و به درستی به تعبیر دکتر بیژن عبدالکریمی منتقد این نحوه رویکرد و تفکر دوران آن دیگر به پایان رسیده و محکوم به شکست است .

البته این را در آخر برای این که اشتباه و سوء تفاهم نشود می گویم که اگر چه در دوران کنونی بی دینی با موج گسترده ای در حال گسترش است و همان طور که گفتم زیست جهان جدید و مدرن احساس نیاز به داشتن اصل دین را منتفی کرده اما مطالب فوق در نقد دینداری یا داشتن اصل دین نیست بلکه در نقد تفکر یا نحوه رویکردی که دکتر عبدالکریمی تئولوژیک و کلامی و من دین پرستانه می دانم و می خواهد از یک سیستم بسته ی تاریخی اعتقادی و بعضا حتی فرقه ای که دچار اشکالات و ایرادات فراوان که در بالا اشاره کردم بوده با جزمیت و تعصب و بعض حتی خشونت و به هر قیمت دفاع کند می باشد .

خلاصه دوران این رویکرد و نحوه ی تفکر به سر رسیده و به پایان رسیده است .

یا اعتقاد به عصمت مطلق را که ییا

تفکر
۰
۰
محمد آزادی طلب
محمد آزادی طلب
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید