(این متن، یکی از تمرینات دورهی دیجیتالمارکتینگ رهنماکالج است، البته من سعی کردم سر و شکل متن به گونهای باشد که برای هر مخاطب علاقهمندی قابل مطالعه باشد.)
وقتی هنگام نگارش محتوا اصطلاحا دستمان به نوشتن نمیرود گرفتار سندروم کاغذ سفید شده ایم. یکی از تکنیکهای مقابله با سندروم کاغذ سفید، نگارش آزاد (Free Writing) است. در تکنیک «نگارش آزاد: ۳+۳» به این ترتیب عمل میکنیم که ۳ دقیقه بدون وقفه در مورد مطلب مورد نظر مینویسیم و بعد از آن به مدت ۳ دقیقه از آنچه نوشته ایم بهره میگیریم و رویکرد خود را برای نگارش نوشتهی اصلی مشخص میکنیم. در ادامه من میخواهم برای اولین بار استفاده از این تکنیک را تمرین کنم و مطلبی در مورد «کار در فضای اشتراکی» نگارش کنم.
خب. تایمر رو روی صفر میذارم و بی معطلی شروع میکنم:
«یک روی سکهی کار در فضای اشتراکی تحمل ساعتها ترافیک و هدر رفت زمان و قرارگیری در فضای اشتراکیست. جایی که باید ملاحظهی افراد زیادی را بکنید. با این وصف چرا باید انتخاب افرادی زیادی از جمله من رها کردن فضای امن و آسودهی خانه و کار در یک فضای کار اشتراکی باشد. مسلما دارم در مورد دورکاری یا گذراندن دورههای آنلاین صحبت میکنم . چرا من و بسیاری از افراد دیگر مثل من باید کار در چنین فضایی را با تمام مشکلاتی که ممکن است داشته باشد به کار در خانه ترجیح دهند؟»
پاراگراف بالا را در سه دقیقهی نخست نوشتم. بعد از سه دقیقه دستم برای نوشتن بیشتر گرم شده بود اما ترجیح دادم به قاعده پایبند بمانم و تنها به تمام کردن جملهای که نیمهکاره مانده بود اکتفا کنم. خب حالا در سه دقیقهی پیش رو مفاهیم کلیدی قابل استخراج از پاراگراف کوتاه بالا را مشخص میکنم. انتظار دارم که به این ترتیب به مفهوم مشخصتری برای نوشتن برسم.
تایمر رو دوباره روی صفر میذارم و شروع میکنم:
« مفهوم اولی که در پاراگراف بالا به آن پرداخته ام مشکلات کار در فضای کار اشتراکیست. (هزینه، ترافیک، زمان و ملاحظهی افراد). مفهوم دومی که به آن پرداختم این است که فضای کار اشتراکی برای چه کسانی می تواند مناسب باشد و مفهوم سوم این بود که فضای کار اشتراکی چه برتریهایی نسبت به کار در منزل دارد که می تواند موجب این شود که انتخاب من و افراد زیاد دیگری کار در این فضا باشد.»
مثل پاراگراف قبلی تلاشم بر این بود که به قاعده پایبند بمانم و بیشتر از ۳ دقیقه برای استخراج مفاهیم وقت اختصاص ندهم. تا پیش از اختصاص این ۶ دقیقه من تنها میدانستم که بناست در مورد فضای کار اشتراکی و تجربهای که از حضور در این فضا دارم بنویسم، اما الان سه موضوع مشخص وجود دارد که میتواند موضوع مورد نگارش من را مشخص تر و نوشته ام را متمرکزتر کند و به این ترتیب از بروز سندروم کاغذ سفید جلوگیری کند.
در این مرحله من موضوع مورد نگارش خود را به صورت مشخص «مزایای کار در فضای اشتراکی» در نظر میگیرم و مجددا تکنیک «نگارش آزاد: ۳+۳» را به کار میبندم.
خب پس تایمر رو یکبار دیگه روی صفر تنظیم میکنم:
«کار در فضای اشتراکی امکان ایجاد تمرکز بالا را برای ما در دسترس تر قرار می دهد. فایده ی دیگر حضور در فضای کار اشتراکی دوری از فضای بیش از حد اسوده ی خانه است. به این ترتیب فضای امن و اسوده ی خانه با فضای چارچوب مند کاری مخلوط نمی شود و هر دو فضا می تواند از اسیب در امان بماند. فایده ی دیگر که کمتر به ان پرداخته می شود امکان تعامل و شبکه سازی با افراد دیگری است که در فضای اشتراکی دورکاری می کنند یا دوره می گذرانند. اکثر این افراد کاری شبیه به کار ما دارند و در شبکه ی افراد نزدیک به ما می توانند برای ما مفید باشند به علاوه این که معمولا این افراد تمایل به برقراری رابطه با ما را دارند و فضایی برای تجربیات جدید و وقوع رویداد های خلاقانه برای ما فراهم می اورند.»
اگر بخواهم کمی از تجربهی خودم در نخستین استفادهام از این تکنیک بگویم، دو نکته توجهم را به خود جلب کرده. اول این که پاراگرافم از بار اول طولانی تر شده با این که برای نگارش هر دو پاراگراف ۳ دقیقه وقت اختصاص داده ام. احتمال میدهم دلیل این طولانی تر شدن نوشته رسیدن به قسمتهای پربار تر ذهنم در مورد این موضوع باشد. یعنی من با کمک این تکنیک به صورت ناخودآگاه موضوع را به شکلی ریز کرده ام که بتوانم محتوای بیشتری برای آن موضوع مشخص تولید کنم. نکتهی دوم این است که در این دو مرحله از یک موضوع به غایت کلی به یک مجموعه سرفصل ریز مشخص رسیده ام که هر دو نکته میتواند موانع نگارش محتوا را برطرف کرده و از بروز سندروم کاغذ سفید جلوگیری کنم. خب. حالا میخواهیم مجددا ۳ دقیقه برای استخراج مفاهیم از پاراگراف قبلی اختصاص دهیم.
برای آخرین بار در این تمرین تایمر را روی صفر تنظیم میکنم:
«مواردی از فواید حضور در فضای کار اشتراکی به ذهنم رسیده که از این قرارند:
۱. امکان ایجاد تمرکز بالا روی کار با توجه به وجود فضایی شبیه به محیط کاری/ تحصیلی
۲. فاصله گرفتن از فضای به شدت آسودهی خانه و فراهم شدن امکان تفکیک ذهنی بین دو فضای کار و زندگی، به در نتیجه محافظت در برابر آسیب های اختلاط در دو فضا.
۳. امکان شبکه سازی
۴. امکان تعامل با دیگران و خلق تجربیات جدید»
حالا که من دو بار از تکنیک «نگارش آزاد: ۳+۳» استفاده کردم به سرفصلهای زیادی در مورد فضای کار اشتراکی رسیدم. میتوانم یکی از این سرفصلها را به عنوان جان کلام محتوای اصلی در نظر بگیرم و با اختصاص زمان کافی متن اصلی خود را نگارش کنم.