شاخص کلیدی عملکرد یا KPI چیست؟
شاخص کلیدی عملکرد یا (KPI (Key Performance Indicator، یک معیار برای سنجش موفقیت هر کسبوکار است.
شاخص کلیدی عملکرد از مهم ترین شاخصهای اندازه گیری سنجیدن عملکرد از کوچکترین عضو یک سازمان یا شرکت تا کل سازمان است. با این شاخص متوجه میشویم افراد یا سازمان تا چه اندازه در جهت اهداف تعیین شده درست حرکت میکنند.
چرا KPI مهم است؟
شرکتها بدون اندازهگیری و بررسی شاخص کلیدی عملکرد هیچ بازخوردی از نحوه عملکرد خود نخواهند داشت.
میخواهیم بدانیم برای صاحب یک فروشگاه کتاب چه KPIهایی مهم است؟
فرض کنید ما یک فروشگاه اینترنتی کتاب داریم. برای کسی که در سطح سازمانی، مدیر یا مالک آن است، چه KPIهایی را میتوانیم انتخاب کنیم؟
فروش مهم است: امسال فروش را باید به 500 میلیون برسانید. اگر 10 درصد فروش داشته باشید، 50 میلیون سود خواهید داشت. 50 میلیون سهماهه اول؛ 100 میلیون سهماهه دوم؛ 150 میلیون سهماهه سوم؛ 200 میلیون سهماهه چهارم. درواقع، با کمپینهایی که دارید، در برخی جاها بیشتر از این اعداد خواهید داشت و در برخی کمتر.
پس فروش میشود KPI یا شاخص کلیدی عملکردی ما
هرچه فروش بیشتری داشته باشیم، شاخص کلیدی عملکرد ما یا KPI بهتری داشتهایم.
حالا مدیر اجرایی فروش کتاب بررسی میکند که چجوری میتونیم به این اعداد از فروش برسیم؟
حالا از کجا بدانم که سایت من در حال فروش است؟
یکی از سنجه های وبسایت من میشود `بازدید کننده`
پس تعداد بازدید کننده یکی از سنجه های من از وبسایت است.
اما `بازدید کننده` KPI محسوب نمیشود.
ولی نرخ تبدیل یکی از KPIهای من است.
چون نرخ تبدیل رو بر اساس افزایش تعداد بازدید کننده میتوان بیشتر کرد.
مثال: نرخ تبدیل را محاسبه میکنیم، اگر 3 درصد باشد، یعنی از هر 100 نفر ورودی فقط 3 نفر کتاب میخرند و اگر با فروش هر کتاب 10 هزار تومان سود کنیم، بهمعنی این است که از هر 100 نفر ورودی با نرخ تبدیل 3 درصد سودمان 30 هزار تومان است.
تعداد سفارش یا order
میانگین سبد خرید: اینکه هر فرد چه تعداد از اقلام را خریداری میکند.
این دو مورد هم میتوانند یک KPI محسوب شوند.
برای شبکه های اجتماعی:
ممکن است از نظر ادمین اینستاگرام تعداد لایک و کامنت ها یک KPI باشد
اما از نظر مدیر اصلی فروشگاه و صاحب پیج اینستاگرام تعداد فروش یک KPI باشد.

گام اول: مشخص کردن اهداف
ابتدا مشخص کنید که چه اهدافی برای کسبوکار یا پروژه شما اهمیت حیاتی دارند. مثلا:
گام دوم: مشخص کردن «فاکتورهای حیاتی موفقیت» یا Critical Success Factors
فرق CSF با KPI چیست؟
در اینجا منظور از CSF دلایل و چرایی موفقیت هستند. درصورتیکه KPIها نتایج عملکرد هستند.
در واقع KPI براساس اعداد و ارقامی هست که شما رقم میزنید بدست می آید که نشان میدهد ما میتوانیم به CSFها برسیم یا خیر؟
البته فاکتورهای موفقیت یا CSF باید دارای دو ویژگی باشد.
1. فعالیت قابل اندازه گیری
2. بازه زمانی مشخص
مثلا: افزایش دادن میزان لید به اندازه 25درصد در بازهی زمانی 12 ماه.
گام سوم: ساختن KPI از روی فاکتورهای موفقیت
شاخص های کلیدی عملکرد یا KPIها معیارهای محاسبهشدهای هستند که کمیت فاکتورهای موفقیت را تعیین میکنند. مثال: افزایش تعداد خریدهای انجام شده توسط مشتریان جدید از طریق وبسایت
گام چهارم: جمعآوری معیارها
معیارها: یک سری اعداد خام هستند.
مثال: تعداد بازدیدکنندگان، تعداد دانلودها، تعداد تماسها، داده کمپین کلیکی
گام پنجم: محاسبه متریکها از روی معیارها
متریک: به اطلاعات مفیدی که از معیارها استخراج میشود، متریک میگویند.
مثال: درصدی از بازدیدکننده ها که در یک ماه اخیر تبدیل به مشتری برند شده اند (مثال KPI)
نکته: تمام KPIها متریک هستید، اما همه متریک ها KPI نیستید.
در ادامه این مقاله به تعاریف و توضیحات شاخص کلیدی عملکرد یا همان kpi نخواهم پرداخت و به یک مثال واقعی KPI در دنیای کسب و کارهای دیجیتال میپردازیم.
نمونهای از KPI برای یک رسانه که در زمینه خدمات شبکههای اجتماعی (فروش ممبر و فالوور) فعالیت میکند ارائه شده است:
شاخص کلیدی عملکرد در لایه سازمانی:
دستیابی به فروش ماهیانه 3 میلیون تومان از طریق وبسایت و تلگرام طی 6 ماه اول سال.
شاخص کلیدی عملکرد در لایه اجرایی:
برای دستیابی به این هدف، اقدامات زیر را برنامهریزی کردهایم
این مطلب به عنوان بخشی از تمرینات دوره آنلاین بازاریابی دیجیتال عادل طالبی است.