بحثی هست مبنی بر این که در تلفات سیل های اخیر آیا تقصیر با مسئولینه یا مردم. نظرم رو در چند بند می نویسم:
آموزش، کلیدی ترین راه حل
تقریبا واضحه که آموزش یکی از مهمترین و کلیدیترین عواملیه که میتونید آسیبهای ناشی از حوادث رو تا حد زیادی کاهش بده و از اون واضحتر اینه که متاسفانه آموزش بسیار مهجوره. یک مصداق بارز برای مهجوریت آموزش، مانورهای زلزلهس که در موارد قریب به اتفاق به شوخی، خنده و مسخره بازی گذشته و میگذره و وقتی زلزلهای میاد، رفتار افراد نه یک رفتار تمرین شده، بلکه کاملا از سر دستپاچگی و غریزی شکل میگیره. وقت و دستورات لازم برای اجرای مانور تعبیه شده، ولی آیا مانورها درست برگزار میشه؟
تساهل و تسامح در امر آموزش
فرض میکنیم خیلیها درک درستی نسبت به اهمیت موضوع ندارن، ولی این سهل انگاری رو متاسفانه توی بالاترین سطح محیط های آموزشی هم می بینیم. این تسامح و تساهل از دوران دانشآموزی توی ذهن ها جای خودش رو باز میکنه و حتی در دوران دانشجویی هم کماکان به قوت خودش باقیه. اگر شما دانشجو هستید بذارید سوالی ازتون بپرسم و توی دلتون، به خودتون صادقانه جواب بدید: اگر قبل از وقوع سیلهای نوروز، تو آخرین روزای سال و چند روز مونده به تعطیلات، از طرف هلال احمر یا ستاد مدیریت بحران همایشی با رویکرد افزایش آگاهی و آمادگی برای مقابله با مشکلات احتمالی برگزار میشد، آیا شرکت میکردید؟ من با توجه به چیزی که تو چند سال دانشجوییم دیدم و شناختی که دارم بعید میدونم بیشتر از دو، سه ردیف سالن همایشا پر بشه! یعنی حتی نخبههای جامعه هم هنوز با تمام وجود اهمیت موضوع رو درک نکردن. بنابراین حتی اگر مسئولین هم چنین برنامه هایی رو فراهم کنن استقبالی شکل نخواهد گرفت. و بنده بار این وضعیت رو بیشتر به عهده مردم و خصوصا قشر آگاهتر جامعه میدونم.
عاقبت تساهل و تسامح
بنابراین اگر هم مدیر و مسئولی به این مسائل اهمیت کافی نشون بده، بازخوردی که میگیره، مثبت نخواهد بود. پس بعد از مدتی دلسرد میشه و در نهایت یا کنارهگیری میکنه و یا به سبک سایر مسئولین تغییر رویه خواهد داد و مسائل کم اهمیتتر رو در اولویت قرار خواهد داد. حمایت از سیاست های صحیح کاملا به عهده مردمه و اونا تعیین خواهند کرد ترکیب مسئولین چطور باشه.
خطایی دیگر از سمت مردم و چرخه کامل خطا
از زاویه دیگه ای هم میتونیم کوتاهی مردم رو بررسی کنیم. احتمالا تو این مدت ویدئویی رو دیدید که یکی پشت بلندگو اعلام میکنه مردم، برای ایمنی لطفا از حاشیه رودخونه فاصله بگیرید! اما دریغ از اندکی توجه. یا هشدارهای زیادی که پلیس راهنمایی رانندگی درباره استراحت در طول مسیرهای طولانی داده ولی درصد بسیار کمی اهمیت میدن و فکر میکنن این توصیه ها شاملشون نمیشه. متأسفانه در بین مردم ما این روحیه وجود داره که قوانین رو برای خودشون استثنا میکنن. فکر میکنن به واسطه ویژگی های شخصیتیشون شامل این قوانین نمیشن و این مجوز رو به خودشون میدن که اونو زیر پا بذارن و در مواردی حتی یه طعنه و کنایه ای هم به قانون گذار یا ناظر قانون میدن. در واقع حس میکنن قوانین بسیار محتاطانه تنظیم شده و هیچ وقت برای اونا حادثه اتفاق نمیفته که اون قانون یا توصیه بخواد جلوش رو بگیره. عدم رعایت حداکثر سرعت، عبور از خط ممتد و ... مصادیق این رفتارهای غیرقانونیه که برای خیلیا بسیار بی اهمیته. و دقیقا به همین دلیله که آمار تلفات جاده ای به این میزان بالاست و تا الان هم کاهش قابل ملاحظه ای نداشته. این گستاخی در برابر قانون گاهی به حدی میرسه که یک فوتبالیست با پلیس جر و بحث میکنه، یک نماینده مجلس دماغ پلیس رو میشکنه و یک آدم پولدار قلدر با پلیس درگیر میشه. و سلبریتی های دیگه ای در نقش کامل کننده پازل، بخشی از فیلم که پلیس داره از خودش دفاع میکنه رو میبره و به عنوان خشونت پلیس منتشر میکنه و اینطوری چرخه بیتوجهی به قانون و قانون گذار کامل و قدرتمندتر میشه.
و اما...
از اصل بحث دور نشیم، این روزا بخش های زیادی از کشور درگیر سیله. الان جز کمک مادی و معنوی کار دیگهای نباید کرد. اما بعد از چند ماه که وضعیت پایدارتر شد فرصت مطالبات به جاییه که وضعیت رو طوری تغییر بده که آسیبپذیریمون رو در برابر سیل، زلزله و بقیه حوادث طبیعی و غیرطبیعی کاهش بده، و قطعا آموزش موثر یکی از مهمترین مواردیه که باید جزو مطالبات باشه. خوشحال میشم نظر شما رو هم بدونم.
پ.ن: تو این مطلب یه چیزی رو بالکل فاکتور گرفتیم. کوه کمکاری مسئولین. در واقع دنبال راه حلی بودیم که کوه رو بشکونیم، وگرنه همه کوه رو دیدیم و داریم می بینیم.