محمدحسین طاهری
محمدحسین طاهری
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

انسان: پدیده‌ای دولت‌مند


⭕️ تمایز امر سیاسی و امر اجتماعی و تاثیر آن در پیدایش دولت


یکی از چالش‌های مهم در فهم دولت، از اختلاف میان «امر سیاسی» و «امر اجتماعی» برخاسته است. اجتماعی‌بودن غیر از دولت‌مندبودن است. انسان نه‌تنها موجودی اجتماعی، بلکه موجودی سیاسی و دولت‌مند است. این تمایز زمانی خودش را آشکار می‌کند که بخواهیم حرکت اجتماعی را تحلیل و سرپرستی کنیم. وقتی یک اجتماع بخواهد توسعه پیدا کند، چه کسی متولی حرکت روبه‌رشد آن‌هاست؟ اصلا چه کسی باید درباره‌ی این که رشد چیست و چگونه به‌دست می‌آید، تصمیم بگیرد؟ چه‌کسی بر فرآیند وقوع رشد و تکامل باید نظارت کند؟ چه کسی باید درباره‌ی این‌که این رشد به‌دست آمده یا نه، داوری کند؟ پاسخ این پرسش‌ها بدون درنظر گرفتن دولت – ورای اجتماع – ممکن نیست.

ازاین‌رو متفکرانی هم‌چون هگل معتقد بودند اگرچه دولت یک نهاد طبیعی است، اما برآمده از بلوغ تاریخی است. اعصار و ادوار تاریخی مولود ادوارو اعصار پیش از خود هستند؛ گاهی به نقطه‌هایی می‌رسند که یک بلوغ و رشد برجسته‌ای به‌طور طبیعی و تدریجی رخ می‌دهد. هگل دولت را مولود رشد مراحل تاریخ آگاهی انسان می‌داند و بر این باور است که نقطه‌ی عطف این رشد را باید در یونان و پولیس جست‌وجو کرد.


#سیاست_ما

#سیاست_به_زبان_ساده


https://www.instagram.com/mh.taheri1980/

دولت ما
تاملاتی در صیرورت جمعی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید