حرکت عمومی مردم ایران در مبارزه با شرایطی که تا سال 57 با آن سر به گریبان بودند، با تصویری به ساحل پیروزی رسید که این تصویر را یک رهبر مذهبی و یک مرجع تقلید شیعه ترسیم نموده بود. مردم ایران گرد این تصویر به اجماع رسیدند و در یک برههی بسیار کوتاه - که دیری هم نپایید – وحدت شگفتسازی را در عرصهی سیاست آفریدند تا از آن روز به بعد، دنیا انقلاب اسلامی را عظیمترین «انقلاب اجتماعی» یا «انقلاب کامل» جهان بشمارد. تحقق این تصویر اگرچه تصورناپذیر مینمود، اما در کمال حیرت و شگفتی به ثمر نشست و این سوال را پدید آورد که ریشهها و نظام علی-معلولی این واقعهی تصورناپذیر را چگونه میتوان فهمید و تبیین کرد.
پیرو این دگرگونی تصورناپذیر، در گام نخست، نظام سیاسی کشور نیز با حضور آحاد مردم در رفراندوم 12 فروردین 1358 تغییر یافت و با تدوین و تصویب قانون اساسی در رفراندوم 12 آذر 1358، زمینهی مساعدی برای تحول در ساختارهای سیاسی و نرمافزارهایی که جامعه با اتکا به آنها اداره میشد، فراهم آمد. امروزه علیرغم سپریشدن بیش از 40 سال از تمهید این امکان، شواهد زیادی بر این امر دلالت دارند که انقلاب اسلامی و نظام اسلامی به دولت مطلوب و مورد انتظار رهبران و مردم انقلابی و همراهان انقلاب اسلامی نرسیده و این حرکت عمومی در تحقق این تصویر به موانع عدیدهای گرفتار آمده است.
بخشی از محتوای این صفحه، به بررسی ابعاد مختلف این چالش اختصاص خواهد داشت. شما میتوانید پستهای مرتبط با این موضوع را با تگهایی که در این پست مشخص شده است، مطالعه کنید.