📝 #روسو در کتاب «گفتار در باب منشاء نابرابری»، در نقد #امر_اجتماعی_مدرن مینویسد:
📝همه به امید تضمین #آزادی، بیدرنگ به قیدوبندها روی آوردند؛ چراکه آنان آنقدر میفهمیدند که متوجه مزایای نهادهای سیاسی شوند، هرچند تجربهی کافی در پیشبینی خطرات آن نداشتند. این منشاء، #جامعه یا #قانون بود یا ممکن است چنین بوده باشد؛ منشائی که قیدوبندهای جدیدی بر پای ضعیفان میزد و قدرتهای جدیدی به اغنیا میداد. این وضعیت به شکل جبرانناپذیری #وضع_طبیعی را نابود میکرد؛ بهشکلی دائمی قوانین #مالکیت و #نابرابری را تثبیت مینمود؛ غصب هوشمندانه را به حقی پایدار بدل میساخت و بهنفع افراد جاهطلبِ معدودی همهی انسانها را در معرضِ کار دائمی، #بردگی و فلاکت قرار میداد.
📝ریت، کریستوفر (1396). راهنمای خواندن قرارداد اجتماعی روسو. (محمدمهدی، ذوالقدری، مترجم). تهران: ترجمان.همان، ص. 48