انتقاد #روسو نسبت به عقلانیت #قرن_هجدهم حاکم بر اروپا و بیاعتمادی همیشگی او به شکل متمدن و شهری آن روزگار، بر کلّ آراء و افکار وی سایه افکندهاند. او به چهرهی ژانوسی «ایدهی #ترقّی» نظر میاندازد و ابراز میکند:
اگرچه بهنظر میرسد پیشرفتهای اجتماعی و علمی، وسیلهای برای کسب توفیقات بزرگ هستند، اما علت رنجهای عمیق روانی و بیماریهای اخلاقی نیز هستند. صرفا با ساماندهی امور اجتماعی، بهگونهای که با کارهای احمقانهی #تمدن مقابله شود، میتوان سرشت ذاتاً نیکوی مردان و زنان را از قوه به فعل درآورد.
ریت، کریستوفر (1396). راهنمای خواندن قرارداد اجتماعی روسو. (محمدمهدی، ذوالقدری، مترجم). تهران: ترجمان. ص. 30