چنانچه مخالفتها و نواحی تنشزای روایط صمیمی خود را معاینه کنید خواهید دید که همگی به نوعی به زمان مربوط میشوند. نمونههای زیر را در نظر بگیرید.
- اختلافات مربوط به "دادن" زمان:
- اختلاف مربوط به فراموش نکردن زمان:
- اختلاف بر سر مقدم نشمردن زمان:
- اختلاف مربوط به برنامه ریزی و مدیریت زمان
- اختلاف بر سر بزرگداشت و جشن گرفتن زمان مانند تولدها، سالگردها، ...
بدانید: ارتباط زن با زمان، ارتباطی مقدس است.
نوشتهها از زبان نویسنده کتاب خانم "باربارا دی آنجلیس" میباشد. ترجمهی کتاب توسط هادی ابراهیمی انجام شده است. (مطالعهی کتاب در طاقچه)
این چیزی نیست که برای آن آموزش دیده باشیم، شاد خودمان هم از آن آگاه نیستیم. مانند عشق به عنوان اولویت اول زنها، رابطهی مقدس با زمان نیز بخشی طبیعی و ذاتی از ماهیت ماست.
این ارتباط در ساختار زیستی زنان نهادینه شده است. چرا که بدن ما از ریتمی ماهانه تبعیت میکند و از همان ابتدای بلوغ که عادت ماهانه دختران جوان آغاز میگردد، ما زنها گذر هر یک روز و هر یک هفته را به طرزی خودآگاه حس میکنیم. از اینجا شمردن و پاییدن زمان در چرخههای دیگر زندگی ما نیز جریان پیدا میکند. هنگامی که بچهدار میشویم ساعتها را میشماریم تا به بچه شیر بدهیم. سپس بعدها نیز فواصل میان دکتر رفتنها، وعدههای غذایی و استحمام نوزاد.
زنها دوست دارند گذر زمان را ثبت کنند، کافیست از ما بپرسید که آخرین چکآپ دندانپزشکی دخترمان کی بود، آخرین که با مادرمان حرف زدیم کی بود یا آخرین بار که موهایمان را کوتاه کردیم چه زمانی بود. مردها از این رفتار ما متعجب میشوند و هنگامی که اشتباه آنها را در مورد زمان تصحیح میکنیم ناراحت میشوند.
زنها حساب کارهایی را با دقت نگه میدارند که مردها دوست ندارند به آنها در این باره یادآوری شود.
مثال: سه هفته است به مادرت زنگ نزدهای - از آخرین روزی که چمنها را زدی یک ماه گذشته
زنها همیشه حساب دقیق قولهای همسرشان را دارند.
مثال: گفته بودی این هفته درباره گلکاری حیاط صحبت کنیم و حرفی دربارهاش نزدی - چرا اینقدر دیر کردی قرار بود ساعت شش اینجا باشی - گفته بودی دیر برسی زنگ میزنی ولی این کارو نکردی
زنها حساب زمانها و مناسبتهای رمانتیک را همیشه دارند.
مثال: آخرین باری که دربارهی رابطه و تعهداتمون حرف زدیم ماهها میگذره - تنها وقتی که یک کارت رمانتیک به من میدهی سالی یکبار اونم روز سالگرد ازدواجمونه
زنها نسبت به ریتمها و الگوهای گذشت زمان خودآگاه هستند.
زنها ریتمها و الگوهایی را تشخصی میدهند که مردها بهطور معمول از آن غافلند. مثال: هر بار شوهرم با فرانک جلسه میگذارد و برمیگردد ما فورا دعوایی بینمان اتفاق میافتد (مراجعه به کتاب برای داستان)
زنها میتوانند بین اتفاقات تکرارشونده رابطهی علت و معمولی را تشخیص دهند.
برای مثال مردها هرگز نمیپذیرند که هربار با نامزد/همسر سابقشان حرف میزنند افسرده میشوند و وقتی این نکته را به او گوشزد میکنید، زن را به حسادت متهم میکند. یا پدرها معمولا متوجه نمیشوند که فرضا وقتی پسرشان از خانهی دوستش برمیگردد پریشان و عصبی است و اشارهی زن به این مساله را با جواب "پسرها اینجوریاند دیگه!" یا "پسر را میخواهی تیتیش مامانی به بار بیاوری" انتقاد میکنند.
سوبرداشت مردها
بیشتر این مواقع مردها دچار این سوتفاهم میشوند که زنها که بیدلیل گیر میدهند یا عصبی و کنترلگر هستند و حس میکنید زن میخواهد به شما امر و نهی کند. زنها از این برخورد میرنجند و احساس میکنند نیت آنها را بد تعبیر کردهاید. واقعیت ایناست که ما زنها در این مواقع فقط خواستهایم انجام وظیفه کنیم و نکتهای که متوجه شدهایم را بیان کنیم.
بدانید: زنها از آن رو حساب زمان را دارند که میخواهند مفید و کمک کار باشند، نه به این دلیل که میخواهند شما را کنترل کنند و به پر و پای شما بپیچند.
بعد از گذشت سالیان و تجارب شخصی به این نتیجه رسیدهام که زنها هر واحد زمانی را طولانی تر از مردها حس میکنند. درست مانند سالهای زندگی سگ و انسان که طبق نظر دامپزشکان یک سال سگی معادل هفت سال انسان است! درست به طرز مشابهی من نیز عقیده دارم که زمان برای زنان بسیار طولانیتر از زمان برای مردها میگذرد. (این محاسبه پایه علمی ندارد و فقط برداشت من است)
برای مثال زنی حس میکند که سه روز بدون صحبت کردن با نامزدش یک عمر گذشته است در حالی که از دید مرد فقط سه روز گذشته است. برای زن، زمان خاصیت کشسانی داشته و طولانی تر شده بود در حالیکه برای مرد برعکس بود.
کلماتی مانند "همین چند وقت پیش" در لغتنامه مردها میتواند لحظهای پیش، چند دقیقه دیش یا چند سال پیش باشد مثلا:
ظاهرا به نظر میرسد مردها بیشتر از زنها در لحظهی اکنون حضور داشته باشند در حالیکه زنها بیشتر خود را در امتداد آینده بسط میدهند. (این مساله در مورد عشق و صمیمیت است نه مسائل شغلی)
بدانید: هنگامی که به نظر میرسد از مقدار زمانی که حادثه به خصوصی گذشته است غافل هستید و مثلا نمیدانید از آخرین باری که با هم صمیمانه صحبت کردهایم چقدر گذشته است ما زنها میرنجیم و احساس میکنیم شما ما را دوست ندارید.
قصد از این حرفها این نیست که بگوییم ما زنها برای شما مردها مهم نیستیم مساله این است که برخورد غیر جدی و شانسی شما نسبت به زمان، احساس بدی به زنها میدهد. قانون ده به یک را به یاد داشته باشید. چنانچه یک روز به ما زنگ نزده باشید بر ما ده روز گذشته است.
۱ - دوست داریم متوجه باشید که زمان را هرگونه که تجربه میکنید برای ما به مراتب طولانیتر گذشته است.
۲ - به یاد داشته باشید بسیار دوست داریم گاهی اوقات نیز کارها را زودتر از آنچه همیشه انجام میدادید، انجام دهید.
مثلا زودتر به ما زنگ بزنید یا قبل از انقضا مهلت اعتبار اوقات خاص نسبت به تجدید آنها اقدام کنید. دفعات بیشتری از ما تعریف کنید و بگویید که ما را دوست دارید. یک راه ساده برای حل آن این است که هرگونه ابراز عشق و صمیمیت را تقریبا دو برابر مقدار قبلی انجام دهید.
۳ - زنها چرخههای زمان را با جشن گرفتن مناسبتهای ویژه گرامی میدارند.
جشن گرفتن چرخههای زمانی و مناسبتهای ویژه یکی از راههایی است که زنها با ان خوشبختی و رشد نهال عشق و ازدواجشان را گرامی میدارند. در مواقع در این موارد زمان را گرامی نداشتهایم، بلکه خود و رشد خود را گرامی داشتهایم.
بدانید: آنگونه که زنها وقایع و مناسبهای مهم را به خاطر میسپاریم درست شبیه این عادت مردهاست که همیشه موجودی حساب جاری خود را بررسی میکنند یا قد پسرشان را همیشه روی دیوار نشان میکنند تا رشد او را اندازه بگیرند.
دوست داریم بجای اینکه اینکارها را احمقانه فرض کنید از اینکه حضور شما را در زندگی خود گرامی میداریم خوشحال باشید. دوست داریم شما نیز برای این مناسبتها از قبل برنامه ریزی داشته باشید. به خود اجازه دهید تا خلاق باشید و ببینید که تنها با تمرکز بر عشق و بزرگداشت آن احساس عشق بیشتری در خود خواهید کرد.
۴ - زنها تقدس زمان را با جشن گرفتن چرخههای روزانه نیز جشن میگیرند.
برای مثال سلام و خداحافظی کردن روزانه یکی از موارد پراهمیت چرخههای روزانه است که باید مردها به آن توجه کنند که باعث رنجش زنها نشوند. یا وقتی به سفری کاری میروید و یادتان میرود وقتی رسیدید ما را در جریان بگذارید.
زنها به عنوان زمانسنج و به پا دارندهی احترام چرخهها همواره با چرخش و گذر ایام در ارتباط و نسبت به آن بسیار خودآگاهند. بههمین دلیل است که سلامها، خداحافظیها، صبح بخیر ها و شب بخیرها برای ما اهمیت اساسی دارند. در این موارد بهدنبال مهرطلبی یا جلب محبت و اطمینان خاطر نیستیم بلکه صرفا میخواهیم روز جدیدی را که با مرد زندگیمان آغاز کردهایم گرامی بداریم.
صبح به خیر بگویید
هنگامی که در بستر از خواب بیدار میشوید به او صبح بخیر بگویید در آغوشش بگیرید و ببوسیدش. شروع روز جدید را در کنارش گرامی بدارید و حس عشق و علاقه خود را به او ابراز کنید تا زن را خوشحال و راضی کنید. (جزییات بیشتر در کتاب)
خداحافظی کنید
چند ثانیهای را توی در باسیتید. همسرتان را در آغوش بگیرید و ببوسید و کلماتی محبت آمیز به او بگویید تا روزش را با توشهای از عشق شما پیش ببرد. (جزییات بیشتر در کتاب)
شب به خیر بگویید
هنگام خواب، خواب خوبی را برای او آرزو کنید و به او بگویید که دوستش دارید. مدتی به چشمان او نگاه کنید و لبخند بزنید تا به او بفهمانید از این که روز را با اون به پایان بردهاید خوشحالید. با این کار تمامی زحمتهای آن روز زن را برایش شیرین خواهید کرد. (جزییات بیشتر در کتاب)
۱ - زنها نیاز دارند احساس امنیت کنند.
۲ - زنها نیاز دارند احساس پیوند و ارتباط کنند.
۳ - زنها نیاز دارند به آنها احترام گذاشته شود.
دلیل پنهان خواندن این نیازها به دلیل اسرارآمیز بودن آنها نیست بهدلیل این است که ما زنها نیز آگاه نیستیم اینها را نیاز داریم.