آموزش بخش لاینفک زندگی بشر است؛ به گونهای که از ابتداییترین روزهای حضور او بر روی کره زمین تا این نقطه زمانی همواره در حال آموزش و یادگیری در زمینههای مختلف بوده است. جایگاه آموزش در قرن ۲۱ بیش از پیش حیاتی و مهم است و گاهی باعث تغییر سرنوشت و زندگی انسان میشود. هر چه فردی دانش پذیرتر باشد، در زندگی فردی، اجتماعی و حرفهای خود فرد موفقتری خواهد بود. ویژگی منحصر به فرد افراد توانمند علاقه به یادگیری آنها در هر زمان و مکان است.
آموزش نوآوری به عنوان موضوع مورد بحث در این مطلب دارای نکات مهمی است. نوآوری فی ذاته با خلاقیت و تجربیات جدید همراه است و از طرفی به صورت بسیار آکادمیک در چارچوبهای رایج جای نمیگیرد. به منظور آموزش نوآوری در گام ابتدایی باید مسئله و اهمیت مسئله برای دانش پذیر به درستی و با روش صحیح جا بیفتد. شاید بتوان این مطلب را این گونه شرح داد که برای رسیدن به نوآوری و پرورش آن و تبدیل آن به یک محصول، خدمت یا فرایند کاربردی، شناسایی نیاز از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و این موضوع به این دلیل است که نیاز ما را یک مسئله میرساند و در واقع نوآوری پاسخ خلاقانه به این مسئله است؛ بنابراین فرد نوآور باید در ابتدا مهارت شناسایی به موقع و به جای نیاز را فرا گیرد.
از طرفی سن دانش پذیر در یادگیری و به کارگیری این امر ضروری است. روشی که نوآوری را به کودکان و نوجوانان آموزش میدهد به طور قطع با روش بزرگسالان متفاوت خواهد بود. در روش نوجوانان مسائل باید در راستای زندگی روزمره آنها بوده و از جنس مسائل قابل لمس برای آنها باشد. در حالی که برای بزرگسالان بیشتر از نمونهها و مثالهای موجود در فضای اقتصادی جهانی استفاده میشود تا درک ملموستری از آن داشته باشند. در هر دو روش هدایت آنها به سمت مسئله یابی و سپس ارائه راه حل نسبت به آن در اولویت اول است و باید با توجه به خصوصیات هر گروه سنی تا جای ممکن شفافیت در مسائل صورت پذیرد. البته هر چه مسائل در سنین پایین تر با افراد در میان گذاشته شود نتیجه بهتری حاصل خواهد شد.
آموزش نوآوری در عین سادگی ظرافتهایی را میطلبد که باید در حین آموزش و در مواجهه با مخاطب به روز شود.درک درست این مسئله نیاز به پژوهش و ممارست در آموزش دارد تا به نقطهای امن در این باره رسید.