خلاقیت مورد توجه بسیاری از افراد در سرتاسر جهان قرار دارد. برخی از افراد معتقدند که در سالهای ابتدایی تولد خلاقیت انسان در اوج خود است و با بالا رفتن سن از این خلاقیت کاسته میشود. این در حالی است که برخی دیگر بر این باورند که میتوان سطح خلاقیت را ثابت و حتی در برخی موارد افزایش داد. این مقاله قصد دارد تا این دو نقطه نظر را بررسی کند.
به گفته رابینسون پژوهشگر مشهور حوزه خلاقیت و آموزش در دنیای ما رشد خلاقیت عمومی منفی است؛ انسان در خردسالی خلاقتر از همیشه است. متاسفانه با بزرگتر شدن خلاقیت افراد ضعیفتر میشود و پژوهشگران دلیل این امر را سیستمهای آموزشی موجود در خانه و مدرسه میدانند. سیستم خلاقیت کش تربیت و به تبع آن آموزش موجبات این امر را فراهم میکنند. قالبهای از پیش تعیین شده تاکید افراطی و تقلید از الگوهای موجود ارزشهای نادرست و محصولات ذهنی بسته از اقدامات از بین برنده خلاقیت هستند. یکسان سازی و سنجش استعدادهای هر یک از کودکان و نوجوانان با معیارهای یکسان و بی توجهی به ویژگیهای شخصیتی هر فرد عامل مهمی در کاهش خلاقیت است.
با این حال، مسئله دیگری که پیش میآید به این صورت است که آیا امکان تثبیت و افزایش این مهارت در طول عمر وجود دارد. برخی از محققان معتقدند که در صورت زنده نگهداشتن قوه خلاقیت، این ویژگی در کل دوره حیات میتواند رشد کند و روز به روز باعث ایجاد تحولات متنوع در زندگی انسان شود. نمونه خلاق این حقیقت شاهکارهای معماران بزرگ جهان در سالهای پایانی عمرشان است. همچون ورزشکاران حرفهای که خود را در سطحی از آمادگی همیشگی حفظ می کنند، افراد نیز میتوانند از طریق تمرینهای پرورش خلاقیت و به چالش کشیدن ذهنی خود این مهارت را در خود افزایش دهند. انجام بازیهای فکری همچون سودوکو این امکان را برای ذهن ایجاد میکند که مدام در حال تفکر به راهحلهای جدید برای انواع مسائل باشند.
به عنوان نتیجه، من با آن دسته از پژوهشگرانی موافقم که معتقدند علاوه بر آموزش با انجام کارهای متنوع در زمینه خلاقیت این امکان وجود دارد که در طول عمر این ویژگی اساسی را حفظ و ارتقا داد؛ تنها باید به دنبال یادگیری و به کارگیری تکنیکهای آن بود.