اگر در مارکتینگ و دیجیتال مارکتینگ فعال باشید، حتما کلمه پرسونا را شنیدهاید. برای تعریف پرسونا به زبان ساده، نحوه تعریف آن، تفاوت پرسوناهای مختلف و تله پرسونا مطالبی در وبسایتم نوشتم. که رونوشتی از آن را برای مطالعه بیشتر در ویرگول منتشر میکنم:
پرسونا اصولا چیز خوبی است، چون علاوه بر اینکه به ما کپی رایترها در تعیین نوع محتوا، لحن و انتخاب المانهای موثر در فروش،کمک میکند.
به تمام فعالان حوزه دیجیتال مارکتینگ و کسب و کارها کمک میکند تا:
با توجه به مزیتهای بالا:
اینکه پرسونا چیست؟
مولفههای آن چیست؟
چطور باید آن را تعیین کرد؟
چه انواعی دارد و چه تفاوتی با هم دارند؟
آیا پرسونا قابل استفاده و واقعا تاثیر گذار است؟
سوالاتی است که در این مقاله به آنها پاسخ خواهم داد.
این کلمه اسم فیلمی که سال 1966 ساخته شده نیست!، اگر بخواهم پرسونا را به زبان ساده تعریف کنم:
خصوصیات نمایندهِ تخیلی قسمت یا تمام افرادی است که میخواهید، با برند شما آشنا شوند و یا محصول یا خدمات خود را به آنها عرضه کنید.
مولفههای اصلی این نماینده عبارتند از:
اگر سگمنت شناس باشید، حتما متوجه شدهاید که پرسونا شخصیت فرضی بازسازی شده در چند سگمنت است.
در این قسمت به سوالات زیر پاسخ خواهم داد:
شناسایی انواع آن در مارکتینگ، تله پرسونا چیست؟ استفاده از سگمنت بهتر است؟
پرسونا مخاطب یا مارکتینگی – فردی که قرار است او را در رسانهها مخاطب قرار دهید و برای او تولید محتوا یا محصول کنید.
پرسونا رقیب
مصرفکننده – کسی که قرار است از محصولات یا خدمات شما استفاده کند
مشتری – شخصی که قرار است، خرید کند و مهمتر از آن دوباره به چرخه مارکتینگ – فروش برگردد.
تله پرسونا به زبان خیلی ساده، یعنی پاسخ دادن به تمام سوالات بالا و سوالاتی بیشتر از آن
یعنی به جای اینکه چند سوال اصلی را مشخص کنید و پاسخ دهید، کار خود را با پاسخهای زیاد، سنگینتر کنید.
افراد واقعی ممکن است مثل نماینده خیالی تعریف شده به عنوان پرسونا نباشند.
تهیه پرسونا بدون هوش مصنوعی بسیار مشکل و پر از خطا است. بنابراین باید تعداد خواستهها را کمتر کرد.
پس تا پیشرفت علم و هوش مصنوعی، استفاده از پرسوناهای بسیار پیچیده، شما را در تله آن گرفتار خواهد کرد.
پس تا پیشرفت هوش مصنوعی بهتر است از سگمنت استفاده کنید. مگر اینکه چند ویژگی بارز در پرسونا را بیان کرده و آن را وارد جزئیات نکنید.