قبل از هر چیز این متن به هیج وجه سیاسی نیست و تنها تحلیلی از گرانی بنزین از نظر اجتماعی و اقتصادی است. و در نهایت به منطقی بودن یا نبودن اعتراض می پردازد و راه های اعتراض را تحلیل میکند.
صف های بنزین ، واکنش مردم در شبکه های اجتماعی ، خانواده ها و افرادی که برای شبکه های خارجی کلیپ ارسال میکنند، کسانی که هشتگ ها و خبر های مربوط به گرانی بنزین را دنبال میکنند، همه و همه جزئی از اجتماعی هستند که گران شدن بنزین مستقیما روی زندگیشان تاثیر گذاشته یا از تاثیر غیر مستقیم آن میترسند.
ولی علت اصلی این گرانی چیست؟ و چه نتایج و تاثیری بر اجتماع و زندگی اقشار مختلف اجتماع خواهد گذاشت؟ اعتراض به گرانی بنزین آیا عاقلانه است؟ و اگر عاقلانه است از چه راهی میتوان این اعتراض را انجام داد؟ این گرانی بنزین چه نتایجی را برای ایران و اجتماع ایرانی در بر خواهد داشت؟ سوالهایی است که سعی میکنم در ادامه این بحث پاسخی تحلیلی به آنها بدهم.
تحلیل اول شاید کمی نامحتمل به نظر برسد ولی در واقع یکی از اصلیترین دلایل گرانی بنزین است. در این تحلیل باید به گرانیهای دو سال اخیر برگردیم، همه چیز به تدریج و با چند جهش گران شد، اما قیمت بنزین با تلاش دولت و اعمال سیاست های مرتبط ثابت ماند.
این روزها قیمت همه چیز نسبت به دو سال پیش تقریبا سه برابر شده، که سه برابر شدن قیمت بنزین را هم توجیه میکند.
اگر این تحلیل درست باشد، احتمالا شاهد افزایش قیمتهای دیگر تا مدتی نخواهیم بود. ولی بعد از مدتی قیمت همه چیز مجددا با کوچکتر شدن سفره اقتصادی مردم بیشتر خواهد شد.
در صورتی که این گرانی در ادامه گرانی دلار باشد، احتمال نتیجه دادن اعتراضات بسیار ناچیز است. چون توان کنترل قیمت از دست قدرت دولت خارج شده است. دولت تمامی سعی خود را خواهد کرد که جلوی اعتراضات را بگیرد.
در صورتی که مقصر را تحریم های نفتی بدانیم، دولت دیگر قادر به تامین هزینههای حمل و نقل بنزینی نیست. در حال حاضر روزانه 87 میلیون لیتر بنزین در ایران مصرف میشود. با توجه به اینکه هزینه های تولید و واردات بنزین ثابت مانده است. افزایش دو هزار تومانی قیمت بنزین، سودی 174 میلیارد تومانی را به صورت روزانه، نصیب دولت میکند. در طول سال این مبلغ برابر با حدودا 64 هزار میلیارد تومان خواهد بود.
در صورتی که گرانی بنزین به علت جبران درآمد حذف شده، ناشی از تحریم های نفتی باشد. درآمد خوبی از راه این افزایش نصیب دولت خواهد شد، که میتواند صرف احداث مدارس در سیستان و بلوچستان ، اشتغال زایی و یا فعالیت های مهم دیگر اقتصادی شود.
اما آیا این درآمدها صرف این موارد مهم خواهد شد؟ یا ارقام در اختلاس های هزار میلیارد دلاری گم خواهند شد؟ سوالی است که آینده و نحوه مدیریت مسئولین پاسخگوی آن خواهد بود.
از طرفی تحقق این درآمد، کاملا وابسته به درآمد قشر مسافرکش است که بیشترین سهم را از مصرف بنزین دارد. آیا افرادی که از شهرستان ها برای مسافر کشی راهی تهران شدهاند؛ شب ها در ماشین خود میخوابند، قادر به پرداخت هزینه بنزین خواهند بود؟
صحیح یا ناصحیح بودن اعتراض کاملا به اقدامات دولت در آینده نزدیک بستگی دارد. در راستای این اقدامات شفافیت مالی با حسابی که روئیت و چک کردن آن برای تمام مردم قابل لمس باشد، الزامی است. اعلام هزینه های انجام شده از راه این درآمد به اعتماد سازی متقابل کمک میکند.
اگر این درآمد خرج مواردی مثل آقا زاده ها و اختلاس ها شود، مسلما اعتراض به آن ضروری است. به هر حال اقدامات آینده دولت روشن کننده وضعیت رفتاری مردم خواهد بود. این رفتار در بدترین شرایط به شورش و در بهترین شرایط برای دولت به موافقت های اجتماعی منجر خواهد شد.
یکی از راه های اعتراض همیشه نخریدن اجناس گران است. اما این راه در حال حاضر امکان پذیر نیست یا بسیار سخت است. چون بیش از نیمی از مردم حداقل در پایتخت (یک هشتم جمعیت ایران) از طریق مسافر کشی روزگار میگذرانند و نخریدن بنزین خانواده آنها را در معرض خطر قرار خواهد داد.
راه دیگر اعتراض پارک کردن خودرو ها در خیابان است. با بررسی رفتارهای قبلی از مسئولین احتمالا این راه منجر به درگیرهای خیابانی و کشته شدن عدهای از مردم خواهد شد. این راه نیز عاقلانه به نظر نمیرسد. زیرا هزینه شدیدی برای مردم و دولت در پی خواهد داشت.
راه سوم شرکت نکردن در انتخابات و صرفه جویی است که احتمالا به جز زندانی کردن خودمان نتیجهای در پی نخواهد داشت. ولی از دو راه اول کمی بهتر به نظر میرسد و وجه سیاسی نظام در مقابل رسانههای بین المللی را خراب میکند.
راه آخر، مهاجرت و پاک کردن صورت مساله ایران است. که بیشتر مردم احتمالا به همین فکر هستند. خرید خانه در ترکیه و یا گرفتن تابعیت کشورهای خارجی توسط ایرانیان، نشان از رفتن مردم به این راه دارد.
نظر شما چیست؟ راه دیگری پیشنهاد میکنید؟ آیا اعتراض به گرانی صحیح است؟