
معرفی
چرا "عجیب و غریب بودن" دیگر یک ضعف نیست، بلکه بزرگترین مزیت رقابتی است ؟!
دورانی که نُرمال بودن ارزش بود، تمام شده است. کتاب «همه ما عجیب و غریبیم» یک فریاد آزادی است برای همهی کسانی که در قالبهای سنتی جا نمیافتند. اگر تا دیروز جامعه، خانواده، بازار و مدرسه از ما میخواستند که «نرمال» باشیم، امروز ست گادین میگوید:
«نرمال بودن دیگر معنا ندارد. ما وارد عصر عجیب و غریبها شدهایم.»
اما این «عجیب و غریب» به چه معناست؟ آیا یعنی غیرقابل درک بودن یا عجیب رفتار کردن؟ نه دقیقاً. در این کتاب، گادین مفهوم «عجیب بودن» را به عنوان پایبندی به علایق، ارزشها و مسیر شخصی خود فرد تعریف میکند؛ حتی اگر آن مسیر با کلیشههای غالب جامعه متفاوت باشد.
فصل اول: پایان فرهنگ انبوه و آغاز دوران قبیلهها
یکی از مهمترین پیامهای کتاب این است که ما در حال گذر از فرهنگ انبوه (Mass Culture) به سمت فرهنگهای خرد، یا همان قبیلهها (Tribes) هستیم. ست گادین با دقت نشان میدهد که در دنیای گذشته، تولید انبوه کالا، رسانه و حتی ارزشها، باعث شکلگیری جوامعی شد که به طور دستهجمعی به یک چیز اعتقاد داشتند، یک چیز را میپوشیدند، یک چیز را میخوردند و یک چیز را تماشا میکردند.
اما امروز، با رشد اینترنت و شبکههای اجتماعی، هر کسی میتواند قبیلهی خودش را بسازد؛
چه علاقهمند به اسباببازیهای دهه ۶۰ باشد
چه طرفدار غذاهای خامگیاهخواری باشد
چه عاشق بازیهای ویدیویی رترو یا طراح های معماری ایرانی باشد!
فصل دوم: نرمالسازی، ابزار کنترل در گذشته
در این بخش، گادین وارد لایههای عمیقتری از جامعه میشود و اشاره میکند که "نرمالسازی" (یعنی مجبور کردن مردم به رفتار مشابه) ابزار کنترلی برای صنعت، سیاست و آموزش در دهههای گذشته بوده است.
کارخانهها به کارگرهایی نیاز داشتند که مثل هم فکر و رفتار کنند. مدارس طوری طراحی شده بودند که خروجی مشابه تولید کنند. و سیاستمداران، مخاطبانی میخواستند که به تبلیغات واحد پاسخ بدهند.
اما امروز دیگر این سیستم جواب نمیدهد. چرا؟
چون افراد عجیب و غریب، با علایق خاص، دیگر گوشبهفرمان نیستند. آنها انتخاب میکنند، تولید محتوا میکنند، با همدیگر ارتباط دارند و قبیلهی خودشان را میسازند.
بعنوان مثال فکر کنید در گذشته همه باید دکتر یا مهندس میشدند، ولی امروز هزاران نفر از طریق نقاشی دیجیتال، ولاگر شدن در فضای مجازی، سفر، مشاوره مالیاتی یا حتی فروش جوجه کباب آنلاین درآمد دارند!
فصل سوم: عجیب بودن برابر انسانی بودن
ست گادین در یکی از زیباترین قسمتهای کتاب مینویسد:
«ما به دنیا نیامدهایم که نسخهی استاندارد از خودمان باشیم.»
او معتقد است که عجیب بودن، همان فردیت و انسانیت واقعی ماست.
چیزی که از ما یک فرد متمایز، خلاق و ارزشآفرین میسازد.
چرا این موضوع در کشور عزیزمان ایران امروز اهمیت دارد؟
در جامعهای که هنوز بسیاری از مشاغل، انتخابها، سبک زندگیها یا حتی لباس پوشیدنها زیر ذرهبین قضاوت هستند، این کتاب بهنوعی یک نسخه شجاعت برای افراد مستقل است.
بر فرض مثال زمانیکه یک نفر در یک شهر کوچک تصمیم میگیرد کسبوکار آنلاین راه بیندازد و به جای مغازه، در اینستاگرام آموزش آشپزی بدهد، دقیقاً همان عجیب و غریبی است که ست گادین از آن حمایت میکند.

فصل چهارم: قدرت انتخاب در دستان عجیبهاست
بر اساس گفتههای گادین، بازار امروز دیگر به دنبال «مشتری نرمال» نیست. برندهایی که میخواهند همه را راضی نگه دارند، در نهایت هیچکس را راضی نمیکنند.
در عوض، کسبوکارهای موفق، روی مخاطب خاص تمرکز میکنند. به عبارت بهتر بر این اساس میشه گفت:
✅ موفقیت = تمرکز بر عجیبها، نه نرمالها!
نکته مهم برای کسبوکارها:
اگر شما صاحب یک کسب و کار هستید (چه در حوزه حسابداری، فریلنسری، طراحی سایت یا حتی فروش لباس سنتی ایرانی)، به جای رقابت با بزرگان بازار، روی جامعه خاص خودتان تمرکز کنید.
به عنوان مثال برندهایی مثل «چای رفاه» یا «دیجیکالا نکست» در تلاشند تجربهای متفاوت برای قشر خاصی از مشتریان فراهم کنند. این دقیقاً همان قبیلهسازی است.
فصل پنجم: عجیب بودن، حق طبیعی ماست
ست گادین میگوید که شرکتها و سازمانها، باید دست از کنترل عجیبها بردارند. ما حق داریم متفاوت باشیم، حق داریم جور دیگر فکر کنیم و حتی جور دیگر خرج کنیم.
او پیشنهاد میدهد که به جای اصلاح مردم، سیستمها را اصلاح کنیم. سیستمهایی که هنوز برای نسخهی قدیمی دنیای نرمال ساخته شدهاند.
جمعبندی: اگر عجیب هستی، خوشحال باش!
کتاب «همه ما عجیب و غریبیم» یک دعوت به خود واقعی ماست. دعوتی برای پذیرش تفاوت، ساختن مسیر شخصی، و داشتن شجاعت برای بودن در دنیایی که همه دنبال کپی کردن از هم هستند.
پیام نهایی:
عجیب بودن، آینده است.
قبیلهسازی، مسیر رشد است.
خودت باش، حتی اگر بقیه درکت نکنند.
نویسنده: میلاد اخلاقی مطلق