توی مسیر کاریم چیزهای زیادی یاد گرفتم؛ قوانینی که شاید هیچ‌وقت روی کاغذ نباشن، اما همه‌مون به نحوی باهاشون زندگی می‌کنیم. از آدم های بزرگی که همکارشون بودم. از اون جایی که معتقدم نباید دوباره چرخ رو اختراع کنیم گفتم بعد ماه ها دوباره بنویسم.
با سپاس از دکتر علی ابراهیمی، محمد مسعودشاهی عزیز، همه همکارن جانم توی دپارتمان برندینگ و واحد دیجیتال‌مارکتینگ بزرگترین شرکت مارکتینک کشور که توی آموزش من دریغ نکردن.
1. چرخ دنده خودت رو بچرخون تا بقیه حرکت کنن
یکی از اولین چیزهایی که توی کار یاد گرفتم این بود که برای ایجاد تغییرات بزرگ، لازم نیست سوپرمن باشی. فقط کافیه چرخ دنده‌ای که بهت سپردن رو بچرخونی. اینو وقتی فهمیدم که دیدم با حرکت چرخ دنده‌ی من، صدها چرخ دنده دیگه، چه بزرگ و چه کوچیک، شروع به چرخیدن می‌کنن. بعضی وقت‌ها نمی‌دونی که چقدر تاثیرگذار هستی تا وقتی که شروع به حرکت کنی.
2. پاد زهر شانتاژ، افشا سازیه
گاهی تو محیط کار ممکنه کسی بخواد با قلدری و زور، ازت بخواد کاری رو انجام بدی که هم به تو و هم به سازمان آسیب می‌زنه. تو این مواقع، راهی بهتر و مؤثرتر از این نیست که مسئله رو به بقیه اطلاع بدی. افشا کردن باعث میشه جلوی سوءاستفاده‌ها گرفته بشه و تو هم توی موقعیت بهتری قرار بگیری.
3. شایعات نمی‌میرند، تو آدم خردمندی باش
توی هر شرکتی، شایعه‌ها همیشه هستن. منم مثل همه شنیدم و هم در موردم شایعه هایی تولید شده، اما به مرور یاد گرفتم که بهشون توجه نکنم. می‌شنوم، سری تکون می‌دم و می‌گذرم. انگار هر چی بیشتر به شایعات بها بدی، بیشتر خودشون رو جا می‌ندازن. من سعی کردم خردمند باشم و به جای دامن زدن، بیشتر به کارم فکر کنم.
4. پاداش کار بدون خلاقیت، کار بیشتره
اگه کارت رو خوب انجام بدی، پاداشت کار بیشتره! هر بار که یه کاری رو به خوبی جلو بردم، انتظار ازم بیشتر شده. اما لزوما کار بیشتر باعث پیشرفت هیچ فردی نمیشه بلکه باعث میشه در بلندمدت فرسوده بشی تنها موضوعی که ممکنه باعث پیشرفت و گرفتن پاداش های بهتری بشی اینکه یه یه فرایند برای انجام کارها با کیفیت بهتر و منابع کمتر بشه.
5. رفتارت در مقابل مدیران به خودت مربوطه، ولی با کارشناس‌ها با احترام برخورد کن
توی کار، مدیرها همیشه نقش مهمی دارن، ولی چیزی که برام خیلی پررنگ شد این بود که رفتارم با همکارای کارشناس چقدر می‌تونه تاثیرگذار باشه. مدیرم شاید ازم توقع احترام داشت، ولی من فهمیدم اون احترامی که به کارشناسا می‌ذارم، تعامل کارایی رو شکل می‌ده.
6. برای کارهات دلیل داشته باش
خیلی وقتا مسئولیت کارهایی رو داریم که شاید عمیق به دلیل انجامشون فکر نکرده باشیم، این خیلی مهمه چرایی انجام یه کار رو برای خودت تعریف کنی. اینجوری حتما با کیفیت بالایی انجام میشه یا اگه انجام نشده به دلیل درستی انجام نشده
7. نقش قربانی رو بازی نکن
توی زندگی کاری، مشکلات همیشه هستن. ولی به مرور می‌فهمی که اگه بخوای نقش قربانی رو بازی کنی، هیچ‌چیز تغییر نمی‌کنه. یاد گرفتم که به جای نالیدن، دنبال راه‌حل باشم. اگه بخوام توی موقعیت‌های سخت فقط دستم رو بالا بگیرم و تسلیم شم، نمی‌تونم پیشرفت کنم.
8. به همه سلام کن و خوش‌پوش باش
ارتباطات همیشه کوتاه و گذراست، مخصوصاً توی شرکت‌های بزرگ. از سلام کردن توی محیط شرکت فرار نکن. شاید این چیز کوچیکی به نظر بیاد، ولی به مرور می‌فهمی که چقدر تاثیرگذار می‌تونه باشه و مسیر رو برای ارتباط های بیشتر باز کنه... توی لباسم هم درحال یادگیری ام بعدا براتون ازش می‌نویسم...
9. کمبود زمان مشل توعه نه همکارات
یه مدت بود با فشار به سیستم و همکارام تلاش می‌کردم کار هارو سریعتر و خارج از روند پیش ببرم اما متوجه شدم این موضوع باعث فشار به من همکارم میشه و کار بلندمدتی نیست. بهتر اینکه کار هارو طوری برنامه ریزی کنی که به موقعه به نتیجه برسند و اگر اون فرایند کنده پیشنهاد تغییر کلی فرایند رو بدی. بیخودی به آدم های دیگه فشار نیار...
10. خورده نون هارو جا بذار
داستان معروف شنل قرمزی رو یادتونه که با نشونه گذاشتن توی جنگل راهشو پیدا کرد؟
اگه توی کارتون مسیرهایی رو مرید که جدید هستند یا کارهایی رو انجام میدیم که براتون جدیده بی مهابا قدم برندارین. به هر نقطه ای که رسیدین سعی کنید روندی رو که پیش بردید مستند کنید. مستند کردن کارها به شما کمک میکنه درصورت شکست تجربه ارزنده ای رو در اختیار سازمانتون قرار بدین و درصورت پیروزی خورده نون هارو تبدیل به یه فرایند روتین تبدیل کنید که انجام دوبارش ساده و کم هزینه تر باشه
11. توی جلسات اور اکت نداشته باش
اندازه خودت باش نه بیشتر نه کمتر
توی جلسات با افراد مهم افرادی که تجربه کمتری دارن دوست دارن بیشتر صحبت کنن و یا خودی نشون بدن این موضوع زیاد عاقبت خوبی نداره. توی جلسات باید سعی کنی جای درست حرف بزنی و از مرز های خودت بیشتر نری
12. تو همکار دیگرانی، نه تراپیستشون
گاهی توی کار حس کردم بیشتر از یک همکارم، انگار نقشی بیشتر به من داده شده. اما درسی که گرفتم این بود که باید حد و مرز حرفه‌ای‌ام رو نگه دارم. من تخصص کمک روان‌شناختی ندارم و نه توان کمک حرفه‌ای برای درمان کسی. بهتره که به عنوان همکار، همراه باشم و نه بیشتر.
13. همه چی خیلی زود عوض میشه، رو به آینده حرکت کن
لحظاتی بود که فکر می‌کردم تصمیم‌های جدید یا تغییرات کاری قراره منو به عقب ببره. شاید برای مدتی ناراحت شدم. اما یه چیزو خوب یاد گرفتم: همه چی خیلی زود عوض میشه و ما دوباره به مسیر رشدمون برمی‌گردیم، فقط باید یکم منعطف باشیم و بیش از حد درگیر گذشته نشیم.
و هنوزم یادگیری ادامه داره…
