امروزه مارکتینگ اتومیشن ترند کسب و کارهای بزرگ شده و هر شرکتی سعی میکنه تا با استفاده از ابزارهای مارکتینگاتومیشن درآمد خودشو رو از داشتههاش افزایش بده. در حال حاضر حدود 5000 شرکت ایرانی نیاز به خدمات مارکتینگاتومیشن دارند و تعداد متخصصان حوضه مارکتینگ اتومیشن در ایران از 200 نفر کمتره.
علاوه بر نبود متخصص مارکتینگاتومیشن، مذاکره و پرداخت دلاری به شرکت های ارائه دهنده خارجی از هند تا اروپای شرقی کار راحتی نیست؛ تازه اگه شانس داشته باشید و مدیرهای فروششون حالشون با شرکتهای ایرانی خوب باشه!
همه این موارد باعث شده تا هزینههای پیاده سازی مارکتینگاتومیشن در خدمات و محصولات ایرانی بسیار زیاد باشه و تصمیم گیرندگان در راس شرکتها اصطلاحا عطاشو به لقاش ببخشند.
خوشبختانه این شرایط قرار نیست ادامه پیدا کنه، از 28 تا 2 تیر 29 نفر دیجیتالمارکتر درجه یک و من به مدت یک هفته داخل کارخونه نوآوری (سوله دیجی نکست) مهمون شرکت اسمارتک بودیم، تا از بهترین های ایران یاد بگیرم چطور این کارو ارزونتر انجام بدیم.
مدتی توی جلسه های مختلف اصطلاح مارکتینگ اتومیشن به گوشم میخورد چند باری در موردش سرچ کردم، اما چیز کاربردی دستگیرم نشد. بعد از این داستان ها توی ایراناسپورتر یه مشاور داشتیم که قرار بود برامون با استفاده از میوتیک (سیستم مارکتینگ اتومیشن لهستانی) برای اولین مارکتینگ اتومیشن رو تجربه کنیم، اما بازم به دلایلی نشد و اون مشاور دستمون رو گذاشت توی پوست گردو.
گذشت تا رسیدیم به بوت کمپ دیجیتال مارکتینگ رهنما کالج اونجا سجاد احمدی سر درس بازاریابی داده محور به ما گفت مارکتینگ اتومیشن هنوز برای ایران زوده و قیمت هاش رقابتی نیست؛ و خب راست هم میگفت با همه دردسر اصلا نمیشد رفت سمتش. با همین پیش فرض رفتم جلو تا با علیرضا کریمی آشنا شدم...
علیرضا مسئول مارکتینگ اتومیشن دیجی کالا بود و من از همونجا سعی کردم تا جایی که امکانش هست ازش یاد بگیرم. چندین سال از همه ما جلوتر بود و چیزایی رو تجربه کرده بود که داخل ایران همه میگفتن نمیشه یا نرو سمتش... اما علیرضا نمیشد توی کارش نبود یا میشد یا فشار میاورد که بشه...
من علیرضا رو توی اینستاگرام فالو داشتم و یه روز دیدم یه استوری گذاشته بوت کمپ مارکتینگ اتومیشن رایگان! با تعجب و فرض اینکه احتمالا در حد چندتا وبیناره ثبت نام کردم؛ ولی به مرور زمان متوجه شدم اتفاقات خوبی قراره برامون رقم بخوره و حساس شدم که حتما توی بوت کمپ مارکتینگ اتومیشن اینترک حضور داشته باشم.
بعد از مصاحبه با مهناز محمدی عزیز مدیر مارکتینگ اینترک (که حالا دیگه مهناز صداش میزنم) یه ایمیل برام اومد که ازم خواسته بود کارت ملی و کارت واکسن خودمو براشون بفرستم و قوانین و شرایط بوت کمپ رو هم داخل یه فایل پیوست برام توضیح داده بودند.
شاید جالب باشه براتون که مهناز چه سوالهایی از پرسید:
ایمیل رو که دریافت کردم توش چندتا تمرین داده بود. چنتا از تمرین ها به آشنایی با زبان برنامه نویسی پایتون مربوط بود که من خیلی دوستش داشتم. سعی کردم تا شروع بوتکمپ باهاش ارتباط بگیرم که اونجا به مشکل نخورم.
وقتی وارد شدم یهو چشمم خورد به علیرضا خوشحال شدم رفتم جلو؛ یه گلپسر خوشتیپ کنارش وایساده بود... منو بهش معرفی کرد گفت میلاد از ایراناسپورتر اومده، ولی فراموش کرد اونو معرفی کنه منم فکر کردم از رفیقاش توی دیجی نکسته و چون آدم خوشصحبتی بود تا شروع بوتکمپ باهاش در مورد هرچی پیش اومد گپ زدم. بعدا فهمیدم اسمش یوحنا ست، یوحنا پرویزی نژاد و این حاجی رو باید یه ایران بشناسه...
بوتکمپ شروع شد و من قبل از اینکه با یوحنا بهتر آشنا بشم ازش جدا شدم، بگ ها بهمون تحویل داده شد و رفتیم پایین. جز آخرین نفری بودم که رسیدم پایین فقط یدونه صندلی خالی به چشم میخورد، نفری که کنار صندلی خالی نشسته بود با یه نگاه دوستانه تعارف کرد که بشینم و منم از خدا خواسته رفتم...
چند ثانیهای نگذشته بود که گفت: آقا من شما رو یه جایی دیدم! تا اومدم براش توضیح بدم که من برای اسم و شناخت آدما از تصویر پروفایل خنگم گفت ایران اسپورتر نیستی؟ من رحیمی از فیتامینام. لبخند زدم و خوشحال شدم گفتم چقدر خوب که اینجایی. این اولین اتفاق خوب بوت کمپ برای من بود، یه همکار که فقط صداشو شنیده بودم تبدیل شد به یه دوست صمیمی.
بوت کمپ شروع شد و همه چیز به سرعت پیشرفت ارغوان(ارغوان سمر)، مهناز و علیرضا توضیحات رو دادن و گفتن همه افرادی که دور میزی که شما نشستن اعضای تیم شما حساب میشن و باید کاراتونو با هم انجام بدید. قوانین بوتکمپ مرور شد و رفتیم که با هم آشنا بشیم و شبکه سازی کنیم.
لیست شرکت کنندگان در بوتکمپ اینترک:
حدیثه حبیبی - محمد مولاوردی - پیام لاهه مطلق - پردیس زرافشان - امیرحسین مازینانی
مختار مرادی - مجید قدوسینژاد - محمدحسین آهنی - سینا رضانواز - پیام هخامیان - شیرین حاجاحمدی
صادق ترابیان - صفا صابری - مجتبی رحیمی - پیمان عیسینژاد - میلاد بابایی
امیرعلی حسینخانی - محمدعلی کیانینژاد - محسن فیروزبخش - احسان اللهوردی - آرش پارسا
مائده میرمحمدخانی - شیوا حقوردی - آرزو احمدی - ملیکا رحیمی - علی جریده
محمد شکرانی - امید دیوسالار - وحید نصیریمنش - امیرپرویز تراکمهزاد - آرمین زنبوری
یوحنا صحبتاشو با این جمله شروع کرد "دانش محض رو فقط میتونید به دانشگاه بفروشید" بعدش شروع کرد داستان کشاورزی و گلخونهشو که با استفاده از یه رزبری پای آبیاری اتوماتیک میشد رو گفت... اون گفت: "اوایل کشاورز های منطقه باورشون نمیشد که من بتونم بدون سرکشی مداوم کشاورزی کنم؛ ولی بعد از کشت اول دیگه ول کنم نبودن اونا محصول منو میخواستن و حاضر بودن براش میلیونها تومن خرج کنن. محصول من نتیجه دانش محض نبود، نتیجه دانش بهعلاوه کشاورزی بود..."
حالا شما اینجایید تا مارتک رو یادبگیرید، مارتک یعنی مارکتینگ به علاوه تکنولوژی پس با ارزشه... با این حرفش به دلم نشست. چرا ما مارکترها عالم بی عملیم؟ چرا همیشه منتظریم؟ چرا نباید خودمون انجام بدیم؟
بعد شروع کرد اصلی ترین نکتهای رو که باید میگفت گفت. به ما گفت ابزار مارکتینگ اتومیشن معمولا برای بازگردوندن کاربر به فضای کسب و کار استفاده میشه پس اول کسب و کار شما باید به تعداد قابل قبولی از کاربران برسه بعد به فکر خرید یک ابزار مارکتینگ اتومیشن باشید.
یوحنا با اصطلاح مائو یا MAU که مخفف Monthly Active Users بود تلاش کرد برای ما یک خط فرضی رسم کنه و گفت معمولا زیر 100 هزار بازدید کاربر ماهانه به صرفه و کاربردی نیست که از ابزار مارکتینگ اتومیشن استفاده کنید، البته گفت شاید در بعضی از صنایع و یا مدل های B2B تعداد کمتر مائو هم صرفه داشته باشه.
یوحنا منبعای از حرفهای جذابه، بیشتر شو نمیگم تا تلاش کنید این اعجوبه رو از نزدیک ببینید...
یادمه یه معلم حسابان داشتیم(آقای عباسی) میگفت گوسالههاااا خوبه که اثبات یه قضیه رو بلد باشید، ولی اگه بلد نبودید نترسید چیزی از دست ندادین! نمیدونم الان کجاست؟! ولی دلم تنگ شده یه بار دیگه بهم بگه گوساله... راست میگفت توی امتحان و کنکور هیچ وقت نمیگفتن قضیه رو اثبات کن، ولی اگه قضیهها رو بلد بودی سوالات برات خیلی راحتتر میبود.
پویا برنامهنویس بود و تلاش نکرد مارو برنامهنویس کنه تلاش کردم به ما یاد بده چطور با برنامهنویسها و تیم فنی ارتباط برقرار کنیم. پویا به ما گفت وب سرویس یا API زبان مشترک همه سیستمهای نرم افزاریه و به ما یاد داد چطور میشه یه وب سرویس رو فراخوند و یا با استفاده ازش دیتا رو ارسال کرد و یا حتی داکیومنتش کرد.
دو سالی بود که دوست داشتم پایتون یاد بگیرم ولی نمیدونسم چطوری شروع کنم با پویا اولین for و if و... رو که نوشتم چند دقیقه دیگه داشتم دنبال کتابخونههای مختلف پایتون میگشتم و سرمست بودم.
با یکی از دوستام داشتیم در مورد علیرضا صحبت میکردیم حرف جالبی زد که خوبه اینجا بهش اشاره کنم. گفت: "الان یه عده فقط تدریس و برندسازی میکنن؛ اما آدمای توخالی هستند، یه عده هم هستند فقط کار می کنند و هیچ سود دیگهای برای جامعه ندارند... علیرضا کریمی تنها کسیه که تونسته بین این دو تا تعادل برقرار کنه" بنظرم این حرف تا خود خدا حقه....
علیرضا برای ما توضیح داده که با استفاده از جرنی های مختلفی که با استفاده از ابزارهای مارکتینگ اتومیشن اجراء کرده نرخ تبدیل رو اون فرآیند بین 1.5% تا 15% درصد بهبود بده... گفت: که حتی اگه دیجیتال مارکترها دنبال مارکتینگ اتومیشن نرن، شرکتها به شدت دنبال ابزار مارکتینگ اتومیشن هستند تا بار فنی و هزینههای نیروی انسانی خودشون رو کم کنن.
علیرضا نقش کلیدی برای تدریس و ساده سازی مفاهیم بوت کمپ داشت که قطعا امکانش نیست همه موضوعات رو اینجا بهش اشاره کنم؛ اما یه لطف بزرگی که برای جستجو راحتتر و خودآموزی اون دسته از دوستانی که شرایط شرکت توی بوتکمپ حضوری رو ندارن یه مایند مپ از سر فصل های یادگیری مارکتینگ اتومیشن تهیه کرد که به شدت کاربردیه؛ دمش گرم.
خیلی ساده بخوام بگم اینترک دقیقا شبیه وباینگیج توسعه داده شده، اتفاقا توی بوتکمپ چندباری با این موضوع شوخی کردیم؛ علیرضا یه پنل از هر اکثر ابزارهای مارکتینگ اتومیشن داشت و برامون روی همه داشبورد ها صحبت کرد. ماهم اونجا دیدیم اینترک دقیقا مشابه وباینگیجه ولی خیلی ارزونتر...
اما اگه بخوام دقیق بگم اینترک ابزاری مولتی چنل که ارسال ایمیل، اس ام اس و پوش رو هوشمند میکنه؛ اینترک اطلاعات همه مشتریان شمارو توی ذهنش نگهداری میکنه و توی زمان درست، پیام درست رو براش ارسال میکنه.
با اینترک می تونید کاربران رو براساس نیاز دستهبندی کنید تا کمپینتون دقیقتر از همیشه باشه.
با اینترک پیام شخصیسازی شده بفرستید. پیام دقیق شما به فرد درست، نرخ مشارکت را به بالاترین حد میرسونه.
شما میتونید مواردی مثل نرخ تبدیل کمپین (کاربر به خریدار) یا درآمد حاصل از اجرای کمپین رو در قالب جدول و نمودارهای مختلف زنده مشاهده کنید.
نمایندگان تیم اینترک در بوت کمپ:
+ مدیر مارکتینگ: مهناز محمدی
+ مدیر فروش: اکرم بابایی
قطعا نمیشه همه جزئیاتی رو که داخل بوتکمپ مطرح شده بود رو توی این یادداشت آورد؛ اما توی بوت کمپ دوتا مجتبی (مجتبی رحیمی) و سینا (سینا رضانواز) خیلی با حوصله محتوای بوتکمپ اینترک رو مستند کردن که در کنار نقشه راه علیرضا که بالاتر بهش اشاره کردم میتونه مفید باشه. ازشون سپاسگزارم که فایل ها رو در اختیار من قرار دادن تا شما هم میتونیداینجا ببنیدشون...
داکیومنت بوت کمپ اول اینترک 1401 از سینا
نقشه راه بوت کپ اینترک 1401 از مجتبی
بوت کمپ با یه هفته کلاس تموم نشد؛ بعد از چند روز علیرضا برای هر گروه 6 تا سوال طراحی کرد و ما باید توی مدت 45 روز جواب سوالات رو بصورت تیمی آماده میکردیم و بعد به علیرضا اراِئه بدیم. سوالات از ساده شروع میشدن و به چالش های امروز مارتک میرسید که حل کردنشون روزها زمان لازم داشت.
برای اینکه بتونیم بهتر با هم کار کنیم توی دفتر صادق دور هم جمع شدیم و اون روز تولد من بود، چند روز قبل هم تولد صفا بود و ما بعد اینکه تمرینا جلو رفت یه جشن کوچیکم گرفتیم. علیرضا هم تولدمون رو با جمله "معلومه خیلی دارید کار میکنید (((: " تبریک گفت!
اواخر مرداد ماه خیلی از بچه ها توی ریتنشن سامیت شرکت کرده بودن و این نشون میداد بوت کمپ آدمای درستی رو برای آموزش انتخاب کرده. علیرضا اونجا سخنران بود و ما دو ردیف از سالن رو گرفته بودیم، مهناز و ارغوان هم که فضا رو دیدن همونجا اعلام کردن جمعه هفته بعد قراره یه صبحانه رو کنار هم باشیم.
من با شوق دیدن بچهها رفتم، پیش فرضم این بود یوحنا رفته کوه و کمر، پویا احتمالا درگیر پروژه باشه، فرامرز شاید دیگه برای یه صبحانه نیاد و شب قبلشم که با پیام صحبت کردم گفت جلسه دارم نمیتونم بیام. اما وقتی وارد شدم به قول مهناز خوشگل خانم(ارغوان) از سوپرایز اینترک رونمایی کرد؛ نه تنها خیلی از بچه ها بودن بلکه دوبرابر ریتنشن سامیت آدم خفن دعوت شده بودن تا از تجربه هاشون در زمینه مارکیتنگ اتومیشن بگن.
یوحنا مثل همیشه شوخ و خوش مشرب، کنار پویا، مختار و مجتبی نشستم و روبرو رو که نگاه میکردم مائده، سینا و رعنا رو میدیدم....واقعا روز شیرینی بود.
لیست مهمانان صبحانه:
بزرگترین درسی که من از بوتکمپ مارکتینگ اتومیشن گرفتم اینکه برای کارام از ابزار مناسب استفاده کنم. اینو از بچههای شرکت اسمارتک یاد گرفتم. اونا میتونستن و منابعشو داشتن بدون این همه دردسر میلیون ها تومن هزینه رپورتاژ و تبلیغات و سمینار کنن که همه بیان دست بزنن و بکن اینترک و مارکتینگ اتومیشن خوبه... ولی اونا تصمیم درست رو گرفتن و بودجه خودشون رو برای آموزش کامیونیتی هزینه کردن.
این هوشمندی نفوذشونرو در بازار عمیقتر میکنه احتمالا سالهای آینده کسب و کارهای ایرانی ندونن باید از کی تشکر کنن که محیط دیجیتالمارکتینگ حرفهایتر شده ولی من میدونم، اونا باید از علیرضا و مهناز و یوحنا گرفته تا پویا و مزدک ارغوان تشکر کنند... بارها گفتم و بازم ازشون برای آموزش ما جوونا ازشون تشکر میکنم.
اما برای اینکه اثر بوت کمپ رو بدونید من تجربه یکی از بچهها رو که توی گروه در اختیار من گذاشت براتون گذاشتم تا بخونید:
یه تجربهای داشتم که علیرضا گفت توی گروه مطرح کنم
حین تحویل پروژه ، تو شرکت درگیر یه برنامه ای بودیم که سرشماره پیامکی ما اعلام میشد ، مردم یه سری مطلب ارسال میکردن و لینک هارو دریافت میکردن و ثبت نام میکردن... میخواستیم لیست افرادی رو استخراج کنیم که پیام ارسال کردن اما ثبت نام نهایی نکردن.
طبیعتا میشد بعد مثلا ۲۴ ساعت ، خروجی اکسل بگیریم از پیامکای ارسالی و دریافتی و تر و تمیزش کنیم ،( اکانت کاوه نگار و خط خدماتی ماهم چند پلتفرم رو ساپورت میکنه و حجم ارسالش در موضوعات مختلف با یک شماره خدماتی بالاست...)خلاصه بعد تمیزکاری ، تطبیق میدادیم و با کسایی که ثبت نام نکردن تعامل میکردیم
مسئله این بود که ما میخواستیم توی لحظه ببینم چند نفر پیام میدن و اوضاع چطوره ، همچنین زحمت تمیزکاری طاقت فرسای اون اطلاعاتو از سرمون باز کنیم.
موقعی که منشی تلفنی کاوه نگارو ست میکردم ، دیدم همونجا یک api گِت میفرسته که اگر نیاز بود ، پیام شخصی سازی ارسال کنه...توی پامتراشم هر چی که دقیقا نیاز داشتیم میشد اضافه کرد ، مثل تلفن و سرشماره و متن ارسالی و ...
چون میدونستم اگر بره سمت فنی و تو لیست تسک ها...عمرا سال دیگه ام نمیرسه، با اطلاعاتی که توی دوره کسب کردم سعی کردم مشکلو حل کنم
اونجا با اپز اسکریپت یه کد نوشتم که api گِت رو دریافت میکرد و چیزی برنمیگردوند... اما از توی پارامتر ها اطلاعات کاربری رو برمیداشت و سر شماره و متن ارسالی و ... و توی گوگل شیت سورت میکرد ، و به صورت لایو همه اطلاعاتو داشتیم...
اطلاعاتی که توی دوره کسب کردم خیلی به من کمک کرد...
در کل برای «حل مسئله» این دوره خیلی ذهن منو باز کرد و کمک کرد و راه های جدیدی جلوی پام گذاشت.
در آخر میخوام که از ارغوان سمر و فرامرز نادری عزیز تشکر کنم که دلسوزانه کنارمون بودن. به قول صادق کاش همه دانشگاه ها یه ارغوان داشتن احتمالا دانشجوها روی سرشون میذاشتن حلوا حلواش میکردن. ارغوان هم برای ما همینه یعنی بالاترین حد احترام. فرامرز هم زحمت محتوا و عکسهار کشید و من تونستم یه دوست خوب پیدا کنم... بدی عکاس بودن هم اینکه هیچ وقت خودت عکس خوب نداری. کاش دوربین رو ازش میگرفتیم....