ویرگول
ورودثبت نام
میلاد میرزاخانی
میلاد میرزاخانی
میلاد میرزاخانی
میلاد میرزاخانی
خواندن ۴ دقیقه·۲ ماه پیش

💡 هوش مصنوعی در حال تغییر ساختار شرکت‌های مشاوره‌ای است

مقدمه

بحث درباره‌ی تأثیر هوش مصنوعی بر صنعت مشاوره معمولاً بین دو دیدگاه افراطی در نوسان است: برخی معتقدند هوش مصنوعی مشاوران را منقرض می‌کند، در حالی‌ که گروهی دیگر بر این باورند که آن را حیاتی‌تر از همیشه می‌سازد. اما حقیقت، پیچیده‌تر و مهم‌تر از این دو دیدگاه است: مشاوره از بین نمی‌رود؛ بلکه به‌طور بنیادین در حال بازتعریف شدن است.


🔺 مدل هرمی سنتی در حال فروپاشی است

دهه‌هاست که شرکت‌های مشاوره‌ای بر پایه‌ی یک مدل «هرمی» عمل می‌کنند:
در پایین هرم، تعداد زیادی مشاور جوان مسئول پژوهش، مدل‌سازی و تحلیل داده‌اند؛ و در رأس، تعداد محدودی رهبر ارشد که استراتژی می‌سازند و با مشتریان کلیدی ارتباط دارند. این ساختار نه‌تنها هویت حرفه‌ی مشاوره را تعریف کرده بلکه اقتصاد آن را هم ساخته است.

اما با ورود هوش مصنوعی، این مدل در حال تغییر اساسی است. ابزارهای هوش مصنوعی مولد، الگوریتم‌های پیش‌بینی و پلتفرم‌های پژوهش مصنوعی، وظایفی را که پیش‌تر بر دوش مشاوران جوان بود، به سرعت و با هزینه‌ی کمتر انجام می‌دهند.

امروز شرکت‌های مشاوره در دو راهی‌اند:
یا باید مدل کاری خود را بازآفرینی کنند، یا در معرض بی‌اهمیت شدن قرار گیرند.


🤖 نمونه‌هایی از تغییر

شرکت‌هایی مثل مک‌کینزی با دستیار هوش مصنوعی خود به نام Lilli توانسته‌اند تا ۳۰٪ زمان پژوهش و ترکیب داده‌ها را کاهش دهند.
گروه مشاوره‌ی بوستون از ابزاری به نام Deckster برای ساخت اسلایدها در چند دقیقه استفاده می‌کند.
شرکت بین Bain از Sage، یک همکار هوش مصنوعی که با دانش داخلی آن آموزش دیده، بهره می‌برد.
حتی شرکت‌هایی مثل Deloitte و PwC نیز از «عامل‌های هوش مصنوعی» برای انجام کارهای داخلی و تعامل با مشتری استفاده می‌کنند.

این فناوری‌ها عملاً کارهایی را انجام می‌دهند که زمانی نیاز به تیم‌های بزرگ مشاوران تازه‌کار داشت.
وقتی چنین بخش بزرگی از کار اتوماسیون شود، هرم سنتی از درون فرو می‌ریزد.


🧱 ظهور مدل جدید: «اُبلیسک مشاوره‌ای»

مدلی که در حال جایگزینی است، به‌جای هرم، شکلی مانند اُبلیسک (ستون باریک و بلند) دارد — تیم‌هایی کوچک‌تر، لایه‌های کمتر و تمرکز بر تخصص، نه بر تعداد نیروها.

این مدل سه نقش کلیدی انسانی دارد:

  1. تسهیل‌گران هوش مصنوعی (AI Facilitators):
    مشاوران جوانی هستند که در ابزارهای هوش مصنوعی و جریان‌های داده مهارت دارند. آن‌ها طراحی و بهینه‌سازی فرایندهای مبتنی بر AI را بر عهده دارند.

  2. معماران پروژه (Engagement Architects):
    مشاوران باتجربه‌ای که پروژه‌ها را هدایت می‌کنند، داده‌های خروجی هوش مصنوعی را تفسیر کرده و به راهکارهای عملی تبدیل می‌کنند.

  3. رهبران مشتری (Client Leaders):
    کسانی که روابط بلندمدت با مدیران ارشد مشتری را حفظ می‌کنند، تغییرات را تبیین می‌کنند و راهنمایی استراتژیک ارائه می‌دهند.

این سه نقش، چرخه‌ای طبیعی از رشد استعداد ایجاد می‌کنند که حتی در عصر هوش مصنوعی نیز قابل حفظ است.

در مدل اُبلیسک، تمرکز بر عمق بینش و سرعت عمل است، نه بر وسعت نیروی انسانی.
هدف این است که انرژی انسانی صرف بینش، قضاوت و خلاقیت شود.


🌐 ظهور شرکت‌های مشاوره‌ای AI-native

شرکت‌های کوچک و تازه‌تأسیس زیادی ظهور کرده‌اند که از ابتدا بر پایه‌ی هوش مصنوعی طراحی شده‌اند، از جمله:

  • Monevate: در زمینه‌ی استراتژی قیمت‌گذاری با استفاده از مدل‌ها و ابزارهای هوش مصنوعی فعالیت می‌کند، بدون نیاز به لایه‌ی سنتی تحلیل‌گران.

  • SIB: با استفاده از عامل‌های هوش مصنوعی، فاکتورها و قراردادهای مشتری را برای یافتن فرصت‌های صرفه‌جویی اسکن می‌کند.

  • Unity Advisory: با ۳۰۰ میلیون دلار سرمایه‌ی خصوصی، ساختار خود را کاملاً حول محور تیم‌های چابک و ابزارهای اختصاصی AI طراحی کرده است — بدون هرم سنتی، بدون ساختار سنگین، و با تمرکز بر سرعت و کیفیت.

در این شرکت‌ها، پروژه‌ها به‌جای ماه‌ها، در چند هفته به نتیجه می‌رسند و تیم‌ها اغلب کوچک اما بسیار متخصص هستند.


🧭 چرا شرکت‌های سنتی مقاومت می‌کنند؟

مثل هر تحول بزرگ دیگر، شرکت‌های سنتی به‌سختی تغییر می‌کنند.
مدل هرمی، فرهنگ، درآمد، ساختار ترفیع، مدل حقوق و حتی تعریف «مشاوره‌ی خوب» را شکل داده است.
در نتیجه، تغییر ساختار به سمت تیم‌های کوچک و خودکار، برای بسیاری تهدیدی وجودی به نظر می‌رسد.

بسیاری از شرکت‌ها فقط «آزمایشگاه‌های هوش مصنوعی» راه‌اندازی می‌کنند یا چند ابزار را اضافه می‌کنند، اما هنوز بخش اصلی کارشان همان تیم‌های بزرگ است.
در واقع، هوش مصنوعی را به مدل قدیمی می‌چسبانند، به‌جای آنکه مدل را از ابتدا بازطراحی کنند.


🎓 تغییر در استعدادها و آموزش

مدل جدید، دیگر به صدها فارغ‌التحصیل MBA نیاز ندارد.
به جای آن، به گروه‌های کوچک و متخصص در داده، سیستم‌ها و ابزارهای هوش مصنوعی نیاز دارد.
شرکت‌هایی مانند PwC بیش از یک میلیارد دلار در آموزش AI سرمایه‌گذاری کرده‌اند، اما تغییر فرهنگ سازمانی زمان‌بر است.


⚖️ پیامدها و حاکمیت اخلاقی

با کاهش لایه‌های مدیریتی، کنترل کیفیت و مسئولیت‌پذیری نیز باید بازتعریف شوند.
در مدل اُبلیسک، تصمیمات سریع‌تر گرفته می‌شوند و هوش مصنوعی نقش پررنگ‌تری دارد. بنابراین باید حکمرانی اخلاقی و شفافیت در تصمیم‌گیری نهادینه شود.

جفری ساویانو (یکی از نویسندگان مقاله و پژوهشگر در مرکز اخلاق دانشگاه هاروارد) تأکید می‌کند که رهبران باید خودشان مسئول حکمرانی اخلاقی AI باشند، نه این‌که منتظر قوانین دولتی بمانند.
او می‌گوید باید اصول اخلاقی را در دل جریان کار قرار داد، نه اینکه فقط در پایان پروژه بررسی کرد.


🚀 نتیجه‌گیری

صنعت مشاوره در آستانه‌ی تغییر نسلی است.
شرکت‌هایی که همچنان به مدل سنتی متکی باشند، کندتر، گران‌تر و بی‌ربط‌تر خواهند شد.
در مقابل، آن‌هایی که زودتر تحول را بپذیرند، می‌توانند به سازمان‌هایی هوشمندتر، سریع‌تر و مشتری‌محورتر تبدیل شوند.

برندگان آینده، کسانی هستند که همین حالا اقدام کنند — پیش از آن‌که دیگری جای آن‌ها را بگیرد.

https://hbr.org/2025/09/ai-is-changing-the-structure-of-consulting-firms
هوش مصنوعیتغییر ساختار
۰
۰
میلاد میرزاخانی
میلاد میرزاخانی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید