لیلا اوتادی متولد 14 مرداد 1362 در محله شمیران ، تهران دارای مدرک معماری داخلی از دانشگاه هنر تهران است.
در شهر تهران و در یک خانواده تورک زبان به دنیا آمد
سه خواهر و یک برادر دارم و اصالتا تُرک قشقایی هستم
از کودکی به بازیگری علاقمند بودم حتی سال 1369 در 7 سالگی شرایطی فراهم شد
تا در فیلم «کیمیا» آقای درویش بازی کنم اما بخاطر مخالفت پدرم این اتفاق نیفتاد
هر چند كه در زمینه معماری داخلی تحصیلاتم را ادامه دادم،
اما به دلیل همان علاقه وارد حیطه تئاتر شدم و تئاتر حوزه ای برای ورودم به عرصه سینما شد
برای اطلاعات بیشتر و همچنین بیوگرافی بقیه بازیگران به سایت انباری اگهی سری بزنید
لیلا اوتادی در سال 1381 با بازی در فیلم چشمان سیاه به کارگردانی ایرج قادری وارد عرصه بازیگری شد.
او با بازی در سریال مهر و ماه سید فیاض موسوی دیده شد.
لیلا اوتادی هنوز ازدواج نکرده و مجرد می باشد
با این حال هر از گاهی تصویر او با طرفدارانش بعنوان همسرش پخش می شود که صحت ندارد
به نظرم بازیگر باید برای بازی در هر نقشی از نظر فیزیکی آماده باشد،
این آمادگی جز با ورزش مداوم میسر نیست و ورزش همیشه جزء لاینفک زندگی ام بوده است
به مدت دو سال مربی بدنسازی بودم اما بخاطر مشغله کاری نتوانستم
ادامه دهم اما تنیس و اسب سواری را بصورت حرفه ای دنبال می ک
عکاسی را از زمان دانشگاه به این دلیل که رشته ام معماری بود انجام می دادم و به هر سفری که می رفتم
دوربین را هم همراه خودم می بردم
در چند سفر آخرم به این فکر افتادم که برای کودکان بی سرپرست کاری انجام بدهم،
این موضوع دلیل اصلی برگزاری نمایشگاه عکسم شد
سفر تقریبا بهترین تفریح من است، آشنایی با فرهنگ و جوامع مختلف برایم همیشه جذاب است،
سفر به کشورها و جزایری که کمتر در موردش می دانیم را بیشتر از همه دوست دارم
من اصولا ماشین شاسی بلند دوست دارم، قبلا هم یک لندکروز سفید داشتم
دوستانم می گفتند آمبولانس گرفتی لیلا …
بعد به من برخورد و به خودم می گفتم واقعا به من نمی آید، فروختمش یک ماشین کوچک تر گرفتم،
اما رانندگی با آن اصلا به من لذت نمیداد، دیگه مجبور شدم اونم بفروشم و دوباره لندکروز مشکی گرفتم
سال 1395 اعلام کرد پیشنهاد همکاری کمپانی (تمپتیشن) تولید کننده
عطر در فرانسه برای خط تولید عطری بنام وی برای طرفدارانشان را پذیرفته است
صبحانه برای من مهمترین و عده های غذایی است ،
برای ناهار هفته ای دو یا سه بار برنج مصرف می کنم و برای شام سالاد یا سبزیجات پخته شده
یا مقدار کمی گوشت سفید آبپز استفاده می کنم، آبمیوه تازه جزء جدایی ناپذیر برنامه های من است
?
خدارا شکر، تجربه هیچ عمل زیبایی را تا به امروز نداشته ام
برخلاف حرف هایی که شنیده ام که من چندین و چند عمل جراحی را تجربه کرده ام
اما از همین جا می گویم که این موضوع به هیچ عنوان واقعیت ندارد
خانم اوتادی از سال 1379 در 17 ساله بود شروع به سرودن شعر کرد،
ایشان زمستان 1393 نخستین مجموعه شعری خود به نام «در بهشتی که کلاغی نیست مترسک هم نیست»
را به دو زبان فارسی و انگلیسی منتشر کرد که این کتاب 76 صفحه و 35 قطعه شهر سپید دارد
من تاکنون در هیچ یک از مراسمات جشنواره فیلم فجر در این همه سال شرکت نکرده ام، چون فکر می کنم
در آنجا هم مافیا وجود دارد
هرچند ممکن است این اظهارنظر من سبب شود برای همیشه به من جایزه ندهند اما برایم مهم نیست
بازیگری فرصتی است برای تجربه شرایط و زندگی هایی که ممکن است
در حالت های عادی زندگی قادر به تجربه آنها نباشیم
مطمئنا بازیگری حرفه حساس و خاصی است که مورد توجه و قضاوت عموم مردم قرار می گیرد،
ولی برای من بخش مهم شغلم این است که زندگی های مختلفی را می توانم تجربه و احساس کنم
در حقیقت دو تا موضوعی که بیشتر کتاب را درباره شان می خوانم یکی کتاب های روانشناسی است
و دیگری کتب تاریخ می باشد
لیلا اوتادی متولد (1362) شباهت خیلی نزدیکی
به بازیگر و خواننده زن آمریکایی بنام اسکارلت جوهانسون متولد (1363) دارد
? ?
من خیلی خیلی خرید را دوست دارم، یک زمان هایی که از کار خسته ام سر راه بازگشت به خانه حتی شده
باید به سوپر مارکت بروم و یک چیزی بخرم، خرید کردن حال من را خوب می کند
فیلم چپ دست به کارگردانی آرش معیریان،
نویسندگی بهمن معتمدیان و تهیه کنندگی منوچهر زبردست و داریوش بابائیان ساخته سال 1384 است.
داستان در این فیلم لیلا اوتادی نقش دختری فراموشکار را بازی میکند که مشکلات عدیده ای را به وجود می آورد.
لیلا اوتادی در سال 1385 اولین کار مناسبتی خود را در سریال آخرین گناه به کار گردانی حسین سهیلی زاده بازی میکند.
این سریال در میان سریال های ماه رمضان 1385 از بقیه محبوبتر بوده است
و موضوع آن حول محور چشم برزخی می گردد.
موضوع داستان بدین ترتیب است که دکتر اکرمی، که فردی وارسته و با ایمان است قبل از مرگش وصیت می کند
که قرنیه چشمش به عبدالله صدوق که او نیز فرد متدینی است برسد.
اما رویا دختر دکتر اکرمی با اصرار فراوان چشم پدر را به چشم نامزدش دکتر مودت که او نیز مشکل بینایی دارد پیوند می زند.
1396 کاتیوشا
1396 پیشونی سفید 2
1395 آزاد به قید شرط
1395 تله پاتی
1394 مالیخولیا
1394 ناردون
1394 آشوب
1393 سه بیگانه
1393 کلاف
1392افسونگر
1392 سگ های پوشالی
1392 لاله
1391 زن. مرد. زندگی…
1391 آقای الف
1390 شیر تو شیر
1389 اخراجی ها 3
1389 دردسر بزرگ
1389 پیتزا مخلوط
1388 به دنبال خوشبختی
1388 عروسک
1388 باغ قرمز
1388 آدم کش
1387 پسر آدم، دختر حوا
1387 حرکت اول
1387 دعوت
1386 زن ها فرشته اند
1385 چهارانگشتی
1385 فرش ایرانی
1385 قصه دل ها
1384 چپ دست
1383 بید مجنون
1381 چشمان سیاه
1395 شروع یک پایان
1395 یه شام خوب
1388 خواب بد
1387 همان روز
1386 گوشه نشینان
1384 بیرون از بهشت
1397حوالی پاییز
1395آرام می گیریم
1395چرخ فلک
1393زخم
1387اشک ها و لبخندها
1389 خون بها
1387 اشک ها و لبخندها
1385 آخرین گناه
1383 مهر و ماه
عالیجناب
آشوب