سلام؛میلاد هستم
امشب یه حسی بهم گفت که بیام پشت سیستم و یه جمله بنویسم و آخرش ختم شد به این جمله طلایی:
بی منطقی ترین کارهارا کسانی انجام میدهند که بدون هیچ منطقی به شهود بی منطق خود اعتماد میکنند
بچه ها احمقانه ترین کار اینه کا ما کشتی رو در وسط خشکی بسازیم(همون کاری که نوح انجام میده) اما بعدا همه میفهمن خیلی هم منطقی و درست بوده
احمقانه ترین کار اینه زن و بچه ات وسط بیابان رها کنی اما این یه الهامی هست که شده و وقتی انجام میشه اون شهر اونجا بنا میشه
ولی بچه ها اینا همش منطقیه و از ذهن ما بی منطقه ،از نظر من خدا بهت همون کاری رو میگه که از دید دیگران احمقانه ترین کاره و تو باید انتخاب کنی که تمسخر دیگران برات مهم تره یا الهام خداوند
شاید خیلی ها حرف منو نفهمن اما بعضی ها خیلی خوب میفهمن من چی میگم...
بچه ها اگر یه حسی بهتون میگه این کارو انجام بده ثانیه ای دریغ نکنید حتی اگر بی اصول ترین کار دنیا باشه!!!
حواستون باشه که درست و غلط رو ما تعیین نمیکنیم و اون خداست که از همه چیز آگاهه
ته حرفم اینه که کارتون به کار قوانین دولت و دولت مردان نباشه کاری رو بکنید که درسته و از خدا کمک بخواید و بدونید همون چیزی رو بهتون میگه که میخواید و اونه که میگه کیه که ما بخوایم یه کسی رو بکشیم بالا و همه مردم بخوان بکشنش پایین و بتونن این کارو بتونن انجام بدن و برعکس...
دوست دارم فکر کنید تمام حرفام دروغ محضه ولی برید خودتون درکش کنید و برید دنبالش که شهود و الهام رو درک کنید و باور داشته باشید که به هممون الهام میشه...
لینک نوشته در سایتم: