شاید برای شما هم پیش اومده باشه که با دیدن برخی از کمپین های محتوایی فضای آنلاین یا همین تبلیغاتی محیطی که در سطح شهر اکران میشوند، سوالی ذهن شمارو درگیر کرده باشه؛ که واقعا این کمپین جواب میگیره؟ اصن این همه پول خرج کرده برایر چی؟ هدفش چیه واقعا!!
برای رسیدن به این جواب باید به استراتژی بازارایابی 4 مرحلهای اشاره کنم که هنوزم متاسفانه بین خیلی از کسب و کارهای سنتی و حتی نوآور مبتنی بر تکنولوژی مرسومه ولی به دلیل تکرار پذیری کسب و کارها و آگاهی کم در خصوص نوآوری های جدید حوزه تبلیغات این چرخه اشتباه دائما در حال تکراره ...
برای همین تصمیم گرفتم با توجه به تجربیات کارکردن با برندهای مختلف و پروژه هایی که این سال ها بررسی کردم،در مورد این استراتژی بازاریابی 4 مرحلهای سنتی مرسوم بین کسب کارها بنویسم و راه حل پیشنهادی که به عنوان حلقه گمشده در این 4 مرحله هست رو در این محتوا به اشتراک بزارم:
مرحله اول Developer : خیلی از شرکت ها برای افزایش فروش و سود بیشتر و همینطور پیشگام شدن نسبت به رقبا در شریط مختلف زمانی تصمیم میگیرند که یک محصول یا خدمت جدیدی رو به بازار اضافه و لانچ کنند
مرحله دوم Research : محصول جدید پیشنهادی رو براساس تحقیقات بازار، مدل خرید و رفتار مصرف کنندگان هدف دستخوش تغییراتی می کنند.
مرحله سوم Advertising : یک آزانس تبلیغاتی رو استخدام می کنند که به شیوه انفجاری محصول یا خدمت جدید رو در بازار معرفی کنند.
مرحله چهارم Branding : به مرور زمان با استفاده از روش های مختلف تبلیغات، محصول یا خدمت جدید رو به یک برند مطرح تبدیل می کنند.
شاید با خوندن این 4 مرحله فکر کنید که به لحاظ نظری هیچ مشکل یا ابهامی در این مراحل وجود نداره!
اما باید بگم که از نظر علمی تو این زنجیره یه حلقه ضعیف وجود داره، که میتونم بگم حیاتی ترین بخشه! و اون جا انداختن نام، مفهوم و کاربرد محصولات یا خدمات خود برند در ذهن مصرف کنندهاست. که اگه در مسیر شما موفق نشین، نمیتونید نام برند در ذهن آن ها جایگاه سازی کنید.
اینجا حلقه ضعیف همون مرحله تبلیغات هست.
امروز با توجه به حجم بمباران تبلیغاتی که در مقابل آن قرار گرفتیم، تبلیغات به تنهایی قدرت خودش رو در جا انداختن یک برند جدید در ذهن مصرف کننده ها از دست داد و به نوعی میتونم بگم که اعتباری آنچنان برای مخاطبان نداره. چون امروز خیلی از ماها در معرض ادعاهای بی پایه تبلیغات قرار می گیریم که سعی می کنیم تا حد امکان تبلیغات و پیام های مختلف آن هارو نادیده بگیریم.
اول اطلاع رسانی بعد تبلیغات
تجربه کمپین هایی که در ابتدا مبتنی بر اقدامات PR بودن نتیجه نشون داده که بسیار موفق تر عمل کردن برای همین شما باید برای شروع هر کسب و کاری به اعتبار نیاز داریدکه فقط یک شخص یا منبع سوم به عنوان رسانه به کمک استراتژی هایی که در آن میتوان پیاده سازی کرد تسهیلگر معرفی شما باشه.
پس اگه فرمول 4 مرحلهای بالارو بخوایم تغییر بدیم برای اثربخشی بیشتر تبلیغات باید این مراحل رو طی کنیم:
Developer--->Research ---> Public Relation ---> Advertiding ---> Branding
نظر شما چیه؟ تاحالا شده از اقدامات PR در چرخه ارتباطی و کمپین هاتون استفاده کنید؟ نتیجه چی بوده؟