نقدی بر گروتسک ”دربارهی تشیع خاصه“
در متن حاضر تلاش کردهام که پیش از هرچیز ”قالب“ یا جسم دفرمهی مقالهی ”دربارهی تشیع خاصه“ بهقلم وحیدالدین بزرگتبار را بدون وحشت از زشتی و ابتذال گاه و بیگاهش تماشا کنم، نزدیکترین بستگان ادبی آنرا بیابم و بهمدد این شباهتیابی سعی در توجیه تشتت متن کنم. نتیجهی این نسبیابی بهلحاظ ادبی به ژانر گروتسک و بهلحاظ فلسفی به ”فرم مقالهی آدورنویی“ رسید که ترکیب ایندو، فرانکنشتاینِ ”دربارهی «تشیع خاصه»“ را در برابر ما مینشاند. پس از آن نوبت به حسبیابی مقاله است که آیا ساختن متنی تکهتکه از اجساد تفکرات و ایدههای متنوع و دمیدن روحی مقدس در آن به نتیجهای مبارک ختم شده است یا سرنوشت مرگبار فرانکنشتاین دوباره تکرار شده است و آیا این نفَسِ سرد مرگبار برای این متن نشانهی شکست است یا پیروزی و البته از همه مهمتر این اجزا چگونه قرار است در کنار یکدیگر کار کنند، قطع نظر از اینکه حاصل مرگ باشد یا حیات یک فکر.
متن کامل را اینجا بخوانید:
https://drive.google.com/file/d/15-VGxVONB-2xJEi2l542OZnCzacYDnD3/view