سال ۱۹۷۹ میلادی هنگام پیروزی انقلاب اسلامی، «سایروس ونس» وزیر امور خارجه آمریکا معتقد بود که ما برای حفظ منافعمان باید بر موج انقلاب سوار شویم و با افراد مایل به غرب در ایران ارتباط برقرار کنیم و انقلاب را از دست مذهبیهایی که به ما اعتماد نمیکنند در بیاوریم، اما در این بین «برژینسکی» مشاور امنیت ملی آمریکا تفکر دیگری در ذهن می پروراند: جنــگ! کودتای نظامی علیه ایران!
1. ژنرال هایزر برای انجام ماموریت به ایران میرود تا به واسطه عوامل سلطنتی، کودتا علیه انقلاب اسلامی ایران را سازماندهی کند اما اولین اقدام نظامی آمریکا با شکـسـت مواجه می شود.
۲. ماهها بعد با تسخیر سفارت آمریکا در ایران و ایجاد بحرانی بزرگ برای این کشور، گزینه جدیدی برای ایالات متحده جهت آزاد سازی گروگانها به وجود آمده بود و دولت ایران حاضر بود مذاکره کند، اما برژینسکی فکر دیگری در سر می پروراند: جنگ! او معتقد بود عملیات نظامی علیه ایران و آزادسازی گروگانها ایران را تنبیه خواهد کرد و بدین وسیله در نظر داشت جزایر خارک و بنادر ایران را نیز مین گذاری کند.
با بی تدبیری و دست غیب الهی در صحرای طبس و در مرحله دوم طرح نجات، عملیات شکست میخورد. نه گروگان ها آزاد میشوند و نه ایران متنبه میشود، بلکه ایالت متحده آمریکا بابت این تصمیم نیز تحقیر میشود و دومین شکسـت آمریکا در عرصه نظامی در ایران رقم می خورد.
۳. کودتای نظامی نوژه جهت سرکوب جمهوری اسلامی با حمایت سازمان امنیت آمریکا سومین عملیات نظامی آمریکا علیه ایران است، اما عملیات شب قبل از اجرای آن، لو می رود و شکست مکرر تجربه میشود.
۴. حمله نظامی عراق علیه ایران آغاز میشود، آمریکا به معنای واقعی کلمه همراه با متحدانش به حمایت تسلیحاتی، انسانی و سیاسی دولت صدام می پردازد. ۸ سال این روند ادامه مییابد. پس از هشت سال ایالات متحده با مردمی روبرو میشود که به آمریکا ستیزیشان بیش از قبل افزوده شده و برای آمریکا آش همان آش و کاسه همان کاسه است و چهارمین ناکامی نظامی آمریکا در ایران نیز رقم میخورد.
۵. دولت اسلامی عراق و شام آرام آرام خلق میشود و کلینتون در خاطراتش تصریح میکند آمریکا داعش را برای کنترل منطقه و ایران به وجود آورد. داعش، آخرین طرح نظامی برای سرکوب ایران بود. اما ایران نه تنها سرکوب نمیشود بلکه به قدرت و نفوذ نظامیاش در منطقه نیز افزوده میشود .
همه اینهایی که ذکر شد نتیجه ۴۰ سال تفکر آمریکایی گزینه نظامی علیه ایران است و آمریکاییها به خوبی می دانند هیچگاه به نتیجهی دلخواه خود نخواهند رسید.
ولی هنوز هم، همفکران پرژینسکی در آمریکا حضور دارند و در رسانه ها ادعا میکنند گزینه نظامی راهکار موثری برای سرکوب ایران است. زیرا در ایران نیز اشخاصی حضور دارند که به این بهانه از اذهان ملتی که تاریخ نمیداند و تاریخ نمیخواند، برای رسیدن به منافع قدرت سوء استفاده میکنند. وگرنه آنها هم میدانند این گزینه برای کشوری که ثابت کرده در حوزه نظامی، از تهدیدها فرصت میسازد کارساز نیست.
یادداشتی از سیدرضا رودکی
دانشجوی علوم قرآن دانشگاه علوم قرآنی تهران