تاریخ جوامع نشان می دهد که حجاب زن مسلمان نه تنها او را به انزوا و نقطهای پرت نبرده و مانع فعالیتهای اجتماعی او نبوده است، بلکه در اجتماع حریم امنی را برای زنان ایجاد کرده تا با آرامش به فعالیت بپردازند. حال آنکه از بین رفتن شخصیت زن و ایجاد ناامنی برای او، سستی بنیان خانواده، گسترش فساد در جامعه و ضربه به فعالیتها و مسئولیتهای اجتماعی از جمله آثار مخرب آزادی غربی و کم رنگ شدن حجاب در جوامع امروزی است.
در این نوشتار درصدد هستیم تا نوشتههای «فرانتس فانون» در کتاب «بررسی جامعه شناسی یک انقلاب یا سال پنجم انقلاب الجزایر» در مورد نقش زن و حجاب در جلوگیری از توسعه استعمار فرانسه و نیز نقشههای شوم استعمارگران برای مبارزه با حجاب را بیان کنیم.
چادر از جمله سنت ها و پوشش های مسلمانان تونس، لیبی، مراکش و الجزایر در آفریقا میباشد. به ویژه در الجزایر چادر نقش تعیین کننده و تاریخی در مقابله با اشغالگران داشته است. فرانتس فانون در کتابش مینویسد: «اشغالگران درصدد بودند تا اصالت ملت الجزایر را نابود کنند و در این راه بیشترین توجه خود را به چادر معطوف داشتند چون آن را امری بسیار تاثیرگذار در اصالت زنان این کشور میدانستند.»
«همفر»، جاسوس انگلیسی، که مدتی برای جمع آوری اطلاعات از سبک زندگی و عقاید و آداب و رسوم مسلمانان راهی کشورهای خاورمیانه شده بود نیز، در خاطرات خود می نویسد: «باید زنان مسلمان را فریب داد و از زیر چادر و عبا بیرون کشید، با بیان این که حجاب یک عادت است از خلفای بنی عباس و یک برنامه اسلامی نیست و لذا مردم زنان پیامبر را می دیدند و زمان صدر اسلام در هر کاری با مردان مشارکت میکردند. پس از آنکه زنان را از چادر و قبا بیرون آوردیم، باید جوانان را تحریک کنیم که دنبال آنها بیفتند تا در میان مسلمانان فساد رواج یابد و برای پیش برد این نقشه لازم است که زنان غیر مسلمان را از حجاب بیرون بیاوریم تا زنان مسلمان از آنها یاد بگیرند.»
فانون اظهار می دارد: استعمارگران معتقد بودند که باید تعداد انجمن های تعاون و کمک برای مقابله با فرهنگ زنان الجزایری را مرتباً افزایش دهیم، و این انجمن ها باید در بین زنان تبلیغات کنند که وضع شما باعث ننگ زن الجزایری است و در این مرحله مددکاران اجتماعی مانند سگهای شکاری در محلههای عرب فعالیت کنند. ابتداء باید محلات مسکونی زنان مسکین و گرسنه هدف این اقدامات قرار گیرد. با هر کیلو آرد که تقسیم میشود، تحقیر زنان نسبت به چادر سرکردن و در پرده نشستن انجام پذیرد.
بعد از تحقیر، از زنان دعوت می شود تا نقش مهم و اساسی را به عهده گیرند. در این مرحله باید آنها را ملزم کرد تا به تابعیت و فرمانبری که قرنها نسبت به مردان داشتهاند پشت پا بزنند.
دستگاه استعماری فرانسه برای مبارزه با چادر مبالغ هنگفتی را اختصاص داد. چون به تشخیص آنها زن محور اصلی مبارزات بود. از دیدگاه فانون استعمارگران میدانستند که زن الجزایری استوار است و تا وقتی که زن، هوای دل خود را تغییرندهد عوض نخواهد شد.
وی می نویسد: مردان الجزایری به نوبه خود در مورد چادر سرکردن همسرانشان هدف انتقادهای دوستان اروپایی و یا مورد طعن کار فرمایان اروپایی قرار می گیرند. به عنوان مثال به او می گویند: «زنت که چادری است! چرا نمی خواهی مثل اروپایی ها زندگی کنی؟ چرا زنت را به مسابقه ها و کافه ها نمیبری؟»
استعمارگران معتقد بودند که زن الجزایری سد محکم و دژ عظیمی در برابر نفوذ غربی هاست. هر چادری که دور انداخته می شود، افق جدیدی که تا آن هنگام برای استعمارگر ممنوع بوده را در برابر او می گشاید و بدن زن الجزایری که عریان شده است تماماً به او نشان داده می شود. پس از دیدن هر چهره بی حجابی، امید حملهور شدن استعمارگران ده برابر میگردد.
هر چادری که می افتد، هر چهره که به بدن جسور و نا آرام استعمارگر عرضه میگردد، به این معنا است که او انکار وجود خویشتن را آغاز کرده و هتک ناموس را از جانب استعمارگر پذیرفته است.
با هر چادری که رها می شود گویی جامعه الجزایر خویشتن را به مکتب ارباب تسلیم کرده و تصمیم میگیرد تحت رهبری و انقیاد استعمارگر، عادات و رسوم خویش را تغییر دهد.
امروزه نیز که استعمار در شیوه های نوین و نامحسوس مانند تهاجم فرهنگی و جنگ نرم مطرح شده است، اهمیت حفظ فرهنگ دینی و پوشش اسلامی بیش از پیش اهمیت یافته است. زیرا یکی از راه های از بین رفتن مسئله خانواده و استحکام جامعه، از بین بردن جایگاه والای زنان و تبدیل کردن آنان به وسیلهای برای خودنمایی میباشد. که امید است بانوان با حفظ پوشش و شناخت ارزش واقعی خود، دشمنان را از اندیشه تسلط بر ممالک اسلامی مایوس کنند.
یادداشتی از سیدرضا رودکی
دانشجوی علوم قرآن دانشگاه علوم قرآنی تهران