ویرگول
ورودثبت نام
نشریه میم
نشریه میم
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

نگاه فعال به مسیر پنج‌گانه جمهوری اسلامی(ما و تمدن اسلامی): یادداشتی از سعید شفیعی

سخن گفتن از تمدن جز با شناخت دقیق عناصر شکل‌دهندۀ آن امکان‌پذیر نیست. تمدن در قرن‌های اخیر به عنوان مفهومی فرامرزی با زیست هم‌فرهنگ جوامع معنا می‌گردد. نگاه موسع به مسألۀ فرهنگ و تأکید بر وجوه بنیادین جهان‌بینی، افق‌ها و چشم‌اندازهای کلی، المان‌های تشکیل‌دهندۀ تمدن هستند. از طرفی گوناگونی‌ها و تفاوت‌های قومی و نژادی نه تنها به عنوان تهدید برای تشکیل تمدن محسوب نمی‌شوند بلکه نمایان‌گر ظرفیت بالای یک فرهنگ و یک مجموعه باور برای «دیگرپذیری» و نشان‌دهندۀ استعداد آن، برای فراگیر شدن است.

اما علاوه بر اقتضائات اشتراکی (وجوه مشترک آرمانی) و اقتضائات افتراقی (تفاوت‌های قومی و نژادی) که هر دو برای شکل‌گیری تمدن ضروری هستند، عنصر دیگری نیز باید وجود داشته‌باشد و آن عبارت است از «کارآمدی در محیط محدود». این مهم که زمینۀ کارکردی برای تمدن‌سازی است عاملی‌ست تا نشان دهد نظامات استخراج شده از وجوه مشترک [یعنی آرمان‌ها و اهداف] به مرحله‌ای از نضج رسیده‌اند که بتوانند قلمروی محدودی را اداره کنند. پس از این مرحله و با انعکاس کارآمدی مدیریتی در جامعۀ محدود، ساختار یک‌پارچه‌ای که ایجاد شده‌است قابل صدور خواهد بود. به بیان دیگر اگر بخواهم از انقلاب تا تمدن را در یک عبارت خلاصه کنم می‌گویم: ‌در صورتی که پس از خواست عمومی و تغییر بنیادین ساختار حاکمیت (انقلاب)، کارآمدی نظامات مستخرَج از اصول جهان‌بینی و آرمان‌ها (نظام‌سازی) در ورطۀ عمل به اثبات رسید و سازوکارهای ادارۀ حکومت به نحوی سامان گرفت که کارگزاران نظام در راستای اهداف نظام کنشگری کنند (دولت‌سازی)، تودۀ مردم به تبعیت از کیش و کنش کارگزاران انقلابی، انقلابی خواهند شد (جامعۀ اسلامی) و کارآمدی سیستم در محیط محدود تبدیل به الگو خواهدشد، در این شرایط اعمال الگوی تعمیم‌پذیرِ ایجادشده، در ساخت‌ها و قلمروهای مختلف، هم‌گرایی آرمانی به وجود خواهدآورد و این هم‌گرایی آرمانی به هم‌گرایی ساختاری منتهی خواهدشد (تمدن اسلامی).

اگر بخواهم به عنوان این پنج‌گانه وفادار بمانم و در قدم آخر به «ما»ی ابتدای عنوان خیانت نکنم، خواهم گفت: در رسیدن به تمدن اسلامی دو دسته فعالیت انقلابی بر دوش دردمندانی‌ست که زندگی خود را وقف آمدوشدهای زودگذر سیاسی نمی‌کنند. توضیح اینکه این دو روش تفاوتی در ماهیت با یک‌دیگر ندارند بلکه تنها در قلمرو متفاوت‌اند؛

اول اینکه (با توجه به مراحل پنجگانۀ تحقق اهداف جمهوری اسلامی ایران) برای حل معضل دولت اسلامی تلاش شود و با کادرسازی و عمل حرفه‌ای تشکیلاتی، عناصر انقلابی را به دستگاه کارگزاران نظام تزریق نمود یا با تربیت نیروهای نخبه و انقلابی به مدیران متخصص جهت داد. در غیر این‌صورت تعبیر «صدور انقلاب» هیچ‌گاه نخواهدتوانست آن‌گونه که باید مؤثر واقع گردد. دوم اینکه برای ایجاد کارآمدی نظام اسلامی در قلمروهای محدودِ دیگر تلاش نمود به این معنا که با ایجاد قرارگاه برون‌مرزی و هدایت ظرفیت‌های انسانی بین‌المللی، پنج‌گانۀ انقلاب تا تمدن را در بستری دیگر ایجاد کرد؛ چه بسا مردمی در جغرافیای دیگری یافت شوند که مراحل دو‌گانه‌ای را که طی نموده‌ایم بسیار سریع‌تر از ما طی نموده و تا پنجمی را هم محقق نمایند و ما هم‌چنان اندرخم یک کوچه باشیم! (۱)




ارجاع

۱. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ (قرآن کریم، سوره مبارکۀ مائده، آیۀ شریفۀ ۵۵)



یادداشتی از سعید شفیعی

دانشجوی فقه و حقوق اسلامی دانشگاه امام صادق (ع)

تمدن اسلامیسعید شفیعیمنویاتنشریه میمجمهوری اسلامی
میم | دوهفته‌نامه خبری - تبیینی | نشریه اختصاصی مجموعه آموزشی، پژوهشی و گفتمانی منویات | Manviat.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید