طاقچه در چالش شهریور ماه خواسته بود که سراغ یک کتاب پرفروش برویم. پیشنهادات خودش را که مرور میکردم، معروفترین اثر مکتوب استاد پناهیان چشمم را گرفت: «چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟»
صوتش را اوایل دوران نوجوانی شنیده بودم، شاید جزو اولین مباحثی بود که از ایشان شنیدهام، حسابی جذب موضوع شده بودم و همان زمان کتابش را هم خریدم. کتابی که پیاده شده همان مجموعه سخنرانی بود.
ادبیات روان، خوشخوان و جذابی دارد که حتی برای نوجوانها هم مناسب است و چه بسا از بهترین زمانهای خواندنش هم همان سن و سال نوجوانی باشد که آدم بفهمد تکلیفش با یک عمل عبادی که چندین بار در طول روز انجامش میدهد چیست؟ پس میتواند یک هدیه خوب برای یک نوجوان کتابخوان و البته هر بزرگسالی باشد.
علیرضا پناهیان در این گفتار بیش از آن که به نماز از جنبه احکام و فقه نگریسته باشد روح حاکم بر نمازگزار را مورد بررسی قرار میدهد. اینکه نمازگزار باید در چه حالت درونیای نماز را اقامه کند و این ملکه درونی چگونه در اعمال نماز بروز مییابد. این که نماز که یک عمل تکراری است قرار است چگونه آدمی را رشد بدهد؟ چرا باید در نماز انقدر آداب رعایت کرد و هر جزئش دستور دارد؟ چطور از یک عمل با آداب بسیار، انرژی و نشاط برای حرکت به دست میآید؟
مهمتر اینکه قرار نیست هر طور که عشقمان کشید این فریضه را ادا کنیم و به میل خود برویم. رعایت ادب و دستورات پروردگار و روح عبودیت و دستورپذیر محور اصلی بحث است. مثالهای جذابی هم پیرامون آن بیان میشود که به فهم بهترش کمک میکنند. شکستن عمده تصورات اشتباه نسبت به نماز و ارائه نگاهی نو و متفاوت، رسالت این کتاب است؛ چیزی که شما را به نماز حقیقتا علاقهمند میکند. در این کتاب، نماز خوب، «نماز مؤدبانه» تعریف میشود.
برشی از متن کتاب:
چرا این قدر میگوییم الله اکبر؟ چرا نماز مملو از عظمت الهی است؟چرا ما همیشه در مقابل کبریائی خدا سر به خاک میگذاریم؟ چرا در هر رکعتی از نماز، حتما باید رکوع و سجده را به جا آوریم؟ برای اینکه نماز میخواهد مثل پادگان به ما یک چیزی را یاد بدهد و آن عظمت و ابهت خداوند است. وقتی فرماندهای نیاز دارد عظمتش در دل سرباز بنشیند، نمیگوید «آقای سرباز! من برایت یک ماشین میخرم، در عوض تو هم حرف مرا گوش خوب بده!» فرمانده نمیآید برای چند ماه دوره آموزشی که سرباز بریزد و به او بگوید «عزیز دلم، امروز هم یک چیز خوشمزه دیگر برای تو خریدهام، عوضش تو هم دستور مرا گوش کن. اگر هم احیانا جنگی پیش آمد، یک موقع فرار نکنیها! عزیزم قبول است؟! نمیخواهد موهایت را از ته بزنی، من خودم موهایت را به مدل دلخواهت اصلاح میکنم، ژل هم هم به موهایت میزنم! اما در عوض اینکه من اینجا تو را تحویل میگیرم تو هم در میدان جنگ مرا تحویل بگیر!»
بعضیها میگویند:« خدایا، مشکل مرا حل کن، تا بنشینم برای تو نماز بخوانم!» کار اینجا مثل کسی است که به سربازی برود و به فرمانده پادگان بگوید: «تو اول بیا حسابی مرا تحویل بگیر و کارهای مرا انجام بده، تا من پسفردا برای تو بجنگم!»
کتاب را نشر «بیان معنوی» منتشر کرده است.
اگر کتاب را خواندید حتما سراغ پنج جلسه صوتش هم بروید، شیوه خاص سخنرانی استاد و فراز و فرودهای بهجای صدایشان مطلب را بهتر جا میاندازد.
پیشنهاد میشود بعد از مطالعه این کتاب، سری هم به کتاب «نماز»، اثر مرحوم آیتالله حائری شیرازی (ره) بزنید.