
امروز بستهی پستی مجموعهی ترجمان که قبلا برام یِ اشتراک یکساله ثبت کرد بودن، رسید.
اگه استوریای پیجو دیده باشی میدونی که چطور با منشن کردنهای فراوان تونستم به این موفقیت نائل بشم که اون خودش ی بحث جدایی میطلبه که میخوره به قصه بده،بده،بده، بگیر.
وقتی فصلنامه دستم رسید و بازش کردم مجذوب کیفیت بالای کارشون شدم و علاقهای که قبلا با شنیدنِ جستهگریختهی پادکستهاشون داشتم چند برابر شد.
یِ لحظه پیش خودم گفتم خدا کنه این مجموعه بزرگ نشه!
نمیدونم ولی تو 90درصد مواقع، وقتی شرکتها یا اشخاص، بزرگ و همهگانی میشن اون حالوهوای ابتدای کار خودشون رو از دست میدن. بهقول سایمون سینک تو کتاب با چرا شروع کنید، چرایی خودشون رو گم میکنن.
بگذریم...
گوشیمو دستم گرفتم و برای ترجمان یِ دایرکت زدم و گفتم که من طرفدارتون هستم و خیلی علاقهدارم به کارایی که انجام میدید و چیزای این جوری.
چرا دروغ بگم. این اولین باری بود که داشتم علاقهام رو به یِ برند بروز میدادم.
راستشو بخوای فقط و فقط اینکارو کردم تا موفق نشن. همش یاد این جملهی سایمون سینک بودم: «برای هر شرکتی در هر اندازهای، موفقیت بزرگترین مشکل است.»
یِ جورایی تو اون لحظه دوست نداشتم برندی که بهش علاقه دارم برای یِ عالمه آدم باشه. میخواستم همونجوری کوچیک بمونه تا کیفیتش حفظ بشه.
شاید چیزایی که دارم میگم احمقانه بهنظر بیاد ولی ما بهعنوان انسان دارای احساسیم و دونسته یا ندونسته همچین احساساتی نسبت به برندها داریم.
حتما تا حالا زیاد شنیدی و دیدی که خیلیا که دارن محتوا تولید میکنن یا خدماتی میدن که یا رایگانه یا جوریه که انتفاعِ مالیِ خاصی برای صاحبش نداره، مخاطباشون رو دعوت میکنن که برای حمایت، لایک کنن یا کامنت بذارن. خلاصه درگیر باشن.
تو این داستان یِ سوال برام پیش اومد: چرا ما علاقهمون رو بروز نمیدیم؟
شاید مهمترین دلیلش این باشه که به طرف مقابلمون منطقی متصلیم نه احساسی. دیدی فروشگاهها هیچوقت لایک و کامنتِ بالا ندارن. شاید دلیلش همین باشه.
میدونی، میخوام بگم یِ جا تو میگی بیا لایک کن، بیا کامنت بذار که حمایت بگیری و مخاطبت هم شاید لایک کنه اما بهنظرم عامل تعیینکننده تو بلندمدت اینه که مخاطبت این کارو داره بر مبنای یِ حس درونی انجام میده یا یِ رفتار منطقیه.
فکر کنم بهعنوان مخاطب باید دنبال ریشه باشیم. دنبال این باشیم که چرا، به کسی که هر روز داریم محتواش رو مصرف میکنیم و بهش علاقه داریم، ابراز احساسات نمیکنیم؟
راستی چرا اکثرمون کلا ابراز احساسات نمیکنیم؟ بروز احساساتی که هیچ خرجی برای ما نداره و تموم هم نمیشه.
همیشه به بچههایی که دقیقا نمیدونن تو اینستاگرام باید چیکار کنن، میگم از این ابزار استفاده کن تا خودتو پیدا کنی و رشد بدی.
تو اینستاگرام تو به یِ عالمه آدم و نظر متصل میشی. یِ اجتماعه. یِ اجتماع که بسترش دیجیتالیه. از این تو اجتماع بودنِ میتونی استفاده کنی و خودآگاهیتو افزایش بدی.
اگه احساساتمون رو به هر دلیلی بروز نمیدیم، چی میشه از امروز نشون بدیم. یعنی نابود میشیم؟ بعید میدونم :)
بهجای اینکه صرفا کسی رو لایک کنیم برای اینکه ازش حمایت کرده باشیم، احساسمون رو نسبت به کاری که داره انجام میده یا حرفی که داره میزنه نشون بدیم. البته که خودِ لایک کردن یِ جور بروز احساساته.
شاید اینجوری بتونیم باعث بشیم که طرف مقابلمون بهجای رفتن سمت گدایی توجه و انرژی گرفتن از یِ سری عدد، یاد بگیره روی ارتباطش متمرکز بشه نه روی ابزار ارتباطش.
نمیدونم... بیشتر شبیه یِ ایدهس.
بهنظر تحریک منطقی مخاطبا برای لایک و کامنت در نهایت نه برای مخاطبا پیامد جالبی داره نه برای درخواستکنندهها.
اینو نباید فراموش کنیم. برند بدون مخاطب برند نمیشه. رهبر بدون پیرو رهبر نمیشه. رابطه دوطرفهس.
شاید رهبران، مدیران، مجموعهها یا افرادی که تا آخر عمرشون به چرایی کار خودشون پایبند بودن، پیروان، کارمندان یا مخاطبانی داشتن که با بروز صادقانه احساساتشون در جهت کمک به اونها، باعث شدن چرایی کارشون حفظ بشه.
بروز احساسات ما نسبت به شخص یا برندی که بهش علاقه داریم باعث میشه اون برند به فعالیت خودش با انگیزهی بیشتری ادامه بده.
البته که شخص نباید انتظاری تو این جهت از مخاطباش داشته باشه و صد البته نباید طوری پیش بره که بدون دلگرمیها، انگیزهدادنها یا لایکهای مخاطبا بخواد بیانگیزه و دلسرد بشه.
خرج کردن احساسات و نشون دادنش چیزی از ما کم نمیکنه، بلکه باعث میشه ما بتونیم چیزایی که دوست داریم رو حفظ کنیم و زندگی بهتری داشته باشیم.
اگر بروز احساسات ما به شکل غیر صادقانه و برای بهدست آوردن منفعت خاصی باشه باعث میشه برند یا شخص موردنظر مسیرش منحرف بشه. اینو ازونورم میشه دید. شخص برای حفظ چرایی و ارتباطش با مخاطبای حقیقیش باید حواسش باشه که گول بروز احساسات دروغکی و چاپلوسیو چربزبونیهای بعضی مخاطباشو نخوره.
و در نهایت باید بگیم: اگه بهش علاقه داری، یِ جوری بهش بفهمون که دوستش داری.