نمیدونم چرا، ولی همیشه ی جور کرم برای پیشگویی دارم. این مطلب یکی از پیشگوییهای منه که خیلی فازشو دارم :)
دنبال این نباش از خودت تو اینترنت ردپایی بهجا نذاری! لحظهای فک نکن خیلی زرنگی که با ایمیل جعلی، شماره موبایل رومانی یا ویپیان داری تو اینترنت چرخ میزنی و ی دونه عکس و فیلم هم از خودت تو شبکههای اجتماعی منتشر نکردی... داستان بالاتر از این حرفاس
داشتم به یکی از پادکستهای ترجمان که ترجمه یکی از مقالات نیویورکتایمز بود گوش میدادم. حرف سرِ این بود که فیسبوک اصلا نیازی نداره تو عکسِ خودتو آپ کنی یا مثلا بری فلان عکسو لایک کنی تا بفهمه به چی داری فک میکنی یا کی هستی.
فیسبوک خیلی راحت با توجه به شماره موبایل تو و افرادِ دوروبَرِت تشخیص میده کی هستی و فازت چیه؟ خیلی راحت از رفتارت تو واتساپ، فیسبوک، اینستاگرام و کل وب میفهمه داری افسرده میشی یا احساس ناامنیت داره زیاد میشه.
نمیخوام بگم فیسبوک خیلی خفنه. نمیخوام بگم یکی از راههای کسب درآمد فیسبوک فروش اطلاعات کاربرانشه. نمیخوام بگم فیسبوک به بعضی تبلیغ کنندههای بزرگ امکان این رو میده که مخاطبانشون رو نه بر اساس لوکیشن، بلکه بر اساس وضعیت روانیشون تارگت کنه. حرفم جای دیگس.
بیا ی پله بریم جلوتر...
دنیایی رو تصور کن که کد ملی هر نفر شماره تلفنشه. شماره تلفنی که با اون تو فضای سایبر میچرخه. فضای سایبری که ظهور و بروز باطن جامعهاس.
حالا بیا اشیا هوشمند و اینترنت اشیا رو به این داستان اضافه کن. تمام اطلاعاتت چه تو فضای سایبر و چه تو فضای فیزیکی داره جمعآوری میشه. همش داره تو ی مرکز داده جمع میشه. از ب بسمالله تا آخر عمرت!
حالا بیا کامپیوتر کوانتومی رو بذار وسط این داستان با اون قدرت محاسبه عجیب غریبش، که مثلا ده برابر یا صدبرابر یا هزاربرابر کامپیوترهای جدید نیست بلکه شاید چند میلیون یا چند میلیارد برابره. بهتره بگیم کلا ی چیز دیگس.
حالا بیا ی بار برگردیم عقب ببینیم داستان چی میشه...
تمام اطلاعات ما داره بهوسیله اشیا هوشمند و فعالیتم تو فضای سایبر به ی ماشین بهشدت قدرتمند تو محاسبه منتقل میشه. تو این وضعیت من چهطور میتونم حریم شخصیم رو حفظ کنم؟
فک کن اطلاعات وبگردی من تو فلان ساعت که تو فلان سایت بودم منتشر بشه. فک کن فلان چت خصوصی من که با فلان شخص بوده برای دوستای نزدیکم ارسال بشه. فک کن فلان عکس یا فیلم من که تو فلان موقعیت با دستگاهی گرفته بودم که اصلا به اینترنت متصل نبود برای کسی که با من دشمنه ارسال بشه.
اگه هنوزم فک میکنی ی جایی مثل فیسبوک این اطلاعات رو نداره یا نمیتونه استخراج کنه توصیه میکنم ی سری به مقالههای مرتبط بزنی.
واقعا تو این دنیایی که بالا تصویر کردیم حریم خصوصی معناش چیه، یک؛ و دو این اطلاعات کجاست؟
وقتی راجع به آخرالزمان بحث میشه حتما دجال حضور داره. همونی که فقط یدونه چشم داره و پشت دلار آمریکا نمادش هست. همونی که تو اینترنت کلی راجع بهش مطلب هست. همونی که آخرالزمان میاد و مردم رو گمراه میکنه.
پینک فلوید ی ویدئو داره که عنوانش اینه: «به ماشین خوش آمدی». اینو تو سال 1975 ساختن. ویدئوش پایینه. هیچوقت نتونستم نمادگرایی این موزیک ویدئو رو کشف کنم.
خوش اومدی پسرم... به ماشین خوش اومدی...
دجال ی ماشینِ که تمام اطلاعات مارو داره. دقیقا میدونه به چی علاقه داریم، از چی بدمون میاد، نوع رفتارمون با بچههامون چیه، دوستامون کین چهجورین، رفتارمون با اونا چهجوریه، بچهگیا چه مشکلاتی داشتیم، فلان ساعت کجا بودیم و هزارن چیز دیگه. تقریبا میتونیم بگیم همه چیز منو میدونه.
ی ماشین که اطلاعات ریز و درشت کل آدما رو لحظه به لحظه داره رصد میکنه. توانایی تحلیل و بررسی تمام این حالات روانی رو در مقیاس جهانی داره و اونقدر سریعه که اگر جمعیت چندین برابر بشه بازم به مشکل نمیخوره.
و حالا پیشگویی نهایی...
به نظر من ماشین بهجایی میرسه که ی ماشینِ خیلی دقیق و قدرتمند بدون دخالت انسان میسازه. یعنی اون ماشینی که ما بهش باید بگیم دجال، ی ماشینِ که توسط ماشین یا ماشینهای هوشمندِ دیگه ساخته شده نه انسان. ی موجو کاملا فیزیکی. ی موجودی که بهطور کلی از متافیزیک منقطعه. ی موجود تک چشم یا بهتر بگیم تک بعدی.
اینی که دارم میگم ی چیزی تو مایههای چندگانههای ماتریکس میشه. بهنظرم جنگ آخرالزمان بهشدت تکنولوژیکال و پیشرفته باشه. جنگی که دوتا رهبر داره. رهبری که متصل به متافیزیکه و رهبری که مطلقا از متافیزیک منقطعه. بیگدلیو داموس :)
تو پست بِمَن نمیخوری قَبلَنا همین داستانو ی جور دیگه بررسی کرده بودم.