احتمالا این روزها واژه‌‌های اعتبار و اصالت رو زیاد میشنوید درسته ؟ اینکه فلان برند یا شرکت از اعتبار بالایی برخورداره یا از اصالت خودش دور شده و از این قبیل جملات ، ولی اصلا این اصالت و اعتبار یعنی چی ؟
در هَملِت ، نمایشنامه مشهور شکسپیر ، جایی هست که پولونیوس به لایِترِس میگه :
" این اصل مهم رو همیشه یادت باشه : با خودت روراست باش " . این حرف پولونیوس درواقع مصداق واقعیه اعتبار و اصالته ، یعنی چیزهایی که میگید و انجام میدید با چیزهایی که بهش اعتقاد دارید یکی باشه .
وقتی یک شرکت یا کسب و کار اعتبار و اصالت داره و اون رو به درستی و با موفقیت به مخاطبانش منتقل میکنه تو جایگاه بهتر و بالاتری نسبت به رقباش قرار میگیره ولی این قضیه یک روی دیگه ی سکه هم داره و احتمالا شما تا حالا خیلی باهاش برخورد کردید . کسانی که اعتقادات و دیدگاه‌هاشون رو براتون توضیح میدن ولی در عمل و در اثر تجربه ای که با کار کردن باهاشون بدست میاورید متوجه میشید که رفتار و اعمالشون اصلا با اون چیزی که میگفتن هماهنگ نیست و کاملا متفاوته .
تعریف اعتبار یک شخص یا برند به عنوان نقطه تقاطعِ رفتار بیرونی و اعتقادات درونی اونها چیز جدیدی نیست. مثلا در نمایشنامه هملت ِ شکسپیر ، هملت ، کلادیوس رو به گرگی در لباس میش تشبیه میکنه و میگه اونی که میخنده و میخندونه هم میتونه شخصیت بد داستان باشه .البته این نکته رو هم در نظر داشته باشید که نمیشه با زرنگی و دوز و کلک وانمود به داشتن اعتبار کرد یا اون رو به کسی قالب کرد ، البته بعضی وقت ها تشخیص اینکه آیا واقعا چیزی اعتبار داره یا نه کار سختیه . در مجموع اصالت یک حس درونیه ، شما احساس میکنید که یک چیز اصیل و معتبره یا نه و متاسفانه هیچ کتاب راهنمایی براش وجود نداره و خودتون باید قلبا اون رو تشخیص بدید .
در نهایت اون چیزهایی که واقعا برامون مهم هستند میتونن انگیزه های درونی و واقعیه مارو آشکار کنند. شاید هممون داریم تظاهر میکنیم و دائم در حال چنگ انداختن به تصویری هستیم که بقیه دوست دارند ببینن . یک جوری به دنبال اعتباریم که انگار خوشگل‌ترین دختر دانشکدست و باید حتما بدستش بیاریم. همش میخوایم خودمون رو با تمام وجود در نقشی غرق کنیم که بقیه دوستش دارند ولی فقط تا یک مدتی میتونیم تظاهر کنیم و دیر یا زود پرده‌ها کنار میرن و مخاطب‌هامون حقیقت و اصلات واقعیه ما رو میبینند .
شرکت‌ها و برندها هم از این قضیه مستثنی نیستند ، مدیران شرکت‌ها و برندها باید در همه حال روی اهداف و ارزش‌های واقعی و عمیق خودشون متمرکز باشند در غیر این صورت تغییرات پیوسته میتونه باعث بشه حتی شرکت های معتبر با اهداف خوب و بزرگشون هم در تله بیوفتند و روز به روز از اصالت و اعتبار خودشون دور بشوند. پس این اصل مهم رو هرگز فراموش نکنید که اعتبار و اصالت درباره اقدامات و رفتاریه که با حقیقت و ارزش‌های واقعیه ما همخونی داره و بهتره این حس از همون ابتدا تا آخر به بهترین شکل به بقیه منتقل بشه.
