1- سرنوشت مغزتان را با قانون ۲۰ دقیقه فریب بدهید
یادگیری برنامهنویسی کمی شبیه به رفتن به باشگاه ورزشی ست. حتی اگر مدت خیلی زیادی وقت خودتون رو در باشگاه بگذرانید، تغییر قابل مشاهدهای در بدنتون نخواهید دید. در مورد برنامه نویسی هم اینطوریه که اگر به صورت منظم برنامهنویسی یاد میگیرید، احتمالاً از عضلات کد نویسی خود نتیجهی مثبتی خواهید دید.
اما مشکل اینجاست که چطوری زمان کافی داشته باشیم؟ بین کار تمام وقت، وقت گذرانی با خانواده و مدیریت امور زندگی، زمانی که باید بنشینید و این "برنامهنویسی روزانه" رو تمرین کنید، کجاست؟
نقل قول نویسنده:
وقتی به عنوان یک پزشک در حال کار بودم، حدود ۱۲ ساعت را در بیمارستان سپری میکردم، ۱ ساعت به رفت و آمد و تقریباً ۲ ساعت به انجام کارهای روزمره اساسی مثل غذا خوردن اختصاص میدادم. بنابراین تنها ۹ ساعت از روز برایم باقی میماند. به طور نظری، میتوانستم ۲ ساعت را به تمرین برنامهنویسی اختصاص دهم و ۷ ساعت را برای خواب. اما هیچ چیز سختتر از این نیست که مغز خسته و پرکار شما را متقاعد کنید که بنشینید و یادگیری کنید، در حالی که میتوانید با یک ظرف بستنی در دست، سریال بازی تاج و تخت را تماشا کنید.
اما یک روش وجود داره.
به عنوان یک انسان، ما دارای اینرس (تمایل به تثبیت در وضعیت فعلی) زیادی هستیم. این ممکنه برای ما مضر باشه - در کل زمانی داریم همینه: "24"! اما قابلیت این رو داریم که قسمت مثبت این ویژگی رو هم به کار ببریم. من متوجه شدم که یکبار که شروع به کدنویسی و ایجاد پروژهها کردم، به طور چندانی به تلویزیون، غذا یا خواب توجه نمیکردم. بسیاری از آخر هفتهها بود که تا طلوع آفتاب به کدنویسی ادامه میدادم و درگیر پروژهها میشدم.
پس چطور میتونیم از این اینرس بهره ببریم؟ اول باید بفهمید که تغییر کار و وظایف خیلی سخته. انجام این کار نیاز به انگیزه زیادی داره. اگه تا به خونه می رسیم، سریع روی مبل بیوفتیم و تلویزیون رو روشن کنیم، شب را قبلاً از دست دادیم. این به این دلیله که میزان انگیزه مورد نیاز برای تغییر کار و انجام کارهایی که به دلیل تکامل مانند خوردن یا خوابیدن تعاملی ندارند، مثل یک کار هرکولی ست.
درسته که لحظهای که وارد خونه میشیم و به محیطی جدید تغییر مکان پیدا می کنیم، لحظهای بسیار حیاتیه. اگه در این لحظه به خودمون بگیم که فقط قصد داریم ۲۰ دقیقه تمرین کدنویسی انجام بدیم، احتمالاً موفق خواهید شد و از این اینرس خودمون استفاده می کنیم و بیش از یک ساعت یا بیشتر یادگیری خواهیم داشت. هیچ مغزی وظیفه ۲۰ دقیقهای رو به عنوان زحمت زیادی در نظر نمیگیره و ما مغز خودمون رو فریب میدیم تا از شب خودمون بهره ببریم.
مرحله بعدی تبدیل این کار به عادته. تحقیقات نشان داده که برای تشکیل یک عادت جدید، شما باید به مدت یک ماه روزانه وظیفه ای رو انجام بدید. من از این ترفند برای تعداد زیادی از کارهای مختلف، از ورزش کردن تا کدنویسی، استفاده کردم و همواره عالی عمل کرده. برای توصیف این ترفند، میخوام تصویری از یک دیوار با پنج تابلوی آویزان روی اون رو تصور کنید؛ چهار تا از این تابلوها به طور کاملاً متعامد و افقی قرار دارند، اما یکی از آنها به صورت معوجه. حالا واقعاً تصورش کنید، آیا بخشی از شما میخواد اون رو مرتب کنه؟
حالا تصور کنید یک تقویم ماهانه با باکس هایی که روزهای مختلف رو نشون میدن، دارید. اگر در یک روز خاص به اون عادت جدید اهمیت دادید، روی اون روز خط بکشید. اگه در روز بعد هم همین عادت رو ادامه دادید، خط رو گسترش میدید و همینطور ادامه میدید . نکته ای که توی اینکار وجود داره اینه که نشکستن یک خط پیوسته، انگیزه بیشتری رو در خیلی افراد برای ادامه تشکیل عادت به ارمغان میاره. به قولی، چندین بار بوده که اگرچه ممکن بود که تسلیم شوم، اما به دلیل خط پیوسته بلند، مجبور به ادامه دادن شدم.
ادامه دارد....
برنامه نویس باشید و ازش لذت ببرید :)
نویسنده : Dr. Angela Yu
برداشت آزاد و ترجمه : محمد جواد صبرجو