سلام!
در این نوشته، آخرین آلبوم محسن چاوشی، یعنی آلبوم «بینام» یا همون «قمارباز» رو به طور کامل از صفر تا صد بررسی کردم. از متن تا ته حاشیه. از ریزِ ریز تا درشتِ درشت. از سر سیر تا ته پیاز. قراره بعد خوندن این پست، ببینیم چرا محسن چاوشی همهچیزش رو روی این آلبوم قمار کرده بود و آیا تو این قمار برده یا باخته؟
این مطلب همچنین، با کمی تغییر، در شمارۀ چهارم نشریۀ ادبی-هنری-اجتماعی سیاهقلم دانشگاه شهید بهشتی تحت عنوان «افسانۀ مجنونِ به لیلی نرسیده»، چاپ شده و دوست داشتم که اینجا در ویرگول هم اون رو منتشر کنم.
همهچیز از سوم بهمن ۱۳۹۷ شروع شد. هنوز تب آلبوم ابراهیم فروکش نکرده بود که چاوشی با انتشار پستی جنجالی به همراه عکسی عجیب از تتوی سرش با بیت معروف مولانا یعنی: «خُنُک آن قماربازی که بِباخت آنچه بودَش / بنماند هیچَش الّا هوس قمار دیگر»، نوشت:
قمارباز، نام آلبوم جدیدم به تهیهکنندگی هادی حسینی.
مشخص بود که قرار است این آلبوم چاوشی فرقی با قبلیها داشته باشد. آنقدر برای چاوشی جدی است که شاهبیت آلبوم را بر سر خود تتو کرده است!
این آلبوم در ابتدا قرار بود در خردادماه ۱۳۹۸ منتشر شود، اما باز هم داستان تکراری آلبومهای چاوشی پیش آمد؛ مجوز! داستان اما اینبار گویی جدیتر بود. نهتنها قطعات آلبوم، که از شاعران کلاسیک بودند، در کمال تعجب دچار ممیزی شده بودند، بلکه نام آلبوم یعنی «قمارباز» هم مجوز نگرفته بود! چاوشی اعلام کرد که حاضر به تغییر و تحریف و حذف هیچیک از اشعار نیست، و اگر با نام قمارباز هم موافقت نشود، نامی جایگزین برای آلبوم ندارد. دعواهای ارشاد و چاوشی و طرفداران او، بالا گرفته بود و هیچیک از طرفین حاضر به کوتاهآمدن نبودند. حتی گفته میشود در یکی از جلسات با ارشاد، چاوشی با عصبانیت و ناراحتی تمام، جلسه را نیمهکاره رها میکند.
پس از مدتی، خبر رسید که مشکلات مجوز تمام قطعات، به جز قطعۀ قمارباز، حل شده است. دلیل مخالفت ارشاد با این قطعه هم، بیت «تو به مرگ و زندگانی هله تا جز او ندانی/ نه چو روسپی که هر شب کشد او به یار دیگر» بوده است. مخالفتی که گویا از درک نصفهونیمۀ اعضای شورای شعر ارشاد از مفاهیم اشعار مولانا، حاصل شده بوده است. پس از فشارهای رسانهای شدید طرفداران چاوشی، سرانجام ارشاد عقبنشینی کرد و به این شعر هم مجوز داد. در ازای آن، چاوشی هم یک قدم عقب رفت و مجوزنگرفتن نام آلبوم را پذیرفت ولی همانطور که قبلاً هم اعلام کرده بود، نامی جایگزین برای آن نداشت و آن را «بینام» نامگذاری کرد و در اقدامی اعتراضی، کاوری بسیار ساده و اتفاقاً منظوردار را برای آن برگزید. نکتۀ جالب در این بین اما این بود که قطعۀ «قمارباز» مجوز داشت و به همین نام در آلبوم وجود داشت، اما قمارباز برای نام آلبوم مجوز نگرفته بود.
پس از کشوقوسهای فراوان، حالا همه منتظر انتشار آلبوم بودند. تاریخ اعلام شد؛ ۵ آذر. اما باز هم آلبوم منتشر نشد. به دلیل اختلال سراسری اینترنت ایران. تاریخ بعدی اعلام شد؛ ۲۶ آذر. اما خب طبق معمول باز هم منتشر نشد. دلیل؟ آقای چاوشی دقیقۀ نود یادش افتاده است که از بعضی تنظیمها راضی نیست و میخواهد روی بعضی تنظیمها بیشتر کار کند. خبری که هواداران چاوشی را بسیار ناراحت و دلخور کرد. سرانجام گفته شد قطعاً سوم دی، آلبوم منتشر خواهد شد. در حالی که همه منتظر انتشار آلبوم در این تاریخ بودند، صبح دوم دی سایت مدیافایر به طور غیرقانونی آلبوم را به طور کامل لو داد. همین کار باعث شد که برای جلوگیری از ضرر فروش، عصر دوم دی، آلبوم به صورت قانونی در سایت بیپتیونز منتشر شود. نهایتاً در سوم دی هم نسخۀ فیزیکی آلبوم منتشر شد.
اولین نکتۀ منفی دربارۀ این آلبوم، همین مدیریت بسیار آشفته و تأخیرهای فراوان آن است که هم خیلیها را دلسرد کرد و هم به فروش آلبوم ضرر وارد کرد. از هنرمندی حرفهای مثل آقای چاوشی، این عملکرد غیرحرفهای انتظار نمیرود و امیدواریم که در آلبومهای بعدیشان، شاهد نظم بیشتری باشیم تا آلبومشان دلنشینتر شود.
قبل از اینکه برویم سراغ بررسی آلبوم، تیزر زیبای این آلبوم را ببینیم که با استفاده از کودکانی از فرهنگها و ملیتهای مختلف، سعی کرده است تا نشان دهد در این آلبوم قرار است از سازها و سبکهای مختلف استفاده شود.
دهمین آلبوم رسمی چاوشی در ۱۱ قطعه با اشعاری کلاسیک منتشر شد. او در این آلبوم همانند مسافری در زمان به ادبیات کهن ایران سرک میکشد. سفرش را از سعدی و مولانا شروع میکند، از قرن دهم و وحشی بافقی میگذرد و در انتهای این سفر، قطعۀ معروف فصیحالزمان شیرازی، شاعر معروف دورۀ قاجار، را میخواند. ۷ قطعه از مولانا، ۲ قطعه از سعدی، یک قطعه حاصل ترکیب سعدی و وحشی بافقی، و یک قطعه هم از فصیحالزمان شیرازی رهآورد این سفر است. خوانندگی، آهنگسازی، تنظیم، میکس، و مسترینگ تمامی قطعات این آلبوم را خود چاوشی به تنهایی انجام داده است. نوازندگی گیتار و پیانوی برخی قطعات هم کار خود چاوشی است. چاوشی در این آلبوم در تلاش بوده است که اوج توانمندی و ایدهآل خود در موسیقی را یکجا پیاده کند. حالا شاید متوجه شویم که چرا گفته بود:
همهچیزم را روی این آلبوم قمار کردهام.
بزرگترین امتیاز او در این آلبوم، صدایش است. صدایی که دیگر به قله صعود کرده و همانجا مستقر شده است. حنجرۀ چاوشی ششدانگ نیست؛ مثل خیلی از خوانندگان موفق دیگر. اما چاوشی با هوش فوقالعاده و پشتکاری ملموس، در این سالها مانند معلمی سختگیر با حنجرۀ خود دستبهگریبان بوده و تربیتش کرده است. دقیقاً تفاوت او با دیگران همینجاست. محدودیتِ او در خوانش گامهای بالا به دلیل نوع صدایش، او را ملزم ساخته که به بازی با آن بپردازد و آنقدر به آن پیچوتاب بدهد تا همان بشود که باید و در یک نیمخطّ ساده که شاید چندین خوانندۀ دیگر همه یکشکل بخوانند، او فرم مخصوص به خودش را پیاده کند، شعر را به جای این که بخواند، اجرا کند و تصویرسازی کند. گویی در حال تماشای یک فیلم کوتاه هستیم. او حالا دیگر یک خواننده نیست، یک سبک است، یک ژانر! او خیلی رندانه و هنرمندانه در جایجای آلبوم، با تغییر لحن، آشناییزدایی میکند. اینگونه هم پهلویی به موسیقی سنتی میزند، هم از یکنواختی جلوگیری میکند. او حالا خوب میداند کجای شعر، صدایش را در جزر و مد بیندازد و مو را بر تن شنونده راست کند.
چاوشی همیشه موافقان و مخالفان زیادی داشته است، اما حتی مخالفانش نیز، همیشه اشعاری را که او انتخاب کرده است تحسین میکنند. او همواره ثابت کرده است که توجه ویژهای به شعر دارد و همین نکته، نقطه تمایز او با جریان کلی موسیقی پاپ فارسی است. چه زمانی که از حسین صفا میخواند و چه زمانی که به سراغ اشعار کلاسیک میرود.
در این آلبوم او روی برخی اشعاری دست گذاشته بود که قبلاً نیز توسط هنرمندان دیگری نیز اجرا شده بودند. چاوشی در آلبوم امیر بیگزند نیز این کار را کرده بود و با ملودی و تنظیمهای متفاوت، اثر خودش را بیشتر از اجراهای دیگر این اشعار از خوانندگان دیگر بر سر زبانها انداخت. اما در قمارباز این اتفاق نیفتاد. قطعات «قوم بهحجرفته»، «چنگ»، و «باز آمدم» قبلاً اجرا شده بودند؛ چاوشی هم اجراهای نسبتاً خوبی روی این اشعار داشت، اما نه به آن اندازه که این اشعار انحصاراً با صدای او به یاد آورده شوند. نکتهای که چاوشی باید به آن توجه کند این است که اشعار خوب، به تنهایی تضمینکنندۀ یک اثر قدرتمند نیست و باید به دیگر ارکان موسیقی نیز اهمیت زیادی بدهد.
یکی از برگهای برندۀ این آلبوم، حضور محمد جاسمی است. مردی هنرمند که در این آلبوم هم نوازنده است و هم به عنوان همخوان چاوشی در برخی قطعات حضور دارد. صدایی محزون که به خوبی با صدای چاوشی هماهنگ شده است و ترکیب گوشنوازی را ساخته است و چاوشی با ظرافت خاصی، صدای او را لابهلای سازها و سمپلها جای میدهد و جزوی از موسیقیاش میکند. اینگونه به آن حالتی ملکوتی هم میدهد.
در بینام، چاوشی سبکهای موسیقیایی متنوعی را آزموده است. این اواخر، این انتقاد همیشه به او وارد بوده است که در تکرار افتاده است، اما او تمام سعی خود را کرده است، تا در این آلبوم، خود را از این انتقاد دور نگه دارد. هرچند که خیلی موفق نبوده است. او در برخی قطعات، استفاده از آواها و ملودیهای جنوبی و فولک را، درخشان به کار گرفته است. جالب است که بدانید او در این آلبوم از تمام دستگاههای موسیقی ایرانی بهره برده است. این کار سختیهای خودش را دارد؛ چون نمیتوان این ملودیها را با هر سازی اجرا کرد. به همین دلیل او در این آلبوم از سازهای کمتر متداول در موسیقی پاپ استفاده کرده است. سازهای زنده، خون تازهای به این آلبوم تزریق کردهاند. عنصری که جای خالیاش در آلبوم من خود آن سیزدهم و امیر بیگزند حس میشد.
تنبور، سلطان سازهای مقامی و عرفانی، به همراه باغلاما و دیوان، با نوازندگی محمد جاسمی، روح آلبوم را جلا دادهاند. نیانباننوازی محسن شریفیان، سرپرست گروه لیان، هم بسیار شنیدنی شده است. گیتار الکتریک عادل روحنواز هم که مثل همیشه ترکیب خوبی با صدای عصیانگر چاوشی ساخته است.
آهنگسازی و ملودیهای این آلبوم، یکی از نقاط ضعف آن است. آهنگساز تمامی قطعات چاوشی از ابتدای فعالیتش تا این لحظه، تماماً خودش بوده است و به نظر میرسد که بعد از شانزدهسال آهنگسازی، نیاز به یک استراحت و ایدهپردازیهای جدید دارد. البته که او همیشه در نقش آهنگساز مجموعاً موفق بوده و نمرۀ قبولی میگیرد، اما باید راضی شود که حداقل برای یک بازۀ زمانی، این مسئولیت را به دیگر آهنگسازان مطرح بسپارد تا کارهایش روح جدیدی پیدا کند.
در این آلبوم او در ملودی و تنظیم، چندان جسور عمل نکرده است. در بیشتر اشعار شاهد ملودیهایی هستیم ساده و نیمهجان و گاه تکراری! نباید نقش ملودی را در یک قطعۀ موسیقی دستکم گرفت. وگرنه خواننده را در چنین دامی که او افتاده، گرفتار میکند. شعر کلاسیک خودش ضربآهنگ دارد و اگر نتوانی ملودی خودت را روی آن سوار کنی، تبدیل به شعرخوانی و مدیحهسرایی میشود. چیزی که ما در بخشی از آلبوم، شاهد آن هستیم. گاه آلبوم از لحاظ ملودی، چنان غیرآهنگین و ناموزون به نظر میرسد که چاوشی سعی دارد با قدرت صدا و تحریرهایش ضعفها را بپوشاند.
دربارۀ تنظیمهای آلبوم، حرفهای زیادی میتوان زد، اما نمیتوان تعریف زیادی کرد. در اکثر قطعات، ایدههای درخشانی دیده میشود؛ ایدههای درخشانی که به درستی اجرا نشده و ناقص ماندهاند. یکی از ابداعاتی که تبدیل به امضای چاوشی در کارهایش شده است، استفاده از آواهای نامفهوم و رازآلود در کارهایش است. در این آلبوم اما او زیادهروی کرده است و از مزۀ آن در قطعاتی که لازم هست کم کرده است. اینگونه خلاقیتها با تکرار، برای گوشها عادی میشوند و دیگر طعم نوبرانه ندارند. نکتۀ قابل ذکر دیگر در مورد تنظیم این است که درست است که سازهای زنده در این آلبوم حضور دارند، اما مشخصاً خیلی بیشتر جای کار داشته است. کمتر لحظاتی پیش میآید که صدای چاوشی کنار رود و شنوندۀ موسیقی بیکلام باشیم. این آلبوم میتوانست در استفاده از سازهای زنده، دستودلبازتر باشد. و چه حیف که این اتفاق نیفتاد. این آلبوم از فقر موسیقی رنج میبرد.
اما ضعیفترین قسمت آلبوم، میکس و مسترینگ آن است. در بین خوانندگان پاپ ایرانی، تا جایی که اطلاع دارم، فقط محسن چاوشی و سیروان خسروی هستند که توانایی میکس و مستر هم دارند. چاوشی در این آلبوم قمار بزرگی با پذیرفتن مسئولیت میکس و مستر تمامی قطعات انجام داد و کاش این ریسک را نمیکرد. در خیلی از قطعات آلبوم، نمیتوانیم کلمات را درست بشنویم و حتی در قطعۀ «من ندانستم»، در لحظاتی حتی اصلاً مشخص نیست او دارد چه میگوید. چاوشی باید قبول کند که خواننده، آهنگساز و تنظیمکنندهای توانا و حرفهای است و بیخیال میکس و مستر شود و کار را به اهلش بسپارد یا این که متوجه شود باید خیلی بیشتر تلاش کند تا بتواند یک حرفهای در این کار شود. با توجه به روحیهای که از او سراغ داریم، او قطعاً راه دوم را در پیش میگیرد.
نکتۀ قابل تأمل راجع به این آلبوم، سرآلبوم شاد آن است. سرآلبومی که مناسب نیست. به چند دلیل؛ یک اینکه نقش خود را به عنوان یک قلاب برای جذب مخاطب به شنیدن قطعات دیگر آلبوم، انجام نمیدهد. دو اینکه مطابق افکار چاوشی نیست. سه اینکه حالا که آلبوم در روزهایی سخت و غمگین برای مردم منتشر شد، لااقل میشد برای همدردی، سرآلبوم شاد نباشد.
در ادامه به بررسی تکتک قطعات، به ترتیب قرارگیری در آلبوم، میپردازیم.
۱. قندِ منی (مولانا)
وزن شعر: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
ساز زنده: تنبور، نیانبان
سبک: هاوسدنس
گام: رِ مینور
ضربآهنگ: ۶/۸
مشکل میکس و مستر: «از دو پراکنده تو چونی بگو» ممکن است شنیده شود «از تو پراکنده تو چونی بگو»
چاوشی باز هم شاد (یا به قول خودش: طربانگیز) خواند. تلفیق مولانا با موسیقی بندری؟ بسیار جذاب و شنیدنی شده است. موسیقی شاد و نوجوانپسند، یک سلاح بسیار مؤثر برای جذب قشر نوجوان و جوان است که بهکمک آن میتوان یا خود را معرفی کرد یا موضوعی را انتقال داد. چنانچه به کارنامۀ کاری محسن چاوشی نگاهی بیندازیم، با قطعات شادی مواجه میشویم که اکثر آنها توانستهاند واژهی «هیت» را یدک بکشند؛ قطعاتی که از قضا با اشعار مولانا هم خوانده شدهاند. لذا میتوان نتیجه گرفت که چاوشی بهکمک موسیقی شاد تلاش دارد قشر جوانتر جامعه را با اشعار کلاسیک آشنا کند که تا حد زیادی هم موفق بوده.
خوانش و تلفظهای چاوشی در این قطعه بسیار درست و عالی است. به طور مثال در مصرع: «چَشم من و چِشمۀ حَیوان من» بازی با مصوتها، این بالا و پایینکردنها، بسیار زیباست. نیانبان محسن شریفیان هم به جذابشدن کار بسیار کمک کرده است.
۲. گنجشکِ پریده (سعدی)
وزن شعر: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
ساز زنده: ندارد
ساز سمپل: دودوک، سکشنترومپت، گیتار الکتریک
سبک: الکتروپاپ
گام: می مینور
ضربآهنگ: ۴/۴
مشکل میکس و مستر:
«در خواب گزیده لبِ شیرینِ گلاندام» ممکن است شنیده شود «در خواب یزیدِ لبِ شیرینِ گلاندام»
«غمزهات به نگهکردن آهوی رمیده» ممکن است شنیده شود «غم زد به نگهکردن آهوی رمیده»
«تا باد مگر پیش تو بر خاک نهد روی» ممکن است شنیده شود «تا باد مگر پیش تو بر خاک نهم روی»
یکی از بهترین لحنهای محسن چاوشی از ابتدای فعالیتش تا الآن را در این قطعه شاهد هستیم. چاوشی بیت «در کوی تو معروفم و از روی تو محروم / گرگ دهنآلودۀ یوسفنریده» را چنان اجرا میکند که گویی داریم از زبان یک گرگ آن را میشنویم. اجرایی بینظیر. چاوشی در این قطعه در لحظاتی با تِنورترین صدای ممکن خود میخواند که خود اتفاق جالبی است. چراکه هرگز این بازۀ صدای او را نشنیده بودیم. یکی از معدود ملودیهای بسیار زیبای آلبوم را همین قطعه دارد. ملودی زیبایی که با تحریرها و فراز و فرودهای زیبای صدای چاوشی در این قطعه، چفت شده است و در انتها با یک گیتارالکتریک شنیدنی به پایان میرسد و منجر به خلق اثری بسیار لذتبخش شده است.
فردای انتشار آلبوم، رستاک حلاج، خوانندۀ پاپ، در اینستاگرامش نوشت:
ما ابتدا ترک دوم را گوش دادیم و سپس کل آلبوم را...
۳. بَرِ سلطان (مولانا)
وزن شعر: مفتعلن مفتعلن مفتعلن مفتعلن (رجز مثمن مطوی)
ساز زنده: تنبور
ساز سمپل: فلوت عربی، سکشناسترینگ
سبک: تکنوپاپ
گام: دو دیز مینور
ضربآهنگ: ۶/۸
مشکل میکس و مستر: «هیچ طبیبی ندهد بیمرضی حبّ و دوا» ممکن است شنیده شود «هیچ طبیبی ندهد بیمن از این حقّ و دوا»
نه شاد است و نه غمگین. بر سلطان را میتوان جزو آندسته از قطعاتی حساب کرد که حامل یک پیام بوده و احساسات در آن کمتر دخیل شده است. از نمونههای مشابه میتوان به قطعۀ «زندان» اشاره کرد. گرچه برای یک برنامۀ شاد ساخته شده بود، اما جانمایهای تأملبرانگیز داشت که تلاش شده بود بهدور از هیجانات مثبت یا منفی، پیامی را به شنونده انتقال دهد. اما همین موضوع باعث لحن یکنواخت در خوانش شعر شده است و ممکن است حوصلهسربر شود. ملودی کار، برخی لحظات شبیه یکی از قطعات قدیمی چاوشی به نام «قلۀ خوشبختی» میشود. تنظیم آن هم سردرگم است. در آن از سمپلها و پلاگینهایی استفاده شده است که هیچ هدف خاصی ندارد و به نظر میرسد فقط استفاده شده که باشد، حتی بیدلیل. یکی از مشکلات عجیب این قطعه اشتباهخواندن بیتی توسط چاوشی است که خیلی عجیب است. در این شعر، چاوشی تمام ردیفهای شعر را «بِرَسَم» میخواند، اما مشخص نیست که چرا در یک بیت، میخواند «بِرِسَم». عجیببودن آن آنجاست که تمام شعر حواسش بوده این ردیف را درست بخواند، اما این یک بیت را متفاوت خوانده است. با این حال، عمدی یا سهویبودن آن مشخص نیست!
۴. چنگ (فصیحالزمان شیرازی)
وزن شعر: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
ساز زنده: گیتار الکتریک، گیتار آکوستیک
ساز سمپل: ویولنسل، سکشناسترینگ، نی عربی، سکشنترومپت
سبک:پاپراک
گام: می بمل مینور
ضربآهنگ : ۴/۴
مشکل میکس و مستر: «همه خوشدل اینکه مطرب بزند به تار چنگی» ممکن است شنیده شود «همه خوشدلیم که مطرب بزند به تار چنگی»
هادی حسینی، تهیهکنندۀ آلبوم، در اظهارنظری قبل از انتشار آلبوم بیان کرده بود که قطعۀ چنگ، محبوبترین قطعۀ خود چاوشی در این آلبوم است. قطعهای که شعرش بارها توسط خوانندگان دیگری نیز اجرا شده بود. ملودی این کار، به شدت ما را یاد ملودی قطعۀ «ملکا» که همین اواخر از او منتشر شده بود میانداخت. لحن چاوشی در برخی لحظات، خاص و تازه بود و در برخی لحظات هم چیز خاصی برای ارائه نداشت. و در آخر، گیتار الکتریک عادل روحنواز به زیبایی پایانبخش این قطعه بود.
۵. قمارباز (مولانا)
وزن شعر: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
ساز زنده: دیوان
ساز سمپل: دودوک، گیتار الکتریک، دف
سبک: الکتروپاپ
گام: سی مینور
ضربآهنگ: ۴/۴
مشکل میکس و مستر: ندارد
بدون شک مهمترین قطعۀ آلبوم. قطعهای که چاوشی شاهبیت آن را روی سر خود تتو کرد، اسم آلبوم را از روی آن برداشت، و مانعی بود برای مجوزگرفتن آلبوم. قطعهای پر رمز و راز با اینترویی درخشان. در اینتروی این اثر، همراه با پسزمینهای محزون، ۹ بار صدای دستگاه رولت (وسیلهای گردانهمانند در کازینوها برای قمار) شنیده میشود، به نشانۀ ۹ آلبوم قبلی او، و بعد از صدای نهم و در آستانۀ صدای دهم، آوای «آمن» یک زن شنیده میشود. دعایی برای قمار در آلبوم دهم، آلبوم قمارباز؛ و سپس صدای طبل شروع جنگ. غیر از اینترو، در شاهبیت قطعه نیز نکتهها وجود دارد. بیت «خُنُک آن قماربازی که بِباخت آنچه بودَش / بنماند هیچَش الّا هوس قمار دیگر». در ابتدا چاوشی این بیت را با صدایی که انگار از داخل میکروفون رو به جمعیت است میخواند و سپس صدای جمعیت که متشکل است از چندین صدای چاوشی در کنار هم، در پاسخ آن بیت را تکرار میکنند و سپس صدای هلهله و کِلکشیدن به گوش میرسد. نکته وقتی جالب میشود که بدانیم این کلکشیدن، در برخی نقاط کشور، رسمی در مراسم تشییع جنازه است. حال اگر مجدداً داستان اجرای این بیت را نگاه کنیم، متوجه فضاسازی و قصد چاوشی از اجرای آن به این صورت میشویم. بهشدت توصیه میشود که این قطعه با هندزفری یا هدفون شنیده شود. یکی از دلایل آن، قسمت آخر این آهنگ است. جایی که چاوشی بیت «خُنُک آن قماربازی که بِباخت آنچه بودَش / بنماند هیچَش الّا هوس قمار دیگر» را جوری تنظیم کرده است که اگر با هندزفری گوش کنیم، صدای او از این گوشی به آن گوشی هندزفری، دور سرمان میچرخد. دقیقاً مانند تتویی که از این بیت روی سر خود پیاده کرده است.
یکی از حاشیههای این آلبوم که بعد از انتشار سروصدا کرد، نحوۀ خوانش مصرع «همه نقدها شمردی، به وکیل درسپردی» است. دکتر شفیعی کدکنی خوانش درست این بیت را «همه نقدها شمردی، به وکیلِ در سپردی» میداند و معتقد است که «وکیلِ در»، اصطلاحی است برای کسی که در ورودی قصری، جایی، امارتی میایستاده است و پول میگرفته است. اما دکتر عبدالکریم سروش، نحوۀ خوانش چاوشی را صحیح میداند و معتقد است که «در سپردن» خود یک فعل مستقل است.
۶. عقل و خرد (مولانا)
وزن شعر: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
ساز زنده: پیانو، گیتار کلین
ساز سمپل: فلوتریکوردر، سکشناسترینگ، گیتار الکتریک
سبک: چیلوِیو (گلو-فای)
گام: سل مینور هارمونیک
ضربآهنگ: ۴/۴
مشکل میکس و مستر: ندارد
یکی از یکدستترین و بهترین تنظیمهای آلبوم را دارد. صدای چاوشی به خوبی روی ملودی نشسته است و در انتهای قطعه نیز، چاوشی با یک غافلگیری تمامعیار، تیر خلاص را میزند. چاوشی اوجترین حالت صدای خود را در آخر این قطعه در بیت «عقل و خرد فقیر تو، پرورشش ز شیر تو / چون نشود ز تیر، تو آنک بدو کمان دهی» نشانمان میدهد. چیزی که تا پیش از این هرگز از او ندیده بودیم. جدای از آهنگ و تنظیم، وقتی به خوانش اثر نگاه کنید شاید با من هم عقیده باشید که محسن چاوشی میتواند حتی با دکلمهای ساده، اشعار کهن فارسی را شنیدنیتر کند. شاهد این ادعا، ادای کلماتی چون کوی، قند، نه فلک، خسرو خسروان و ...
۷. زاهد (مولانا)
وزن شعر: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
ساز زنده: نیانبان
ساز سمپل: تنبک
سبک: هاوسدنس
گام: دو دیز مینور
ضربآهنگ: ۶/۸
مشکل میکس و مستر:
«سخت خوش است چشم تو، وان رخ گلفشان تو» ممکن است شنیده شود «سرخوش است چشم تو، وان رخ گلفشان تو»
«فتنهگر است نام تو، پرشکر است دام تو » ممکن است شنیده شود «فتنهگر است نام تو، پرشکر است نام تو»
«مرده اگر ببیندت، فهم کند که سرخوشی» ممکن است شنیده شود «مرده اگر ببیندت، عهد کند که سرخوشی»
«مشرق و مغرب ار روم، ور سوی آسمان شوم» ممکن است شنیده شود «مشرق و مغرب ار روم، پرسۀ آسمان شوم»
«نِی تو زمان من بدی؟ پس چه شد این ضمان من» ممکن است شنیده شود «مِی تو زمان من بدی؟ پس چه شد این ضمان من»
«از می این جهانیان حق خدا نخوردهام» ممکن است شنیده شود «از می این جهانیان حق خود آن نخوردهام»
محسن چاوشی چند سال پیش در اینستاگرام در کامنتی نوشت:
دوستانی که میفرمایند شاد بخوان لطفا به دیگر خوانندگان رجوع کنند .. بنده انسان شادی نیستم.
بعد از این اظهار نظر، حال شنیدن شادترین قطعۀ دوران کاری چاوشی، خودش نکتۀ جالبی است. شعر این قطعه، به تنهایی اصلاً شاد نیست و شاید چاوشی فلسفهای خاص از دید خود در آن دیده است که آن را تا این حد سرخوش خوانده و آهنگسازی و تنظیم کرده است.
در مورد تنظیم این قطعه، شاید شلوغی و سازهای پر سر و صدایی که دارد، در نگاه اول موجب دلزدگی شنونده شود. اما با توجه بیشتر و تکرار در شنیدن آن، میتواند رضایت نسبی شنونده را جلب کند.
یکی از نکات جالب اجرای چاوشی در این قطعه، مصرع «عقل نماند بنده را در غم و امتحان تو» است. چاوشی تا قبل از این مصرع، بسیار سرخوشانه در حال خواندن است و با رسیدن به این مصرع که محتوایی غمگین دارد، ناگهان لحنش و ضربآهنگ آهنگ از تبوتاب میافتد و این یک قسمت را محزون اجرا میکند و سپس دوباره، ضربآهنگ سرخوش میشود و ادامۀ ماجرا.
یکی از حواشی این قطعه، تغییر ردیف یکی از بیتها توسط چاوشی، به صورت عمدی است. اصل بیت هست: «نِی تو زمان من بدی؟ پس چه شد این ضمان تو» و چاوشی میخواند: «نِی تو زمان من بدی؟ پس چه شد این ضمان من».
در مورد این قطعه، آرا و نظرات متفاوت است. بسیاری آن را پسندیده و بسیاری با آن ارتباط نگرفتهاند.
۸. باز آمدم (مولانا)
وزن شعر: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
ساز زنده: باغلاما، تنبور
ساز سمپل: گیتار الکتریک
سبک: دنسپاپ
گام: دو دیز ماژور
ضربآهنگ: ۶/۸
مشکل میکس و مستر: «من مرغ لاهوتی بدم، دیدی که ناسوتی شدم» ممکن است شنیده شود «من مرغ لاهوتی بدم، دیدی چه ناسوتی شدم»
قطعهای که به صورت دمو، در چندین مقطع، تقریباً بهطور کامل منتشر شده بود و در آخر مهجور واقع شد، چون قبل از انتشار آلبوم، به عنوان پیشکش و هدیهای دلجویانه به هواداران به سبب تأخیر انتشار آلبوم، منتشر و قربانی شد. باز آمدم کلامی عرفانی دارد و آهنگسازی و تنظیم آن نیز طربانگیز است. نه از جنس «بر سلطان» است نه از «جنس زاهد». از آن قطعات سرخوشانه است که ضربآهنگ آن گویای حد متوسط روحی یک انسان معمول است. خوانش چاوشی نیز در این قطعه استاندارد و خوب است و در بعضی جاها بازیهایی با کلمات کرده است.
۹. من ندانستم (سعدی | وحشی بافقی)
وزن شعر سعدی: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
وزن شعر وحشی بافقی: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
ساز زنده: گیتار آکوستیک
ساز سمپل: گیتار الکتریک
سبک: دیسکوترنس
گام: رِ ماژور
ضربآهنگ: ۲/۴
مشکل میکس و مستر: برخی لحظات، صدای موسیقی بیش از حد زیاد است و با صدای خواننده میزان نیست و نمیتوان برخی از اشعار را بهخوبی شنید.
در کل تنها و تنها، سه فیلم از اجرای زندۀ محسن چاوشی وجود دارد. دو فیلم از این سه فیلم، چاوشی در حال خواندن بخشهایی از شعر این قطعه است. اما با حال و هوایی متفاوت. با پخش این فیلمها در سالهای پیش، هواداران چاوشی همیشه منتظر آهنگ رسمی آن بودند تا این که معلوم شد این قطعه در این آلبوم وجود دارد. اما همین عطش فراوان برای شنیدن این قطعه، باعث شد که چند هفته قبل از انتشار آلبوم، نسخۀ ماکت این قطعه از سوی افراد ناشناس لو برود. نزدیکان چاوشی میگویند او از لورفتن نسخۀ دموی این قطعه، بسیار ناراحت شده بوده و تصمیم بر حذف این قطعه از آلبوم داشته است. با انتشار این خبر، طرفداران او همه یکصدا از او خواستند که این تصمیم را عملی نکند و این قطعه در آلبوم حضور داشته باشد. چاوشی اما برای نشاندادن اعتراض خود، یک هفته مانده به انتشار آلبوم، این اثر را مجدداً به شکلی کاملاً متفاوت از نسخۀ لورفته خواند و آن را به شکل دیگری تنظیم کرد و یک بیت پرطرفدار آن را نیز در این نسخۀ جدید نخواند. یعنی در واقع این نسخهای که میشنویم، در یک هفته جمع شده است و چاوشی با این کار به گونهای به جنگ لودهندگان رفت.
به عنوان کسی که جزو معدود نفراتی است که نسخۀ اولیه را شنیده است، اعلام میکنم آن نسخه، بسیار بسیار بسیار از این نسخۀ آلبوم، بهتر و شنیدنیتر است. نسخهای که در آلبوم میشنویم، میکس و مستر فاجعهای دارد و حتی ملودی آن نیز در لحظاتی بسیار شبیه قطعۀ معروف «خیانت» او با ترجیعبند «گوشیو بردار تا صدات یهذره آرومم کنه» است.
۱۰. قوم بهحجرفته (مولانا)
وزن شعر: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
ساز زنده: تنبور
ساز سمپل: فلوت شرقی، پرکاشن، دف
سبک: فولکپاپ
گام: دو دیز ماژور
ضربآهنگ: ۶/۸
مشکل میکس و مستر: ندارد
حدود یکسال پیش از انتشار آلبوم بود که چاوشی در اینستاگرامش، ویدئویی از نسخۀ دموی این آهنگ قرار داد و بهسرعت تبدیل به پربینندهترین ویدئوی اینستاگرامش شد. قوم بهحجرفته را میتوان اجتماعیترین اثر آلبوم بینام دانست. این قطعه را خوانندگان دیگری نیز قبلاً اجرا کرده بودند اما اثر چاوشی، در مقایسه با دیگر اجراهای این شعر، چند سر و گردن بالاتر است. ملودی عالی و بدیع، تنظیم خوب و شستهرفته و خوانش بینقص چاوشی، باعث شده است تا قطعهای شکل بگیرد که آن را بارها و بارها پشت هم شنید و لذت برد و خسته نشد. یکی از نقاط قوت تنظیم این قطعه، ضدّ ضربخواندن چاوشی در ترجیعبند پارت دوم اثر است.
۱۱. راز (سعدی)
وزن شعر: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
ساز زنده: دیوان
ساز سمپل: عود، پرکاشن آفریقایی
سبک: الکتروپاپ
گام: دو مینور
ضربآهنگ: ۴/۴
مشکل میکس و مستر:
«دلی بیغم کجا جویم که در عالم نمیبینم» ممکن است شنیده شود «دریغم کجا جویم که در عالم نمیبینم»
«دمم با جان برآید چون که یک همدم نمیبینم» ممکن است شنیده شود «دمم با جان بلایت چون که یک همدم نمیبینم»
یکی از قطعاتی که یک هفته مانده به انتشار آلبوم تنظیمش تغییر کرد، همین قطعه است و گویا تغییر مفصلی هم کرده است. هرچند که ما نمیدانیم تنظیم قبلی آن به چه صورت بوده است. تنظیم این قطعه، تنظیم مدرن و شاید بهترین تنظیم آلبوم است، اما هیچ ربطی به ملودی و فضای اثر ندارد و همین ناهمگونی، از ارزش کار کم کرده است. ضربآهنگ این قطعه باعث میشود که اگر آن را چندین بار پشت هم با هندزفری گوش دهیم، گوشمان اذیت شود که اتفاق خوبی نیست. زیرا این قطعه، قطعۀ محزونی است و زیاد پیش میآید که یک نفر در یک وضع روحی غمگین بخواهد به اصطلاح روی آن قفلی بزند و در کنج تنهاییاش، با هندزفری آن را بارها پشت هم گوش دهد!
لحن چاوشی در این قطعه بسیار گیرا و اثرگذار است و اگر ناهمگونی ملودی و تنظیم را در نظر نگیریم، راز به عنوان حسن ختام آلبوم، خداحافظی شیرین و خاطرهسازی بود.
آلبوم بینام با تمام فراز و فرودهایش، منتشر شد، اما چاوشی هیچ واکنشی به انتشار آلبومش نشان نداد. دریغ از یک پست اینستاگرامی، که در نوع خود جالب توجه است.
بینام را بههیچوجه نمیتوان بهترین آلبوم چاوشی نامید. درست است که نسبت به خود چاوشی، بهترین نبود، اما همین هم بسیار جلوتر از موسیقی پاپ فعلی ایران است. جلوتر از هر خوانندۀ پاپ دیگری در این برهۀ زمانی.
یکی از اتفاقات جالب در پک فیزیکی این آلبوم این بود که چاوشی، نام قمارباز، که قرار بود نام اولیۀ آلبوم باشد را در پشت کاور اصلی قرار داده بود و مخاطبان میتوانستند آن را به جای کاور روی جلد قرار دهند. چاوشی به نوعی با این کار، ارشاد را دور زد که سروصدای زیادی را در فضای مجازی به دنبال داشت.
دو ماه پس از انتشار آلبوم، بیپتیونز، مرجع رسمی دانلود قانونی موسیقی کشور، در اینستاگرامش، آلبوم بینام را پرفروشترین آلبوم و رکورددار دانلود قانونی موسیقی در کشور اعلام کرد. رکورد قبلی از آن آلبوم «افسانۀ چشمهایش»، اثر مشترک همایون شجریان و علیرضا قربانی بوده است.
نسخۀ فیزیکی این آلبوم را میتوانید به قیمت ۳۰هزار تومان از مراکز فرهنگی و یا وبسایت رسمی شرکت پخشکننده و یا دیجیکالا و همچنین نسخۀ دیجیتال آن را به قیمت ۲۰هزار تومان از وبسایت بیپتیونز خریداری نمایید و یا در اسپاتیفای، اپلمیوزیک، و دیگر بسترهای انتشار قانونی موسیقی گوش دهید.
۱. صفحۀ رسمی اینستاگرام محسن چاوشی
۲. کانال رسمی محسن چاوشی در تلگرام
۳. صفحۀ رسمی هواداری محسن چاوشی در اینستاگرام
۴. کانال رسمی هواداری محسن چاوشی در تلگرام
۵. صفحۀ رسمی بیپتیونز در اینستاگرام
۶. شمارۀ ۷۲۴ هفتهنامۀ همشهری جوان
۸. وبسایت رسمی هواداری محسن چاوشی
۹. برنامۀ تلویزیونی عصرانه
۱۰. شهرآرانیوز
۱۱. دیجیکالامگ
۱۲. صفحۀ آلبوم بینام در ویکیپدیا
نظر شما راجع به این آلبوم چیه؟ آیا چاوشی در این قمار موفق بوده و یا این که شکست خورده؟ این آلبوم تا چه حد تونست انتظارات شما را برآورده کنه؟
منتظر شنیدن نظرات شما دربارۀ این تحلیل و بررسی هستم.