mimsadgim
mimsadgim
خواندن ۵ دقیقه·۲ سال پیش

پادشاهان دیوانه؛ از هخامنشيان تا تارگرين‌ها

در دنیای خیالی بازی تاج و تخت خاندانی داریم به نام (تارگرین). این خاندان علاوه بر ویژگی هایی مانند رویابینی، مقاومت در برابر اتش و ... یک ویژگی دیگر هم دارند که چیزی نیست به جز( دیوانگی) و به قول کینگ جهیریس دوم (پدربزرگ دنریس) : (هنگام تولد یک نوزاد تارگرین، خدایان سکه می‌اندازند تا تصمیم بگیرند که او بزرگ باشد یا دیوانه.)

فراموش نکنیم تمامی داستان های فانتزی ریشه در واقعیت دارند، در نتیجه تارگرین ها هم باید یک معادل در دنیای واقعی داشته باشند و چه معادلی زیباتر و بهتر از(هخامنشیان)؟

به جرئت می توان گفت هخامنشیان با اختلاف دیوانه ترین پادشاهان تاریخ ایران و حتی جهان بودند. اما در اسمان پر فروغ دیوانگی های این خاندان یک نام بیشتر از دیگر اسامی می درخشد.( کمبوجیه دوم) فرزند ارشد کوروش دوم یا همان کوروش کبیر خودمان

از دیوانگی های کل این خاندان می گذریم و فقط شازده کمبوجیه را بررسی می کنیم.

کمبوجیه در ابتدا دوران زندگی زیاد دیوانه نبود اما از همان ابتدا هم برعکس برادرش بردیا که رفتار محبت امیزی نسبت به مردم داشت، رفتاری خشن با مردم عادی و زیر دستانش داشت. با گذر زمان و بزرگ شدن این شاهزاده میزان این دیوانگی هم بیشتر میشد تا اینکه پدرش او را به عنوان جانشین خود در بابل که در ان دوران مهمترین زیر مجموعه سرزمین پارس بود انتخاب کرد و برادرش بردیا را هم به عنوان حاکم مناطق شرق امپراتوری قرار داد.

در ابتدا رفتار کمبوجیه با بابلی هم مناسب بود اما با گذر زمان با انها دچار مشکل شد و کوروش کبیر بنا بر دلایلی که تا کنون هم اشکار نشده اند او را از حاکمیت بابل برداشت و خودش حاکمیت ان منطقه را دوباره به دست گرفت.

بعد از حمله کوروش به شرق و با توجه به اینکه خودش نمی توانست بابل را در هنگام جنگ مدیریت کند، پسر بزرگش کمبوجیه را به دلیل اشنایی با این منطقه دوباره حاکم بابل اعلام کرد. اما متاسفانه عمر کوروش به این دنیا نبود و در هنگام جنگ سرش بریده شد و از انجایی که کمبوجیه حاکم بابل به عنوان مهمترین سرزمین پارس در ان زمان بود، همه کمبوجیه را به عنوان پادشاه بعدی ایران انتخاب کردند.

در ابتدای دوران حکومت و به مانند ایریس تارگرین یا همان mad king ،کمبوجیه رفتاری مهربانانه با مردم داشت و به مردم وعده صلح و رفاه در تمام امپراتوری میداد. تا اینکه او قصد حمله به مصر را کرد. امپراتوری پارس از زمان حکومت کوروش در ارزوی فتح مصر بود که عمر کوتاه کوروش به او اجازه حمله به مصر را نداد، کمبوجیه هم که مسیر دیوانه شدن را طی می کرد به دنبال بهانه ای برای حمله به مصر بود تا اینکه پادشاه مصر خودش بهانه را به دست کمبوجیه داد. کمبوجیه از پادشاه مصر زیباترین دخترش را طلب کرد اما پادشاه که از بدرفتاری ایرانیان با دخترش می ترسید، دختر پادشاه قبلی مصر را برای کمبوجیه هدیه فرستاد. کمبوجیه که این کار را توهین به خود می دانست دستور حمله به مصر را صادر کرد

همان گونه که کسی از دلیل روانی شدن کینگ ایریس دوم خبر ندارد، هیچکس هم از چرایی روانی شدن کمبوجیه با خبر نیست اما هر اتفاقی که بوده در طی سفر مصر برای کمبوجیه رخ داده است. اولین کار او بعد از رسما دیوانه شدن، کشتن برادرش بردیا بود. بردیا که محبوبیت بیشتری بین درباریان و مردم عادی داشت همواره رفتاری محبت امیز نسبت به برادرش داشت اما کمبوجیه فقط او را به عنوان یک تهدید دائمی برای حکومتش می دانست. در نتیجه بعد از فتح مصر دستور داد بردیا به ایران باز گردد. متاسفانه بردیا در مسیر بازگشت به ایران به دستور کمبوجیه کشته شد. اما خطر بردیا بعد از مرگش نه تنها کمتر نشد بلکه بیشتر هم شد. یکی از افرادی که در قتل بردیا نقش داشت از این موقعیت استفاده کرد و برادر خودش را به عنواند بردیا وارد ایران کرد و رسما برادر این فرد در غیاب کمبوجیه کشور را حکومت می کرد. کمبوجیه به این خبر واکنش شدیدی نشان داد و اعتراف کرد که بردیا واقعی کشته شده است اما از انجایی که شاهدان قتل از حضور بردیا دروغین سود بیشتری می بردند سخنان کمبوجیه را تکذیب کردند و گفتند که پادشاه این جملات را هنگام جنون می گوید.

رفتار عجیب بعدی کمبوجیه زمانی بود که دستور حمله به لیبی و کارتاژ را صادر کرد. این پادشاه دیوانه که شهوت کشورگشایی او را کور کرده بود، (پنجاه هزار) نفر را بدون بررسی شرایط و گرفتن مشورت از دیگران به سمت لیبی روانه کرد و طبق گفته تاریخ شناسان این تمامی این پنجاه هزار نفر زیر طوفان شن نا پدید می شوند و حتی یک نفر از انان هم بر نمی گردد. بعد از این شکست مطلق پادشاه که عصبانی شده بود دستور حمله به اتیوپی را صادر می کند که در این جنگ هم به طرز افتضاحی شکست می خورد و به مصر باز می گردد. در مسیر بازگشت پادشاه، مصریان را می بیند که مشغول پرستش و برگذاری جشن برای آپیس(گاو مقدس مصریان) بودند که فکر می کند این جشن ها به دلیل شکست او برگذار شده است! در نتیجه دستور می دهد مردم عادی کشته شوند، کاهنان شکنجه و خودش هم گاو مقدس را زخمی می کند که این گاو مقدس چند روز بعد در اثر جراحت از بین می رود.

ایا جنون کمبوجیه پایان داشت؟ خیر

کمبوجیه هنگام بازگشت به ایران دیوانه وار ترین درخواست ممکن را از موبدان زرتشتی می کند. پادشاه که شیفته خواهرش رکسانا شده بود از موبدان می خواهد قانونی پیدا کنند که طبق ان پادشاه بتواند با خواهرانش ازدواج کند! موبدان قانونی می یابند که طبق ان شاه پارس هر کاری بخواهد می تواند انجام دهد، در نتیجه کمبوجیه رسما اولین امپراتوری در ايران می شود که با محارمش هم بستری می کند. بعد از رکسانا کمبوجیه كه خوشش امده بوده و با دیگر خواهرش یعنی اتوسا هم ازدواج و هم بستری می کند.

این پادشاه دیوانه که فرزندی نداشت حتی به زن مورد علاقه اش هم رحم نمی کند و بعد از اینکه رکسانا چندین بار برای بردیا عزاداری میکند با کتک زدن او ابتدا باعث مرگ کودک درون رکسانا و چند روز بعد همین اسیب ها باعث مرگ خود رکسانا هم می شود.

در نهایت کمبوجیه به علت مرگی که هنوز به طور دقیق مشخص نیست شر خودش را از سر امپراتوری پارس کم می کند. طبق کتیبه به جا مانده از داریوش در بیستون، کمبوجیه(به مرگ خود مُرد) به طور واضح تر اگه بگیم یعنی خودکشی کرده است.

بعد از مرگ کمبوجیه امپراتوری هفت ماه به دست بردیا دروغین حکومت می شود تا اینکه داریوش اول که عمو زاده کوروش بود به کمک آتوسا، همسر و خواهر کمبوجیه، نیرنگ بردیا دروغین را اشکار می کند و با سرکوب کردن گروه ها مخالف رسما حکومت هخامنشیان را به دست می گیرد. بعد ها اتوسا و داریوش با هم ازدواج می کنند که ثمره ان ازدواج پادشاه دیوانه دیگری به اسم خشایارشا می شود.

تاریخ ایرانتارگرينهخامنشیانپادشاهحمله مصر
میم صاد جیم هستم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید