مهاجری از وردپرس, خبرنگاری با مسئولیتهای جدید :]
اعتراض به سبک ماست میوهای

دیروز ما توی جمعی بودیم و داشتیم درباره اینکه چی بخوریم، رایگیری میکردیم.
ماست میوهای و عصرانه رفت مرحله دوم. در نهایت بعد از کلی صحبت، ماست میوهای اکثریت آرا رو کسب کرد.
بعد از پایان رایگیری چند دقیقه آروم داشتیم و بعد صدای اعتراضهای گروه عصرانه بلند شد که:
«کی به ماست میوهای رای داده؟» و از هم میپرسیدن: «تو رای دادی؟»، «تو رای دادی؟» «کی رای داده؟»
توی همین حال رو کردن به چندتا دیگه از بچهها و پرسیدن «تو رای دادی؟» بچهها گفتن: «آره»
داشتم به این فکر میکردم که همیشه صدای اعتراض همون چند نفری که مخالفن بلندتر از اکثریت موافقه.
انگار یاد گرفتیم فقط برای اعتراض داد بزنیم، در عوض وقتی موافقیم سکوت میکنیم و میشینیم به صدای داد و فریادها گوش میکنیم.
شاید نظرمون رو عوض کنیم و شاید هم نه. اما این فرهنگ «اگر مخالفم داد میزنم و اگر موافقم سکوت میکنم» اشتباهه.
مثال این قضیه دوباره اتفاق افتاد.
این بار یه نفر به قانونی که همه با هم وضع کردیم اعتراض داشت. البته اعتراضی که نگاه فردی پشتش بود.
مثلا: «اگر ساعت دو بامداد در خیابون خلوتی باشیم و دید کافی داشته باشیم، میشه به عنوان عابر پیاده منتظر تغییر چراغ نموند و خیابون رو طی کرد.اینطوری قانون سرعت عمل ما رو نمیگیره»
درباره اینکه چرا باید به عنوان عابر یا خودرو پشت چراغ مخصوص به خودت بایستی ساعتها میتونم حرف بزنم.
گام اولش هم به فرهنگ برمیگرده.
فرهنگ رفتار درست با قوانین چیزیه که ما خیلی کم داریم و هرجا بتونیم به نفع خودمون تفسیر به رای میکنیم.
چرا باید دو بامداد منتظر سبز شدن چراغ عابر پیاده موند؟
چون ممکنه افق دیدت الان خوب باشه، اما درست وسط خیابون یه خودرو با سرعت ۱۲۰ بهت نزدیک شه.
چون ممکنه یه خودرو بدون چراغ در حال عبور باشه و تو ندیده باشی.
چون اگر ساعت دو بامداد منتظر سبز شدن چراغ عابر نمونی کم کم در شرایط مشابه این توجیه رو واسه خودت تکرار میکنی و کم کم فرهنگ رفتار درست اجتماعی رو از دست میدی و مدام تفسیر به رای میکنی.
و چون اتفاق یه بار میافته.
جدای از همه این دلایل، دقیقا اون ۳۰ ثانیه یا ۱۲۰ ثانیه زودتر رسیدنت قراره چه اتفاق بزرگی توی زندگیت رقم بزنه؟
قراره توی اون ۱۲۰ ثانیه (که معمولا نیمه شبها ۳۰ ثانیه یا کمتره) یه کشف بزرگ علمی کنی؟
به نظرم حتی علم هم میتونه چند ثانیه واست صبر کنه، پس عجله نکن.
با همه اینها اگر خیلی مدیریت زمان براتون مهمه ۱۲۰ ثانیه زودتر از خونه بزنید بیرون تا مجبور نباشید ۱۲۰ ثانیه چراغ رو زیر پا بذارید.
گاهی قانون بده، مثلا تفکیک جنسیتی ورزشگاه که میشه هزارتا دلیل واسش آورد و دلایل مقاومت که اکثرا عرفی هستند و نه قانونی، رد کرد.
اما قانون همیشه بد نیست. قانونی مثل چراغ به سلامت جامعه کمک میکنه.یه وقتایی بد نیست پشت چراغ بایستید و به بقیه جامعه احترام بذارید.
اینها رو گفتم که بگم اعتراض به سبک ماست میوهای یه الگو برای تمام اعتراضات فردگرایانه و (با کمال احترام به همه) منفعتطلبانهست.
به نظر من ماجرای ماست میوهای و چراغ قرمز هر دو یکی هستن. صدای اعتراضی که وقتی حس میکنیم شرایط به نفعمون نیست، بلندش میکنیم و حاضر نیستیم دلایل و عقیده بقیه رو بپذیریم.
پ.ن: باز هم میگم منظور من قوانین خوبه، دوباره یکی نیاد بگه مثلا قانون بد که همه اعتراض داریم. ایشالا که قبول دارید عبور نکردن از چراغ قرمز یه قانون خوبه که در نهایت به نفع خودمون تموم میشه، وگرنه این پست به درد شما نمیخوره.
پ.ن ۲: ماستمیوهایها خیلی بد کرپ شده، تو رو خدا ببخشید. اصل مزهست.
مطلبی دیگر از این نویسنده
ما و مهمانها
مطلبی دیگر در همین موضوع
چطور بازار گرم، سرد می شود؟4
بر اساس علایق شما
لیلا لیلی نیست!