اگر جزو افرادی هستید که در آخر روز متوجه می شوید مثل روزهای قبل کار خاصی انجام نداده اید یا کارهایی را که باید تمام می کردید، به پایان نرسانده اید، نیاز دارید که برنامه ریزی روزانه و ترفندهای آن را بیشتر یاد بگیرید.
برای بیرون آمدن از این وضعیت باید زمان بندی و برنامه ریزی روزانه مفید و کارآمدی داشته باشید. ادامه مقاله را حتماً مطالعه کنید تا با راهکارهای برنامه ریزی آشنا شوید.
یکی از مهم ترین برنامه ریزی هایی که ما باید انجام دهیم، برنامه ریزی روزانه است. چرا که همین برنامه های کوچک و روزمره زندگی هستند که در نهایت موفقیت های بزرگ ما را شکل می دهند.
اگر ما چندین ماه و حتی چندین سال بتوانیم برنامه ریزی روزانه درستی داشته باشیم و خیلی منظم و درست پیش برویم، قطعاً نتیجه بسیار خوبی خواهیم گرفت و مانند تصویر زیر که نت های موسیقی کوچک به هم پیوسته شدند تا در نهایت یک نت درست را بسازند، ما هم روز به روز کامل تر خواهیم شد و نهایتاً می توانیم موفقیت بزرگی را از آن خود کنیم.
** یک برنامه خوب برنامه ای است که با رعایت آن بتوانید به تمام کارهای پراهمیت درسی، شغلی، خانوادگی و ارتباط با دوستان رسیدگی کنید. برنامه ریزی روزانه خوب و کارآمد شما را به اهدافی که در زندگی دارید، نزدیک می کند. با یک برنامه ریزی مناسب به طور قوی و پایدار به انجام اقدامات لازم برای رسیدن به آن اهداف خواهید پرداخت.
** با یک برنامه ریزی خوب، استرس های روزانه شما کاهش پیدا می کند. بچون خیالتان راحت است که زمان کافی برای انجام هر یک از کارهای مهمتان در اختیار دارید.
** زمانی که یک برنامه ریزی روزانه مناسب را در پیش می گیرید، می توانید انعطاف پذیر باشید. اگر در طول روز چیزهای غیر قابل پیش بینی اتفاق بیفتد، می توانید بدون استرس و آشفتگی به آن مسئله هم رسیدگی کنید.
شاید در ابتدا، تعیین هدف و جهت کلی زندگی و داشتن برنامه زندگی سخت به نظر برسد اما با برداشتن این 5 گام راحت تر می توانیم مسیر کلی را تعیین کنیم، البته لازم است بارها و بارها و حتی در طول مسیر این 5 گام را دوباره تکرار کنیم.
اولین گام یافتن جایی که آرام باشد، به دور از عوامل حواس پرتی، بدون موبایل و تکنولوژی، اینترنت، شبکه های اجتماعی، تلویزیون، رفت وآمد و خیلی چیزهای دیگر که باعث می شود حواس ما پرت شود.
نیاز به جایی داریم که کسی مزاحم ما نشود و بتوانیم با خیال راحت رویاپردازی کنیم، ما قرار است یک زندگی طراحی کنیم بنابراین حداقل شرط لازم این است که در یک محل آرام و بدون دغدغه و حواس پرتی آن را انجام دهیم.
بزرگترین اشتباهی که ما معمولاً در برنامه ریزی مرتکب میشویم، مکتوب نکردن برنامه روزانهمان است. تحقیقات نشان داده اند وقتی شما کارهای خود را مکتوب می کنید شانس انجام دادن آن ها تا چند برابر بیشتر از قبل خواهد بود .
دلیلی هم که احتمالاً پیش خودمان داریم و مانع از نوشتن می شود این است که من کارهای خودم را میدانم و در ذهنم هست که باید چه کار کنم پس دیگر لازم نیست برنامه ام را بنویسم!
در حالی که این واقعاً اشتباه بزرگی است، ما وقتی به صورت مکتوب نکته ای را مینویسیم به آن نکته متعهد میشویم و این مسیر عصبی برای مغزمان ساخته میشود که تو باید آن کار را حتماً انجام دهی.
به همین دلیل است که افراد موفق و بزرگ دنیا میگویند: بنویسید تا اتفاق بیفتد. تا جایی که آقای هنریت کلاوسر، کتابی هم درباره این موضوع نوشته است.
وقتی اهداف و برنامه هایمان را می نویسیم، این امر باعث می شود، انتخاب بهتری داشته باشیم، کمتر اشتباه کنیم، حواسمان پرت نشود، تمرکز داشته باشیم، انرژی مان هدر نرود، مدیریت زمان بهتری داشته باشیم و خیلی موارد دیگر و آن قدر مزایای زیادی دارد که خیلی از مدرسان موفقیت به صراحت می گویند اگر اهدافتان را ننویسید پس هدف ندارید.
به نظرتان وقتی نوشتن هدف این قدر مزایا دارد آیا ارزش ندارد کمی به خودمان زحمت بدهیم و اهدافمان را مکتوب کنیم؟
عزت نفس ما زمانی بالا می رود و همین طور روحیه ما زمانی شارژ می شود که بدانیم کارهایی که انجام می دهیم در راستای ارزش های زندگی مان است.
در طول تاریخ افراد بی شماری باافتخار جانشان را برای ارزش هایشان فدا کرده اند، حتی ترس از مرگ هم نتوانسته است جلوی آنها را بگیرد، وقتی ارزش هایمان مشخص باشد، قدرت جادویی پیدا می کنیم، معجزه اتفاق می افتد، حتی ترس هم نمی تواند جلوی ما را بگیرد.
اینکه بدانیم در زندگی مان چه چیز ارزش محسوب می شود بسیار مهم است، زیرا می توانیم هدف، جهت و برنامه زندگی مان را بر اساس آن طراحی کنیم.
اگر خانواده برای ما ارزش اصلی محسوب شود، حاضریم هر کاری بکنیم تا آنها در آسایش و سلامت باشند، یکی از آن کارها این است که به خاطر ارزش اصلی مان (خانواده) توی دل هر ترسی برویم، ترس بزرگ ترین مانع ما در هر کاری و غلبه بر آن مهم ترین قدم در هر کاری است.
حالا که ارزش هایتان را تعیین کردید، راحت تر می توانید اهدافتان را مشخص کنید، ابتدا اهداف و جهت کلی و برنامه زندگی تان را تعیین کنید.
مثلا شاید یکی از ارزش های مهم زندگی شما کمک کردن به دیگران باشد و هدف، جهت کلی و برنامه زندگی تان این باشد که پزشک ماهری شوید و بتوانید جان انسان ها را نجات دهید.
وقتی برایتان روشن شد که چه کاری می خواهید انجام دهید راحت تر می توانید اهداف چندساله، اهداف یک ساله و اهداف کوتاه مدت تر را تعیین کنید که همگی در راستای هدف اصلی است.
فرض کنید یک نفر دارد دیپلم می گیرد، وقتی ارزش زندگی اش نجات دادن جان انسان ها و هدف، جهت کلی و برنامه زندگی اش پزشک شدن باشد، آیا دانستن قدم بعدی یعنی قبول شدن در رشته پزشکی و برنامه ریزی برای آن آسان تر نمی شود؟
رویاها و خواسته های ما زمانی می توانند به اهداف قابل دستیابی تبدیل شوند که برای آنها برنامه اجرایی قابل انجام داشته باشیم، بعد از اینکه هدفتان را تعیین کردید، کارهایی که باعث می شوند این اهداف محقق شوند را لیست کنید، بعد آنها را اولویت بندی کنید و سپس از یکجایی شروع کنید به انجام دادن.
منبع: