به فرایند ذهنی منظمی که در آن فعالانه اطلاعات درک، تحلیل، ارزیابی و به کار گرفته میشود، تفکر انتقادی میگویند. اطلاعاتی که با مشاهده، تجربه، تفکر، استدلال یا ارتباط جمعآوری کردهایم و از آن به عنوان راهنمایی برای باورها و اقداماتمان استفاده میکنیم. پس مهارت های تفکر انتقادی همان توانایی پردازش صحیح اطلاعات هستند؛ طوری که بتوانیم بعد از پردازش صحیح اطلاعات بر اساس یافتههایمان عمل کنیم.
شما باید بتوانید مهارت های تفکر انتقادی خود را ارزیابی کنید، ببینید این مهارتها چقدر در شما توسعه یافتهاند و حتی سعی کنید آنها را ارتقا دهید. به طور کلی هر شخصی مقداری از مهارت های تفکر انتقادی را در خودش دارد چرا که همه ما توانایی تفکر داریم و از اطلاعاتی که به دست آوردهایم برای انجام وظایفمان (از کارهای پیش پا افتاده تا پروژههای پیچیده) استفاده میکنیم.
همه برای بقا و ادامه زندگی، به قدرت مغزمان متکی هستیم و از اطلاعاتی که در آنجا ذخیره شده استفاده میکنیم. این کار یک غریزه ذاتی است، یعنی تنظیمات پیشفرض ما طوری هستند که خودخواهانه از اطلاعات موجود فقط به نفع خودمان استفاده میکنیم.
تابهحال شده در مذاکره با فردی متوجه شوید که او سعی دارد از هر آنچه شما گفتید به نفع خودش استفاده کند تا ثابت کند که شما اشتباه میگویید و حرف خودش درست است؟ این رفتار نوعی سوگیری برای «محافظت از نفس» است که مغز به کمک آن سعی میکند با استفاده از قدرت استدلال از جهانبینی خاص خودش دفاع کند.
مشکل اینجاست که در کره زمین هفت میلیارد انسان مختلف زندگی میکنند که هر کدام جهانبینی و تجربیات خاص خودشان را دارند. شاید بعضی از افراد در زمینههایی با هم اتفاق نظر داشته باشند اما هیچ دو انسانی زندگی یکسانی ندارند و به همین خاطر هیچ دو نفری نمیتوانند جهانبینی یکسانی با هم داشته باشند. به همین خاطر، در تعامل با افراد دیگر (کاری که بیشتر اوقات انجام میدهیم)، برای اینکه بتوانیم زندگیمان را مدیریت کنیم و به بهترین نحو به جلو پیش برویم، باید مهارت های تفکر انتقادی را در خودمان تقویت کنیم تا قادر به حل موضوعات مختلف شویم.
تفکر انتقادی بهعنوان تصمیمات پرمعنی و بدون تعصب یا قضاوت بر اساس تفسیر، تجزیهوتحلیل، ارزیابی، نتیجهگیری و توضیح اطلاعات بهعنوان شواهد عملی به یکرشته خاص تعریفشده است. تفکر انتقادی از یک دانشجو(یا دانشآموز) به دانشجوی دیگر متفاوت است، زیرا آنها تفسیرهای متفاوتی دارند.
حل مسئله ، توانایی یافتن راهحل برای مسائل است، غلبه بر چالشها و تکمیل تکالیف دشوار از طریق فنها است.
تفکر انتقادی و حل مسئله هر دو به هم شبیهاند، زیرا طراحی آنها به هم نزدیک است و چالشهای مختلفی را در برمیگیرند. هر دو تفکر انتقادی و حل مسئله (حل مسئله خلاقانه) شامل فرایندهای زیر هستند:
در اینجا چندین روش را برای تقویت مهارتهای تفکر انتقادی در محل کار آوردهایم تا بتوانید بهوسیله آنها به کارمند قویتری تبدیل شوید:
۱. خودآگاهتر شوید.
۲. فرایند ذهنیتان را درک کنید.
۳. دوراندیشی را در خود ایجاد کنید.
۴. گوش دادن فعال را تمرین کنید.
۵. سؤال کنید.
۶. شواهد موجود را ارزیابی کنید.
خودآگاهی بیشتر به معنی در نظر گرفتن فرایند تفکر، ارزشها، اصول اخلاقی و باورهای دیگر است. به چه چیز باور دارید؟ افکار شما چگونه این ارزشها را منعکس میکنند؟ بهصورت منطقی و عاقلانه فکر کنید که به چه چیز علاقهمند و از چه چیز بیزار هستید. آگاهی از اولویتهای شخصی، نقاط ضعف/قوت و سوگیریهایتان به شما کمک میکند درک بهتری از طرز برخوردتان با موقعیتهای خاص از یک نقطهنظر خاص داشته باشید.
اینکه چگونه اطلاعات را دریافت و پردازش میکنید را شناسایی و ارزیابی کنید. برای اینکه در محل کار به کارمندی تبدیل شوید که ازنظر ذهنی مؤثرتر است، درک روشتان در گوش دادن به اطلاعات، سپس تفسیر کردن آنها و در آخر واکنش نشان دادن به آنها، بسیار حائز اهمیت است.
متفکر منتقد بودن بدان معناست که شما پیشداوریهای خود و تأثیر آنها بر راهحلها و تصمیماتتان را تشخیص میدهید. قبل از گرفتن تصمیمات کاری، صرف کردن زمانی برای تجزیهوتحلیل فرآیندهای ذهنیتان به شما کمک خواهد کرد که معقولانهتر عمل کنید.
در نظر بگیرید که دیگران درباره یک موقعیت یا تصمیمی که شما میگیرید ممکن است چه احساسی داشته باشند. پیامدهای احتمالی یک موقعیت و تغییرات بالقوه مثبت و منفی را مشخص کنید. دوراندیش بودن و پیشبینی اینکه عمل شما در محل کار چه عکسالعملهایی را به همراه دارد، به شما در انتخاب گزینه صحیح کمک خواهد کرد.
گوش دادن فعال یک عنصر اساسی تفکر انتقادی مؤثر است. وقتی همکاران و ناظرانتان صحبت میکنند با دقت و توجه کامل گوش دهید، همدلی را تمرین کنید و روی درک دیدگاه آنها تمرکز کنید. به دست آوردن درک کاملی از خواستهها، نیازها و انتظارات آنها میتواند به شما در داشتن یک واکنش مثبت و درنتیجه گفتوگوهای پربار بعدی کمک کند.
وقتی مطمئن نیستید همیشه سؤال بپرسید. با آنچه از قبل میدانید شروع کنید و تأیید کنید که آیا تمام جزئیاتی که میدانید صحیح است. از مخاطبتان سؤال کنید تا نکات مهم را تکرار کرده باشید یا بابیان آنچه گفتهشده، این بار به زبان خودتان، مشخص کنید آیا مطلب را درست درک کردهاید یا نه. برای دریافت جزئیات بیشتری که ممکن است در ذهنتان مانده باشد سؤال کنید. از خودتان بپرسید که آیا مطلب بیانشده یک حقیقت است، یک نظر است و یا یک ایده. این گام میتواند در تعیین هدف و ارزش اطلاعات دادهشده به شما کمک کند.
از حقایق و تجارب قبلی استفاده کنید تا تصمیم فعلی را از طریق تفکر نقادانه اتخاذ کنید. آیا قبلاً با پروژه یا چالش مشابهی مواجه شدهاید؟ از آن تجربه چه آموختید؟ با تحقیق کردن، طبقهبندی اطلاعات و استفاده از تجارب قبلی بهعنوان شواهد موجود، میتوانید به راهحل کاربردیتر و مؤثرتری برای کار کردن در زمان حال برسید.
داشتن یک منتور علاوه بر اینکه میتواند در رسیدن به راهحلها و تصمیمگیریها به شما کمک کند، در توسعه انواع مهارتها نیز مفید است. منتور به شما کمک میکند که در حین استفاده از تفکر نقادانه متمرکز بمانید و ممکن است منابعی داشته باشد تا به شما در تقویت مهارتهای تفکر نقادانه کمک کند.
هدف بسیاری از تمرینات تیم سازی بهبود مهارتهای تفکر نقادانه، هم برای گروه و هم برای افراد، است. اگر سازمان شما این تمرینات را به کار میگیرد حتماً در آنها شرکت کنید و اگر چنین چیزی در دستور کار سازمان شما نیست، معرفی کردن تیمتان برای نمونههایی در طول جلسات یا کسب مزایای مشابه را در نظر داشته باشید.
قرار گرفتن در منصب راهبر ممکن است شما را ملزم به حلوفصل تعارضات یا گرفتن تصمیمات مهم کند. چنین مسئولیتهایی، تجارت دنیای واقعی هستند که نیازمند تسلط بر مهارتهای تفکر نقادانه میباشند. بهمنظور اصلاح این مهارتها در خودتان، درخواست کنید که بهعنوان مدیر یا دستیار در یک پروژهی جدید فعالیت کنید.
منابع: