ماه رمضون شروع شد با همه ی خاطراتش و سختیاش و تمام لذت های که برای خودم داره.
روز اول ماه رمضون قبل افطار مثل همیشه گفتم اَللّهُمَّ لَکَ صُمْنا وَعَلى رِزْقِکَ اَفْطَرْنا فَتَقَبَّلْ مِنّا اِنَّکَ اَنْتَ السَّمیعُ الْعَلیمُ
اخرش که میگه السمیع العلیم خیلی منو برد به فکر که چقدر خوبه که خدا همیشه هست حضور داره و مارو میشنوه و چقدر این حضور و شنیدن به من تو زندگیم کمک کرده و تونستم بزرگترین چالش های زندگیمو فقط با این علم که خدا منو میشنوه حل کنم.
من دانشجوی کوچینگ هستم
وقتی این ارتباطم با خدا رو مقایسه کردم با ارتباط کوچ و مراجع خیلی لذت بردم از انتخابی که کردم و از مسیری که در اون هستم.
حالا ممکنه ببپرسید اصلا کوچینگ چیست؟
این مسیری که ازش صحبت میکنی چیه؟
تو مطالب بعدی به طور کامل براتون توضیح میدم.