چند سالی هست که در کنار پروژه های برنامه نویسی و طراحی سایت، مطالعه و تمریناتم، بخشی از وقتم رو برای کمک به دوستانی میدم که علاقمندند برنامهنویسی رو یاد بگیرند، وارد این دنیا بشن، و یا دوست دارند در این مسیر پیشرفت کنند. به سوالات فنی و غیرفنی اونا جواب میدم، به حرف ها و ابهامها و مشکلاتشون گوش میدم و سعی میکنم جواب بدم، کمک و راهنمایی کنم، یا حداقل شنونده باشم.
امروز داشتم فکر میکردم در این موقعیت، من چی حساب میشم؟ آیا کوچ برنامه نویسی ام؟ مربی؟ شایدم منتور هستم؟ معلم کدنویسی باشم یا مشاورِ یادگیری برنامه نویسی؟
خوب ظاهرا لازمه کمی دقیق بشیم روی موضوع تا ببینیم تفاوت اینا چی میتونه باشه.
میگن که منتور به طور خیلی ساده، کسی است که تخصص و علم و تجربه اش رو در اختیار کسایی که تجربه کمتری دارن میگذاره. تجربهها و مهارتهاش رو برای پیشرفت بقیه ارائه میده تا اونا بتونن اعتماد به نفس بیشتری برای پیشرفت داشته باشن.
منتور رو به معنیِ پیش کسوت و مرشد میدونن.
نکته اینه که منتور طبق تجربههای شخصی و دانش خودش به بقیه کمک میکنه. منتور از تازه کارها حمایت میکنه. منتورینگ بیشتر یه کارِ غیررسمی (از نگاه سازمانی) و یک ارتباط بلندمدته.
اینطور گفتن که یک کوچ روی زمینه های خاص متمرکز میشه. اهداف رو تشخیص میده و رتبهبندی شون میکنه تا کمک کنه به شکل منظم و پله پله پیش بری. پس اینکار نسبت به منتورینگ، مسئولیت محدودتر و فضای رسمیتری داره.
کوچ با ارزیابی و درک وضع موجود شروع میکنه، و بعد روندها و مسیرها رو تعریف میکنه تا به چشم انداز نهایی برسی.
ممکنه کوچ دقیقا در زمینه کاری شما متخصص نباشه، اما تلاشش اینه که کمکت کنه تا کشف کنی چی میخوای و چطوری میخوای بهشون برسی.
کوچ، فکر تحویل شما نمیده، کمک میکنه خودت فکر کنی.
خوب انقدی که من بررسی کردم، مربی و کوچ را با هم یکسان می دونن. در نتیجه میریم بعدی.
مشاور اصولا باید متخصص باشه، یعنی مهمتر از تخصص در رشته خودش، متخصص در راهنمایی دادن به دیگرانه، و این شغل و کارشه.
توی مشاوره، شما خیلی بیشتر انتظار داری تا دستورالعمل ها و راهنماییهای روشن و مشخص تحویل بگیری و انجامشون بدی.
خوب این یکی رو همه مون می تونیم تشخیص بدیم. وقتی جایی دیدی که کسی داره یک تنه و تمام مدت حرف میزنه و کلا دستور میده، و بقیه هم بیشتر گوش میدن و فقط قبول میکنن و انجام میدن، اینجا بیشتر با یک معلم طرف هستیم?
اینجا شاگرد نقش چندانی نداره و فقط منتظر میشه تا معلم بهش بگه چیکار کن و چه نکن. می خوای طراحی سایت یاد بگیری، این کتابو بگیر بیا بشین تو کلاس.
با این تفاسیر، به طور خلاصه:
1. منتور تجربه هاش رو میده به شما (دوستی که قبلا اون راه رو رفته).
2. کوچ (و مربی) اوضاع رو چک میکنه و در یک زمینه محدود، کمک میکنه لیستی از کارای درست و چیزی مثل رودمَپ بسازی.
3. مشاور بهتون راهنمایی تخصصی میده که چیکار کنید (کارش اینه).
4. معلم میگه حالا که نشستی پای درسِ من، بهت میگم (دستوری) چه کنی.
یه وقتایی که از تجربههای خودم، با کسی به اشتراک میگذارم، دارم منتورینگ برنامه نویسی میکنم.
یه وقتایی که بیشتر گوش میدم و کمتر جواب واضح دارم، و سوال میپرسم، و کمک میکنم شخص اوضاع رو بهتر تحلیل کنه و بفهمه چطور میتونه پیش بره (و ممکنه تجربه و تخصص در اون زبان/رشته/زمینه خاص نداشته باشم) دارم کوچینگ برنامه نویسی و مربیگری برنامه نویسی میکنم.
ظاهرا کوچینگ و منتورینگ خیلی میتونن نزدیک و حتی گاهی شاید همزمان و ترکیبی باشن.