نفحات نفت؛ جستاری در فرهنگ نفتی و مدیریت نفتی (نفحات نفت به معنی «بوهای خوش نفت») مقالهٔ بلندی است به قلم رضا امیرخانی در نقد مدیریت و فرهنگ نفتی. (ویکی پدیا)
کتاب سال ۸۹ به چاپ رسیده یعنی بیش از ۸ سال پیش، پس ممکنه مطالب کتاب با واقعیات امروز مطابقت نداشته باشن ولی با اینحال خوندنش خالی از لطف نیست.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
اصل گرفتاری، نفت نیست. عوامانه است نظری که نعمت نفت را نقمت میداند، اصل گرفتاری، مالکیت دولتی نفت است.
نگاهی به تاریخچهی ملی شدن صنعت نفت، از مخالفتهای سیاسی ابتدایی دکتر مصدق، تا پای مردی انتهایی وی و آیتالله کاشانی و حذف سلطهی انگلیس نکات فراوانی را روشن میکند. اولین نکته این است که برخلاف شعار ملی یون، نفت هیچگاه در ایران ملی نشد، نفت دولتی شد.
دکتر مصدق شاید با حذف نگاه استعماری انگلیس، قدم بسیار بزرگی برداشته باشد -که البته همین قدم نیز بعدتر در گرماگرم بیتدبیریها، نفوذ استعماری امریکاییها را تسهیل کرد- اما هرگز نتوانست در حذف نگاه استبدادی معطوف به نفت، موفقیتی کسب کند.
نفت - چه پیش از انقلاب و چه پسازآن - دولتی باقی ماند و اگرچه ظاهر قوانین تغییر کرد و مثلاً نفت از درآمد خالصه ی شاهنشاهی به انفال تغییر نام یافت، اما دست دولت در استفادهی بیحساب از آن، همچنان بازماند.
...
... اگر دولت درآمدش را مثل همه جای عالم، از طریق نظارت و گرفتن حقوق مالیاتی از کارکرد بخش خصوصی بهدست میآورد، مجبور به تسهیل قوانین برای کارکرد بهتر بخش خصوصی میشد؛ مجبور به کمک به گردش چرخ مردم میشد و مهمتر از همه مجبور به پاسخگویی میشد.
وقتی دولت نفت را مال خودش میداند و نه مال مردم، و مردم راهکاری برای نظارت روی مالشان ندارند و ید دولت هم در مفت خواری نفت، مبسوط گذاشتهشده است، دولت به چه کسی باید پاسخگو باشد؟! شعار میدهیم که دولت بایستی پاسخگو باشد. همه قرار است از هم سؤال بپرسند و پاسخ بدهند. میبینیم هیچ خبری نشده است، و نمیدانیم که ریشهی پاسخگویی مربوط به زمانی است که دولت مواجببگیر ملت باشد و این سازوکار البته روشن باشد. در چنان شرایطی پاسخگویی هر مسوول دولتی امری طبیعی است.
مسوول سه لتی اما اینجا دغدغهی پاسخگویی ندارد. آنطرف آب، مسوول دولتی با پول مالیات مردم پروژه تعریف میکند و از محل پول مالیات مردم حقوق میگیرد. اما مسوول سه لتی ما مستقیماً از نفت پول برمیدارد و احساس نمیکند که این قصه ربطی به مردم داشته باشد.
مسوول سه لتی خود را مواجببگیر مردم نمیداند. خود را آدم مردم نمیداند. خود را خادم و مستخدم مردم نمیداند. او در ذهنش پول از دست مردم نمیگیرد، پول برداشت میکند از یک چاه ویل انحصاری لایزال بیحساب... چاه مفت نفت.
نفت دولتی اقل نقمتش، ساخت مسوول سه لتی است...