همیشه از روزهایی می ترسیدم که برای رسیدن به رویاهایم مجبور بشوم دست به کارهایی بزنم که اصلا شبیه رویاهایم نیست
مدتی بود که به صورت کاملا بی بند و افسار گسیخته زندگی می کردم و برایم بخشهای اصلی زندگی ، زیاد دیدنی و ملموس نبود . البته کرونا هم بود و به این از هم گسیختگی فرصت پیدا و عیان شدن را نمی داد
الان که مدتی هست برای انجام ماموریتی که به جبر روزگار مجبورم به آن دست پیدا کنم ،در تلاش هستم متوجه شدم که زندگی همچنان هم خوش خوشان نیست و باید برای دقیقه به دقیقه اش فکر کرد
همین را می توانم بگویم که روزهای سخت حتما پس از روزهای آرامش می آیند و بلعکس.
امیدوارم این رویاهای دور و دلچسب از سرم پرنکشند و روزهای سخت رو به رو را برایم جهنم نکنند .
پایدار باشین