امروز میزگرد مدیران و کارآفرینان بود و من هم طبق برنامههای قبلی و همکارهایهای که با روزنامه خراسان داشتم، بعنوان همکار در برگزاری، کمک کردم.
صحبتهایی که بین کارآفرینان برای جالب است. ذهن حلالکننده مسئله من هم که مریض است و دنبال جوابدادن به همه مسائل دنیاست، دنبال حل مشکلات اقتصادی کشور بود. هِی ذهن مریضم به من میگفت برم سراغ حوزه اقتصادی و آنجا را آباد کنم!
اما دنبال یک جواب تربیتی بودم. جوابی که ریشه در زمان نوجوانی و جوانی آنها داشته باشد. جوابی که ریشه در رفتار و ویژگیهای آدمها داشته باشد. چند ویژگی رفتاری که کشف کردهام را میخواهم بنویسم.
حرفهای خانم علیرضایی، رئیس اسبق سازمان صنعت، معدن و تجارت خراسان رضوی، همچنین صحبتهای آقای محمدیان، عضو اتاق بازرگانی خراسان رضوی، در چند میزگردی که بودم، تاکید داشتند به حل مشکلات از طریق تشکل و صنف. یعنی همان چیزی که قبلا از استاد خودم، آقای معماریانی هم شنیدم، تشکیلات. یعنی آدمهایی که اهل کار تیمی باشند و دنبال حل مسائل به روش تیمی باشند.
یک ویژگی دیگر کارآفرینان، این هست که همهشان پوستشان کلفت هست. و یکی از دلایل این پوست کلفتی، نشات گرفته از هویت ملیشان هست. یعنی آنچیزی که بعد از فهمیدن تمام مشکلات، کمبود خودشان یا سنگاندازی، باز هم دنبال کار هستند. بازهم کلهشان بوی قرمهسبزی میدهد و دنبال نتیجه کار خودشان میدوند. میتوانم همه آنها در این خلاصه کنم که یکی از ویژگهای مشترکشان، قطعا عرق ملیشان میباشد..
منعطف بودن همین از آن ویژگیهای مشترک آنها بود. همانطور که در انتشارات، مولفی که حرف گوش کن هست و حاضرست هرچه را نوشته را بیرون بریزد و گوش به حرف مدیرتولید بدهد تا کارش خوب نتیجه بدهد، در صنعت هم هرکس به بزرگان گوش بدهد و به کارش تعصب نداشته باشد، پیروزمند است بنظرم. همانطور که مولف گاهی، تمام محتوا خود را از صفر بروز میکند، آدم هم باید ظرفیت این را داشته باشد که کسبوکار و زندگی خود را زمانی که فهمید باید اصلاح کند، اصلاح کند.
اینها چندتا چیزی است که بصورت برداشت شخصی از این چندتا میزگردی که داشتم، نوشتم.