از موقعی که اعلام کردم که قراره برای کار جدیدم به آلمان برم، پیامهای بسیاری دریافت کردم که مضمون اکثریتشون این بود که چه جوری از طریق دیجیتال مارکتینگ میشه آفر کاری خارج از ایران گرفت؟
برای همین سعی کردم نکات و مواردی که طی این مدت یادگرفتم و اجرایی کردم رو کتبی کنم که برای بقیه هم مفید باشه. لازمه تاکید کنم که تمامی این نکات مرتبط با تجربهی شخصی من از این فرآینده و حتما کامل نیست.
اول از همه، باید خودتون رو برای یک فرآیند طاقتفرسا آماده کنین. قراره بارها ریجکت بشین. هر بار که ریجکت بشین هم اذیت میشین، چون ممکنه که روزها برای یک موقعیت تلاش کرده باشین و احساس ۹۹٪ای به اوکی شدنش داشته باشین. مهم اینه که بدونین هر بار ریجکت شدن مساویست با یک فرصت یادگیری که در مورد ۲ راجع بهش نوشتم.
فرآیند استخدام مثل یک فانل بازاریابی میمونه. بالای فانل جاهاییه که براشون اپلای میکنین، وسط فانل مصاحبههای مختلفه، و در انتهای فانل به آفر میرسین (بعد از آفر هم مرحلهی ایجاد Loyalty هست که تجربهی کاری شما ایجادش خواهد کرد).
حین فرآیند باید مدام کانورژنریت قسمتهای مختلف فانل رو بهینه کنین. برای این که بتونین سنس بگیرین که کدوم قسمت مشکل داره، باید اون قدری اپلای کنین تا دیتای مناسب براتون جمع بشه. با تصحیح مداوم اشتباهات، قسمتهای پایینیتر فانل براتون نمایانتر میشه و جلوتر میرین.
در مورد Build-Measure-Learn در Lean Startup بخونین.
ضمنا یادتون نره که برای بهبود کانورژنریت، لازم نیست فقط خودتون دیتا جمع کنین. در مورد اکثر کارهایی که انجام میدین، Best Practiceها و نمونههای موفق فراوانی وجود داره. بنابراین لازمه به طور مداوم ریسرچ کنین و بهبود ایجاد کنین.
شما برای نوشتن رزومه، کاورلتر، و تبادل ایمیل با کارفرما نیاز به مهارت نوشتاری در سطح بالا دارین. علاوه بر اون، لازمه که اصول مکاتبات تجاری (Business Correspondece) رو بلد باشین. نوشتن ایمیل رسمی، آداب و رسوم خاص خودش رو داره که باید رعایت بشه.
برای مصاحبه هم به توانایی Speaking بالایی نیاز دارین تا بتونین شفاف و بدون مشکل خودتون رو ارائه بدین. علاوه بر اون، لازمه که به Best Practiceهای سوالهای معمول در مصاحبههای کاری مسلط باشین. خیلی از سوالها قابل پیشبینی هستن، و آماده بودن برای اونها باعث میشه که روونتر و با اعتماد به نفس بیشتر صحبت کنین.
طی این مدت حوزههایی دیدم که برای دیجیتال مارکتینگ پرتقاضا هستن. حتما اینها کامل نیستن چون من بیشتر برای موقعیتهای Performance Marketing سرچ میکردم، اما میتونن بهتون سنس بدن که روی چه مهارتهایی میتونین بیشتر تمرکز کنین:
مهارتهای پرتکرار و مشترک بین اکثر حوزهها
مهارتهای فنی
پرفرمنس مارکتینگ و Paid Advertising: تجربهی PPC در اسکیل بزرگ، تجربهی کار با پلتفرمهای تبلیغاتی Google و Facebook و غیره، تجربهی کار با ابزارهای Bid Management، تجربهی مدیریت data feedها، دانش در خصوص API integrationهای پلتفرمهای تبلیغاتی، تجربهی Programmatic Marketing و کار با DMP/DSP/SSPها، تجربهی A/B Testing.
آنالیتیکس، تحلیل داده و Conversion Rate Optimization (CRO): دانش و تجربه در حوزهی Marketing Attribution، دانش HTML/CSS/JavaScript، تجربهی پیادهسازی Event/Conversion Tracking با Google Tag Manager، دانش عمیق در Google Analytics و ابزارهای مشابه، دانش عمیق در کار با Excel/Google Sheets، دانش SQL و گاهی موارد Python، تجربهی Google Data Studio یا ابزارهای مشابه.
ایمیل مارکتینگ، Lifecycle Marketing و CRM: تجربهی ایجاد Marketing Automation و Workflowها با استفاده از ابزارهای مختلف، تجربهی ایجاد CRM integration با ابزارهای مختلف، تجربهی کار با Email Service Providerها و موارد فنی مرتبط با Email Marketing.
سئو: تجربهی بهینهسازی سایت برای SEO در مقیاس بزرگ، تسلط بر Technical SEO، تجربهی Backlink Acquisition و تکنیکها، تسلط بر Google Analytics و Google Search Console و ابزارهای سئو مثل SEMrush و Ahrefs.
نکتهی بسیار بسیار مهم: برای یک جا هم الکی اپلای نکنین. Every Apply Counts. باید فقط موقعی اپلای کنین که مطمئنین میخواین جایی کار کنین. روشهای Easy Apply لینکدین و موارد مشابه رو اصلا استفاده نکنین. دلیل این همه تاکیدم اینه که این روشهای فلهای اپلای کردن، دیتا و سیگنال اشتباه میدن. ۹۹٪ ریجکتتون میکنن و ناامید میشین، بدون اینکه هیچ نکتهای یاد گرفته باشین (اشاره به موضوع فیدبک لوپ یادگیری که بالاتر گفتم).
من فقط از LinkedIn برای پیدا کردن موقعیتها استفاده میکردم. در قسمت Jobs، موقعیت مکانی رو Worldwide میذاشتم و در قسمت سرچ مینوشتم marketing AND relocation. میشه کوئریهای Boolean مختلفی نوشت که در نهایت برای شما شغلهایی نمایش داده بشه که کیوردها رو شامل بشن.
بعد باید دونه دونه موقعیتها رو بررسی کنین تا موارد زیر رو متوجه بشین:
اگه موقعیت فیلترهای بالا رو رد کرد و شرح شغلیش هم مناسب شما بود، به یک لیست اضافهاش کنین (شخصا از Trello استفاده میکردم). من هر چند روز یکبار مینشستم پای لینکدین و ۷-۸ تا موقعیت پیدا میکردم. این طوری تا چند روز نیازی به سرچ نداشتم و فقط اپلای میکردم.
نکتهی بسیار بسیار مهم: رزومهی کلی به درد نمیخوره و برای هر اپلای باید رزومهی منحصر به فرد بفرستین.
من با توجه به مسئولیتهای متنوعی که در استارتاپها داشتم، کارهای زیادی انجام داده بودم که همشون برای همه جا جذاب نبود. جنرالیست بودن و تجربههای لید کردن تیم برای رولهای مدیریتی خیلی خوبن، اما برای رولهای تخصصی در یک زمینه ممکنه جذاب نباشن. به همین دلیل، برای رولهایی که در یک زمینهی Narrow تخصص میخوان، نباید تجربیات غیرمرتبط رو ذکر کرد.
بنابراین، با توجه به سوابق و تجربیات و دانشتون، ببینید که در چه زمینههایی مهارت دارین، مایلین کار کنین، و میتونین رزومه داشته باشین. یک نفر میتونه هم رزومه با محوریت SEO داشته باشه، هم رزومه با محوریت Analytics، و هم رزومه با محوریت Digital Marketing Manager. مهماینه که در هر کدوم از این محوریتها تجربهها و دستاوردهای جذابی داشته باشین که بتونین ذکرشون کنین.
روش درست کردن رزومه
firstname_lastname_resume.pdf
تبریک میگم، رزومهتون برای اپلای در یک موقعیت آمادست.
کاورلتر هم مثل رزومه باید ATS-Friendly باشه و هم باید توجه مسئول جذب و استخدام رو به خودش جلب کنه. در کاورلتر باید پلی ایجاد کنین بین رزومهتون و موقعیتشغلی مد نظرتون. باید داستانی بگید که نشون بده چرا شما بهترین شخص برای اون موقعیت هستین، چه از نظر تطابق رزومه و تجربیات با نیازمندیهای شغل، چه از نظر همراستایی چشمانداز کمپانی با اهداف شما، چه از نظر جذابیت و معنای Industry برای شما، یا هر مورد دیگهای که نشون بده شما از دیگران برای اون موقعیت برتر هستین.
این یک نمونه از کاورلترهاییه که استفاده کردم.
فایل کاورلتر رو هم به این شکل نامگذاری کنین: firstname_lastname_cover_letter.pdf
در مورد تکنیکهای مصاحبه محتوا بسیار است و کافیه که یه کم سرچ کنین و در یوتیوب بگردین تا کلی مطلب و ویدئو پیدا کنین. اما لازمه که خیلی تمرین کنین تا بتونین به سوالهای که جوابهای مرسوم دارن مسلط باشین و همچنین، مدل گفتار و تلفظتون تقویت بشه. همچنین تکنیکهایی مثل STAR رو حسابی باید تمرین کنین. بهترین حالت اینه که با یک نفر که زبانش از شما بهتره مدام تمرین کنین تا تصحیحتون کنه.
من هر روز در مورد بهترین روشهای جواب دادن مطالعه میکردم، و قبل هر مصاحبه هم حداقل یکبار تمرین میکردم، بر اساس سوالهایی که احتمال میدادم ازم بپرسن.
توجه کنین که از ابتدای مصاحبه و سوال Tell me about yourself باید برای هر شرکت و موقعیت به طور خاص آماده باشین و مهمترین و مرتبطترین تجربیات و دستاوردها رو ذکر کنین.
برای مصاحبهی اول که معمولا با مسئول جذب و استخدام است، حتما سایت شرکت، لینکدینشون، و لینکدین شخص مصاحبهکننده رو به دقت بررسی کنین و نکات مهم رو یادداشت کنین تا در طول مصاحبه یادتون باشه بهشون اشاره کنین. از صفحهی Careers یا About Us ارزشهای شرکت رو پیدا کنین، اینها برای HR اهمیت زیادی دارن. همچنین، در مورد اینکه چرا میخواین به شرکت جدید و کشور جدید برین هم دلایل موجه داشته باشین.
برای مصاحبههای فنی، سعی کنین تا جای ممکن از استراتژی مارکتینگشون سر در بیارین. هر چه قدر میتونین راجع به کانالهای جذب، مدل Messaging و Positioning، تبلیغات، سوشال مدیا، لندینگپیجهای مهم، و هر چیز مرتبط با دیجیتال مارکتینگ اطلاعات کسب کنین. از ابزارهایی مثل SEMrush، الکسا و SimilarWeb استفاده کنین و اسم اشخاص مصاحبه کننده رو سرچ کنین ببینین توی Medium یا سوشال مدیا راجع به چالشهاشون گفتن یا نه. اگه چیزی پیدا نشد، اسم بقیهی اعضای تیم مارکتینگ رو سرچ کنین شاید چیزی پیدا شد. اگه باز هم پیدا نشد، راجع به رقبای بزرگترشون سرچ کنین. معمولا یه سری از تاکتیکها بین رقبای صنعت شبیهن.
برای مصاحبهی آخر، حتما موضعتون رو در قبال Offer از قبل مشخص کنین. قراره مذاکره کنین؟ حداقلی از حقوق مدنظرتون هست که پایینتر از اون حاضر به همکاری نیستین؟ به زمان نیاز دارین؟ اینها رو یادداشت کنین و دم دست داشته باشین.
بین مصاحبهها
حواستون باشه شخص مسئول استخدام معمولا سرش بسیار شلوغه و شما خیلی سریع از یادش میرین. بنابراین، لازمه که یک رابطهی حرفهای از همون ابتدا شکل بدین و ارتباط خوبی با او ایجاد کنین.
بعد از هر مرحله، ایمیل بزنین، تشکر کنین و نکاتی که در مرحلهی قبل دیدین براشون مهمه رو یادآوری کنین. دوباره تاکید کنین که چه قدر اشتیاق دارین و چرا براتون مهمه که به مرحلهی بعدی برین.
در لینکدین اشخاصی که باهاتون مصاحبه میکنن رو فالو کنین، و اگه پست جالبی ازشون دیدین لایک کنین. البته خیلی هم قفلی نزنین روشون که مثل استاکرها به نظر نیاین.
اینها مواردی بودن که یادم موندن و امیدوارم مفید بوده باشه. باز هم تاکید میکنم که لازمه بسیار سرچ کنین، مطالعه و تمرین کنین، یاد بگیرین و خسته نشین. فکر کنین که این همه تاحالا برای بیزنسهای مختلف کمپین اجرا کردین و فانل بهینه کردین، حالا نوبت خودتونه.