زمانی که شهید #مهدی_باکری ،شهردار ارومیه بود ...
روزی برایش خبر آوردند که بر اثر بارندگی زیاد ، در بعضی نقاط سیل آمده است .
مهدی گروه های امدادی را اعزام کرد وخود هم به کمک سیل زدگان شتافت .
در کنار خانه ای ، پیرزنی به شیون نشسته بود ، آب وارد خانه اش شده بود و کف اتاقها را گرفته بود ،
در میان جمعیت ،چشم پیرزن به مهدی خیره شده بود که سخت کار می کرد ،
پیرزن به مهدی گفت : «خدا عوضت بدهد ، مادر ، خیر ببینی ، نمی دانم این #شهردار فلان فلان شده کجاست ، ای کاش یک جو از غیرت شما را داشت...»