در حاجی آباد دومک (بلوچستان) دیده به جهان گشود.پسر اول.خانواده محبوب و عزیز عموهایش
همچنان پدرش (جلیل) بزرگ خانواده بود.محبت این برادران در قریه خودشان حاجی آباد زبان زد همه فامیل شه بخش بود.پدر جلیل مردی مهربان دلسوز و مطیع خانواده بود.و در بین براداران از احترام خاصی برخوردار بود.جلیل کودکی پرشور پر انرژی و بانمک بود
گاهی با گوسفندان گاهی دوچرخه تفریح میکرد در روستا از انجای که پدرش بزرگ قریه بود.طبعا وی از نظر وسایل تفریح ان زمان نسبت به هم سن و سالانش معتبرتر بود.
اما این خوشحالی و سرزندگی روستای حاجی آباد دیری نپایید که با خبر وفات پدر جلیل سوگوار شد
پدر حاجی آباد در سانحه تصادف در محور بم به زاهدان از این جهان رخت بر بست.
ج.جلیل.ج.رد.او تا این برهه از زندگی چنین درد عظیمی را تجربه نکرده بود.عزیز کرده بابا تنها شد.این درد فقط برای جلیل نبود بلکه برای حاجی آبادیها بسیار سنگین و غافلگیر کننده بود.برادر و عموی جلیل
گل محمد معروف به گل جان هم کمتر از جلیل نبود زیرا برادر کوچک خانواده و عزیز کرده داداشش بود.
mزندگی نامه جلیل
گذشت و جلیل یواش یواش پی برد که مسعولیت خانواده به دوشش افتاده زیرا در منطقه بلوچستان قانون بر این منوال هست.فرهنگ همین است.
وی با بدهی تقریبا سیصد میلون تومانی در سالهای حدود ۸۳ تا ۸۵ روبرو بود.