مرزهای فکر
مرزهای فکر
خواندن ۳ دقیقه·۲ ماه پیش

اختلالات شخصیت در روابط عاطفی؛ چگونه قربانی شخصیت‌های سمی نشویم؟

گاهی رابطه‌ای را آغاز می‌کنیم با امید، با عشق، با رویا. اما چیزی در میانه‌ی راه شروع به خوردنمان می‌کند. آرام و بی‌صدا. شاید تحقیرهای کوچک باشد، شاید حس گناه همیشگی، شاید این‌که همیشه حق با «او»ست و ما همیشه باید «تغییر کنیم». این‌ها نشانه‌هایی از حضور شخصیت‌های سمی در روابط‌اند.
اما آیا همیشه تشخیص آن‌ها آسان است؟ و مهم‌تر از آن، آیا می‌توانیم یاد بگیریم چطور قربانی آن‌ها نباشیم؟


شخصیت سمی دقیقاً چیست؟ اختلال یا انتخاب؟

شخصیت‌های سمی لزوماً آدم‌های بدی نیستند. بسیاری از آن‌ها دچار اختلالات شخصیت هستند؛ مثل اختلال شخصیت خودشیفته، مرزی (BPD)، ضد اجتماعی (سایکوپت)، وابسته، وسواسی یا پارانویید.
این افراد ممکن است از درون احساس ناامنی عمیق، ترس از طرد شدن یا نیاز به کنترل شدید داشته باشند. اما مسئله این‌جاست که ناتوانی آن‌ها در ایجاد ارتباط سالم، شما را در مسیر فرسایش قرار می‌دهد.

چطور یک شخصیت سمی را بشناسیم؟ (قبل از اینکه خیلی دیر شود)

در اوایل رابطه، همه‌چیز ممکن است عالی باشد. ولی به مرور، نشانه‌هایی ظاهر می‌شوند:

  • کنترل‌گری پنهان: تصمیمات شما را زیر سوال می‌برد، لباس، دوستان، رفتار... همه‌چیز باید با نظر او باشد.
  • احساس گناه دائمی: هر مشکلی در رابطه به گردن شماست. حتی اگر ناراحت باشید، «زیادی حساس» هستید.
  • قطع ارتباط با دنیای بیرون: دوستان، خانواده یا شغل‌تان کم‌کم از زندگی‌تان حذف می‌شوند.
  • رفتارهای دوگانه: یک روز بی‌نهایت عاشق است، روز دیگر سرد و بی‌احساس. همیشه در هراس از «از دست دادن او» زندگی می‌کنید.
  • ناتوانی در پذیرش اشتباه: هیچ‌وقت نمی‌گوید «اشتباه کردم». همه‌چیز یا تقصیر شماست یا دنیا با او بدرفتاری کرده.


چرا در این روابط می‌مانیم؟ تله‌هایی که روان ما را اسیر می‌کنند

بسیاری از ما با زخم‌های کودکی بزرگ شده‌ایم. اگر در خانه‌ای بوده‌ایم که محبت مشروط، طرد یا بی‌توجهی دیده‌ایم، ناخودآگاه جذب رابطه‌هایی می‌شویم که همان الگو را تکرار می‌کنند. چون ذهن ما آشنا بودن را با امن بودن اشتباه می‌گیرد.

گاهی هم ترس از تنهایی، اعتماد به‌نفس پایین، یا وابستگی عاطفی شدید باعث می‌شود حتی وقتی می‌دانیم در رابطه‌ای ناسالم هستیم، باز هم بمانیم.

چگونه قربانی نباشیم؟ پنج قدم برای نجات روان از روابط سمی

۱. آگاهی: قبل از هر چیز، باید بفهمیم چه در حال رخ دادن است. مطالعه، مشاوره، و شنیدن تجربه‌های دیگران کمک بزرگی است.

۲. مرزبندی سالم: «نه» گفتن، حق داشتن خلوت، داشتن نظر مستقل. این‌ها نشانه خودخواهی نیست، نشانه سلامت روان است.

۳. بازسازی اعتماد به نفس: شخصیت‌های سمی با تخریب اعتماد به نفس ما را ضعیف می‌کنند. باید یاد بگیریم خودمان را بدون تایید آن‌ها هم دوست داشته باشیم.

۴. درخواست کمک: ترک رابطه با شخصیت سمی سخت است. گاهی لازم است درمانگر یا مشاور در کنارتان باشد.

۵. تصمیم نهایی: گاهی می‌توان رابطه را نجات داد (اگر طرف مقابل به درمان متعهد باشد)، گاهی باید رفت. انتخاب با شماست، اما ارزش‌تان را فراموش نکنید.

اگر تا اینجا خواندی، شاید این جمله برایت باشد:

تو برای خُرد شدن ساخته نشده‌ای.
عشق واقعی، رشد می‌دهد. نه این‌که له کند.
اگر در رابطه‌ای هستی که حس امنیت، احترام و آرامش در آن نیست، شاید وقتش رسیده تجدید نظر کنی.
ترس از تنها ماندن طبیعی است، اما ماندن در رابطه‌ای که آرام آرام تو را از درون می‌کُشد، بهایی است که هیچ‌کس نباید بدهد.

اگر تجربه‌ای شبیه این‌ها داشتی یا سوالی ذهنت را مشغول کرده، برام بنویس. شاید حرف تو، راهی برای کسی دیگر باشد. 🌱
(و اگر این متن برات مفید بود، ذخیره‌اش کن یا با کسی که نیاز داره، به اشتراک بذار.)

اعتماد نفس
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید