تشکیل اتحادیههای کارگری از دیگر نتایج انقلاب صنعتی بود که موجب قدرت گرفتن کارگران گردید. در اواخر قرن ۱۹ در تمام کشورهای اروپایی همه مردان بالغ حق رای داشتند از اینرو کارگران هم به عنوان قشر عظیمی از رای دهندگان وارد میدان انتخابات شدند و به یک قدرت سیاسی تبدیل شده و توانستند امتیازاتی بگیرند و قوانینی به نفع خود تصویب کنند که میتوان به تاسیس حزب کارگر در انگلستان اشاره کرد.
در ایران نهضت قانونگذاری از مشروطیت آغاز شد. مشروطهخواهان به دنبال نظام مشروطه سلطنتی به شکل غربی بودند. از دید کلی در زمان مشروطه، مشروطهخواهان از طیف کل جامعه نبودند. رهبران آنها روشنفکران و شاهزادگان و خوانین و روحانیون بزرگ بودند و در حقیقت بافت آنها به شکلی بود که نمیشد از آنها توقع داشت که به فکر کارگران باشند. به همین دلیل در دو دهه اول بعد از مشروطیت شاهد حرکتی در جهت تصویب قانون برای کارگران نبودیم.
با روی کارآمدن رضاخان شرایط متفاوت شد:
۱. وی بسیار علاقه داشت که نمادهای تمدن مدرن را وارد ایران کند و چنین هم کرد.
۲. کاملاً با ورود پدیدههای حقوقی جهان صنعتی مبارزه میکرد.
در کل دوره رضا خان هیچ قانونی به نفع کارگران تصویب نشد. تنها متن قانونی که در این دوران تصویب شد قانون مدنی است که رابطه کارگر و کارفرما را تابع عقد اجاره میداند.
پ.ن: پست حقوق کار به صورت سریالی منتشر خواهد شد.