مراد از رویداد انهدامی اتفاق یا اتفاقات ناگهانی و یا غیر قابل پیشبینی است که جامعه مدنی و یا شهروندان در برابر آن قادر به مقابله نمیباشند. بر این اساس، دولت به عنوان زعیم و سرپرست جامعه وظیفه تلاش برای کنترل رویداد غیر مترقبه و نیز رفع آنرا دارد. سیل، زلزله، ویرانیهای ناشی ازجنگ، بیماریهای صعبالعلاج و ... جزء رویدادهای انهدامی میباشند.
در سیاستگذاری اجتماعی در خصوص "رویداد انهدامی" نظریات مدونی وجود ندارد، یا اگر هم وجود دارد بنده از آن بی خبرم، از اینرو مباحث مختلفی بر اساس دیدگاه های گوناگون تحت این عنوان قرار میگیرند اما نظریه پردازان بر این نکته که انهدام اجتماعی به صورت ناگهانی رخ میدهد و دولت میبایست در مقابل آن کنشگری داشته باشد اتفاق نظر دارند.
بر اساس تعریفی که از انهدام اجتماعی ارائه شد در سیاستگذاری زنان نیز میتوان به صورت تطبیقی ارتباط این دو با یکدیگر را بیان نمود. در سیاستگذاریهای زنان آنچه که لازم است در ابتدا مورد توجه قرار گیرد این است که "رویداد انهدامی" را چه چیزی تعریف میکنیم؟! بر اساس تعریف خام از انهدام اجتماعی فهمیدیم که غیر قابل پیشبینی بودن و غیر قابل کنترل کردن از ویژگیهای آن است. با استفاده از این دو مفهوم در ارتباط با زنان نیز میتوان بیان داشت که اتفاقاتی نظیر فوت همسر، از کارافتادگی، حاملگی و در کل؛ اتفاقاتی که به یکباره برای زنان میافتد و برای کنترل و رفع آن نیاز به حمایت دارند را میتوان ذیل " رویداد انهدامی" در سیاستگذاری زنان دانست.
اما سوالی که باید به آن توجه کرد این است که وضعیت اقبال دولت از رویداد انهدامی در سیاست های زنان به چه صورت است؟