در تعریف سیاست اجتماعی این موضوع مطرح است که چه اقداماتی باعث افزایش رفاه اجتماعی افراد جامعه میشوند. مولفههایی نظیر کاهش نرخ تورم، افزایش سطح سواد پایه، اشتغال پایدار و بسیاری از عوامل دیگر در تبیین این موضوع بیان شدهاند. یکی از مهمترین این عوامل پول است. زمانی که کردش پول وجود داشته باشد امکان تغییر نیز پدید میآید و بعد از آن مدیریت پول و موارد بعد از آن مطرح میشود اما تا پول نباشد چیزی نیست.
هر سال که اسفندماه شروع به کم شدن از روزهای تقویم میکند و به عید به اصطلاح باستانی نزدیک میشویم از پمپ بنزین گرفته تا آرایشگاه و تعمیرگاه خودرو و کاسبهای محلی و دستفروشان سطح شهر و فعالان عرصه حمل و نقل و همه و همه به عبارت «عیدی فراموش نشود» اشاره میکنند.
این عبارت، داستانهای فراوانی میتواند به لحاظ تاریخی داشته باشد که به نوبه خود جذاب است. اما در اینجا به یک موضوع دیگر میاندیشیم و آن این است: جامعه، فرصت سازی میکند.
افراد با توجه به منفعت خود میتوانند رسومات و شرایطی ایجاد کنند که امکان کسب درآمد بیشتر را برایشان فراهم سازد. درآمدی که ممکن است کم یا زیاد باشد؛ از اینرو جامعه نیز در بستر خود سیاستهایی را پدید میآورد. اگرچه موضوعی مثل دادن عیدی دادن نهادهای دولتی و خصوصی به کارمندان نیز به لحاظ تاریخی بی تاثیر در این موضوع داخل جامعه در حرفههای به اصطلاح آزاد نیست اما مراد این متن چیز دیگری است و صرفا به این موضوع اشاره ای گذرا شد که بیان شود میتوان از لنزهای گوناگون به فهم یک مسأله پرداخت. مسألهای که البته برای شما مسأله به نظر برسد.
البته یکی دیگر از هوشمندیهای جامعه با تعبیر دورکیم در مورد «ملاحظات اخلاقی» مشخص میشود. دورکیم بیان میدارد که به لحاظ تجاری روحیه حاکم کسب سود و منفعت است اما چطور میشود این موضوع را مدیریت کرد؟ چطور میشود برای کسب سود بیشتر «گرگ یکدیگر نشد»؟ دورکیم میگوید با ملاحظات اخلاقی. در عمل نیز میبینید که این گزاره کارکرد دارد. شما وقتی میبینید که فردی بیشتر از شما درخواست عیدی میکند با نوع نگاه کردن، زبان بدن یا سخن به او میفهمانید که میخواهید به او عیدی بدهید یا خیر و میخواهید چه میزان به او عیدی بدهید؛ کم یا زیاد. همین که شما عیدی بدهید و فرد تقاضای عیدی بیشتری بکند یا عیدی ندهید و فرد تقاضای عیدی بکند به نظر میرسد که ملاحظه اخلاقی و سایه سنگین آن بر این فضا کارش را شروع کند.
خلاصه که جامعه برای من از روز اولی که در دانشکده علوم اجتماعی در سال ۹۶ میدیدمش پیچیدهتر، زندهتر و جذاب تر شده است.
چه زیباست دانشجو بودن و نداشتن سواد.