پاسخ به این سوال برای هرکس میتواند بر اساس دیدگاه او متغیر باشد. چیزی که من در این سالیان فهمیدم این بوده که نخستین ذهنیت برای سیاستاجتماعی قدرت تفکر انتقادی است. تفکر انتقادی کمک میکند تا بتوانیم نسبت به ساخت وضعیت بهتر اقدام کنیم، یا اگر نتوانستیم در واقعیت تمام آن را اجرا کنیم لااقل در مسیر آن گام برداریم تا بتوانیم هدف خود را محقق سازیم. حال این هدف میتواند در حوزههای مختلف سیاست اجتماعی نظیر آموزش و بهداشت، کار و اشتغال، بیمه و مسکن باشد که بر اساس ذهنیت و علاقه و بسیاری از عوامل دیگر میتواند توسط فرد انتخاب شود.
تفکر انتقادی را میتوان به نوعی دهن کجی نسبت به شرایط موجود تعبیر کرد و از آن راهی برای رهایی و رسیدن به ایده آل ساخت. اینکه ایده آل چیست نیز نیاز به خلاقیت دارد. خلاقیت میتواند باعث ایجاد تنوع شود، تنوعی از جنس خارج شدن از چارچوبهای فکری رایج و تلاش برای ایجاد فضایی جدید.
آیا همین کافی است؟ نیاز به تفکر است.