محمد جواد محبی
محمد جواد محبی
خواندن ۴ دقیقه·۳ سال پیش

چرا چسباندن برچسب بی ام و روی سمند جواب نمی‌دهد (نقدی بر تلقین و وانمود کردن)


اگر واقعا خواستار این هستی که میلیاردر شوی، مثل آنها رفتار کن، مثل آنها لباس بپوش، مثل آنها حرف بزن….کتابهایی که آنها می‌خوانند را بخوان.

این توصیه‌ای است که یک منطق بسیار قوی دارد اما منطقی نیست?

***

اگر به اینستاگرام دقت کنید، صفحاتی که با عبارتهای تاکیدی مثبت و تلقین وجود دارند هم خیلی پرطرفدار هستند و هم کامنت‌های زیادی می‌گیرند ولی شرط می‌بندم که در بهترین حالت کمتر از ۱۰ درصد افرادی که این صفحات را دنبال می‌کنند، به اهداف جاه‌طلبانه خودشان می‌رسند، که در هر صورت می‌رسیدند….حتی اگر دنبال کننده این صفحات نبودند.

چرا وانمود کردن به شکلی که مرسوم است، غیر منطقی است و منجر به نتیجه نخواهد شد؟

ابتدا ببینیم که هدف از این کار چیست؟

هدف این است که ما به مرور و با تلقین کردن و وانمود کردن، ناخودآگاه خودمان را با باورهای جدید برنامه‌ریزی کنیم درسته؟

و

این کار (یعنی برنامه‌ریزی ناخودآگاه) مهمترین کار برای رسیدن به نتیجه است

پس اگر مهمترین است چه اشکالی در وانمود کردن وجود دارد؟

اولین اشتباه نادیده گرفتن خود درونی ماست

به نظر من عدالت خداوندی به این معنا هست که هر انسانی حداقل یک راه پیش روی خودش دارد که مختص خودش هست و او را به همه چیز می‌رساند (همه چیزی که برای سعادت مادی و غیرمادی لازم دارد)

و این سیستم هوشمند خداوندی، یک سیستم هدایتگر درونی در ما قرار داده که به شکل پیوسته، نظر خودش را در مورد افکار، گفتار و رفتار ما نشان می‌دهد.

چطور؟

با احساسات…..

وانمود کردن به کسی که نیستیم و الگو گرفتن از دیگران (هر چقدر هم که انسان خوب و درست و موفقی باشند) منجر به ارسال این پیام به سیستم هدایتگر درونی ما شده که تو نمی‌دانی و بیا و از این فرد تقلید کن.

سیستم هدایتگر درونی ما بسیار مغرور هست (و حق هم دارد چون همه چیز را می‌داند) و بنابراین با احساس منفی پاسخ ما (پاسخ ذهن) را می‌دهد.

بنابراین….اگر این وانمود کردن منجر به یک احساس بد درونی در شما می‌شود، به سرعت آن را ترک کنید و به خودتان برگردید. و اگر احساس منفی ندارید….آن را ادامه دهید.

به عبارت دیگر اگر از چسباندن برچسب بی ام و روی سمند خودتان خوشحال هستید و حس خوبی دارید آن را ادامه دهید اما اگر این کار موجب بروز یک حس عدم لیاقت و کفایت در شما می‌شود، این کار را ترک کنید. زود.

وانمود کردن موجب القای سندروم ایمپاستر یا سندروم متقلب در ما می‌شود

سندروم ایمپاستر یعنی اینکه در خلوت خودمان فکر می‌کنیم که شایسته این جایگاهی که داریم نیستیم. و معمولا گریبان افراد موفق را می‌گیرد.

خواستم در مورد این موضوع بیشتر بنویسم و بعد با یک مقاله خیلی خوب در این زمینه برخوردم که می‌توانید آن را با کلیک روی این لینک بخوانید

و نکته منفی دیگر این کار هم این است که امکان رشد واقعی ما را متوقف می‌کند

به قول آقای زیلاند تحقق هر هدفی در دنیا ناشی از دو نیت است

  • نیت درونی که آرزوی من را به هدف تبدیل کرده و من را گام به گام به جلو می‌برد
  • نیت بیرونی که دنیا به کار می‌برد تا با مکانیزمی که اصلا برای ما شناخته شده نیست، هدف ما را محقق کند

اگر نیت درونی ما کار نکند….یعنی هر صبح قصد رشد و حرکت نداشته باشیم، بعید است به جایی برسیم.

اما وانمود کردن این موضوع را به ما القا می‌کند که صرف وانمود کردن می‌تواند ما را وارد باشگاه ثروتمندها یا باشگاه کسانی که رابطه عالی دارند یا باشگاه افراد با تناسب اندام کند.

به عبارت دیگر ما را در انتظار یک پرش کوانتومی نگه می‌دارد.

من به پرش کوانتومی (آن چیزی که به یک رشد سریع در زمان کوتاه معروف است) اعتقاد دارم ولی چون اختیار آن در دست من نیست، ترجیح می‌دهم که روی انتخاب‌ها و تصمیم‌های روزانه خودم متمرکز شوم و زندگی خودم را مرکب کنم تا اگر جهش کوانتومی رخ داد….رشد من چندین برابر شود.

مانندفردیکههرماهپولخودشرابهروشسرمایه‌گذارباهوشسرمایه‌گذاریکردهومرکبمی‌کندواگرپدیده‌ایمانندجهشقیمتطلاوشاخصبورسرخداد،داراییاوچندینوچندبرابرمی‌شود

راه حل جایگزین چیست؟

۱# استراتژی خودمان را بر اساس رشد پیوسته بگذاریم…..نه پرش کوانتومی

شما این استراتژی را دارید؟

به عبارت دیگر آیا هر روز یک کار انجام می‌دهید که شما را یک قدم به خواسته خودتان نزدیک‌تر می‌کند؟

۲# احساس خودمان را به رسمیت شناخته و سعی نکنیم تا آن را عوض کنیم

بدترین کار دنیا این است که وقتی که حال خوبی نداریم (ناراحتی، خشم، حرص، احساس کمبود، احساس ناامیدی….) سعی کنیم به زور، آن را عوض کنیم. مثلا سعی کنیم تا یک فیلم کمدی ببینیم.

اولین گام در این کار به رسمیت شناختن احساس است. احساس منفی مهم‌ترین نشانه ما در زندگی است که افکار یا گفتار یا رفتار ما آن چیزی نیست که سیستم هدایتگر درونی می‌خواهد.

بنابراین احساس را قبول می‌کنیم….نسبت به فکر یا حرف یا کار خودمان آگاه می‌شویم…..و بعد آن فکر یا گفتار یا رفتار را عوض می‌کنیم.

بنابراین….وانمود کردن را باید با احساس لیاقت درونی خودمان ترکیب کنیم نه آن ارزشها و استانداردهایی که از بیرون به ما القا می‌شود.

۳# شکرگزاری موثر را به یک روتین روزانه تبدیل کنیم

یکی از بهترین روشها برای تلقین موثر، شکرگزاری است. در مقاله بعدی در این مورد بیشتر خواهم نوشت

نظر شما در مورد این مقاله چیه؟چقدر با آن موافق هستید؟اگر نظر خودتان را در قسمت پایین بنویسید…خیلی از شما متشکر خواهم شد و حتما پاسخ شما را خواهم داد
سندروم ایمپاسترقانون جذب
محمد جواد محبی...نویسنده کتاب ناخودآگاه ثروتمند. اگر دوست دارید مطالب جذابی در مورد ناخودآگاه ببینید، حتما اینستاگرام من را فالو کنید
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید