تا حالا شده که کل پسانداز خودتان را برداشته و با آن به یک سفر خارجی بروید؟
من سالها قبل (قبل از تولد این وبسایت) دو بار این کار را در دو سال متوالی کردم…میدانید چرا؟
به خاطر اینکه خودم را لایق و سزاوار این سفر میدانستم….(اینکه این موضوع از لحاظ مدیریت پول در زندگی شخصی چه جایگاهی دارد موضوعی است که قبلا راجع به آن صحبت کردهام اما الان صحبت من در مورد چیز دیگری است)
لیاقت….
آیا تا به حال به تحقق اهداف ریز و درشت خودتان فکر کردید؟
مثلا چرا در این منطقه خانه خریدید یا اجاره کردید؟ یا چرا پارسال ماشین خودتان را نو کردید؟ یا چرا فرزند شما به فلان مدرسه میرود یا چرا آیفون ۱۲ پرو مکس خریدهاید؟
بله…خیلی از این موارد نیاز به ابزاری به نام پول دارد اما قبل از آن، یک اتفاق در ذهن شما رخ داده….شما خودتان را لایق و سزاوار این هدف دانسته و آن را مال خودتان میدانید.
چرا؟
طبیعتا به این دلیل که باور دارید که منابع فعلی شما برای رسیدن به این اهداف کافی است.
البته منظور من صرفا منابع مالی نیست. سزاوار دانستن خودمان نقش مهمتری دارد و به همین دلیل است که خیلی از افراد ممکن است وام گرفته و مثلا آیفون ۱۲ بخرند یا وام گرفته و اتومبیل گرانقیمت بخرند….یا قرض کنند و به مسافرت خارج از کشور بروند.
در واقع برای اینکه من هدفهای خودم را تجربه کنم باید هم در آگاهی، هم در افکار، هم در اقدام، هم در گفتار….منبسط شوم.
دقت کردید؟
ما قرار نیست خودمان را در ناراحتی مدام قرار دهیم.
اگر مثلا زون راحتی فعلی ما ۲۰۶ است باید خودمان را در زون راحتی هیوندا I20 قرار دهیم. قطعا زون راحتی جدید نیاز به این دارد که ما از زون راحتی قبلی بیرون بیاییم و این موجب ناراحتی خواهد شد ولی موقتی است.
تا اینجا صحبت جدیدی نکردم….درسته؟
اما الان میخواهم در مورد تکنیک قدرتمندی به نام گلوله برفی ترسها صحبت کنم. که به شکل قدرتمندی این انبساط را برای ما انجام خواهد داد.
۹۰ درصد افرادی که این مطلب را میخوانند این کار را انجام نخواهند داد….شما جزئی از آنها نباشید.
همین الان چهار پنج هدف خودتان از از کوتاه مدت تا بلندمدت بنویسید. اهدافی که برای خود شخص شما مهم هستند نه کارهایی که دیگران از شما میخواهند.
حالا…یک فهرست از ترسهای خودتان تهیه کنید.
منظورم ترس از بانجی جامپینگ نیست….منظور ترسهایی است که وقتی به این اهداف فکر میکنید به سراغ شما میآیند.
مثلا:
به هر کدام از ترسهای خودتان نگاه کنید و ببینید که هر کدام از باورهای زیر چه نقشی در این ترسهای شما دارند.
این کار را انجام بدهید
اگر روبروی تمام ترسهای اثر هر کدام از باورهای بالا را بنویسید، شرط میبندم که عامل و باور اصلی که در بیشتر ترسهای شما تکرار شده….باور نداشتن به لیاقت و سزاواری است….
باور نمیکنید؟ کافی است امتحان کنید
اکنون این ترسهای را از کم به زیاد مرتب کنید.
مثلا ترس شماره ۱ چیزی است که با کمی فشار انجام میدهید و ترس آخر چیزی است که عمرا حاضر به انجام آن نخواهید بود…..
حالا…
یک برنامه برای خودتان طراحی کرده و از همین امروز، از ترس شماره ۱ شروع کنید….هر چیزی که هست آن را انجام دهید و پس از راحت شدن در انجام آن به سراغ دومی بروید….
این کار را به قصد رشد و با نیت مثبت انجام دهید نه اینکه مجبور به انجام کاری هستید.
این کار یک معجزه در زندگی شما خواهد ساخت.