معصومه کرم پور
معصومه کرم پور
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

آخ آخ ، لعنت بهت ، نتیجه ی لعنتی

اگه قبول نشم چیکار کنم ؟ اگه بهش نرسم چی ؟ اگه سرمایه گذاری م جواب نده چی ؟ اگه امسال درختا خوب بار نیارن چی ؟

شمام درگیر این اگر و اما ها بودین ؟ من که زیاد ، اولش فکر می کردم که من خیلی دنبال نتیجه هستم ولی بعدا متوجه شدم که درد خیلی هاست !

از یک جایی گوشامو تیز کردم . به حرفای آدما گوش دادم : کی دیپلم می گیری؟ کی درس ت تموم میشه ؟ درس ت تموم شد می خوای بری سرکار ؟ سر کار که رفتی کی ماشین می خری ؟ ! ازدواج نکردی ؟ یا اگه ازدواج کردی کی بچه میاری ؟ بچه دار که شدی: کی میره مدرسه ؟ و . و . و .

البته اینا در مورد خودمون هم هست .متاسفانه ما خودمون هم هر کاری رو که شروع می کنیم دنبال این هستیم که آخرش چی میشه ؟ اصلا آخر قصه چیزی وجود داره ؟ اگر وجود نداره که ما داریم وقتمون رو تلف می کنیم !

مثلا اگه درس می خونی حتما آخرش باید برسه به دیپلم ! اگه رابطه ای داری حتما آخرش باید برسه به ازدواج ! اگه ازدواج کردی حتما آخرش باید برسه به بچه ! اگه سرکار میری حتما باید آخرش برسه به ماشین ! اگه درس می خونی حتما آخرش باید برسی به مدرک ! اگه درخت می کاری حتما باید آخرش برسه به میوه !

بابا ازدواج کلی حس و حال خوب داره کلی لحظه های قشنگ داره کلی ازش میشه چیز یاد گرفت کلی با ازدواج میشه رشد کرد حالا اگه نتیجه نباشه اگه بچه نباشه نباید بهش فکر کنی ؟ !

درس خوندن کلی یاد گیری داره کلی حس خوب داره کلی رشد داره حالا اگه ته ش مدرک هم نباشه نباید دنبالش رفت و درس خوند؟

درخت کاشتن کلی حال خوب داره ، درخت سایه داره زیبایی داره ، هوا رو تمیز میکنه ، باد بیاد صدای برگ هاش ، برف بیاد زیبایی برگهاش ، حالا حتما که نباید میوه باشه !



خوب حالا که اینا رو براتون گفتم می خوام از یک مطالعه براتون یک مثال خیلی جالب بیارم.تو یک مطالعه از آدم هایی که نزدیک مرگ بودند و تو بیمارستان بستری بودن سوال کردند که بیشترین حسرتی که تو زندگی داری چیه ؟

جواب ها بی نهایت عجیبه ! بریم چند تاشونو با هم ببینیم :

کاش کمتر کار می کردم !

کاش بیشتر با بچه هام بازی می کردم !

ای کاش زندگی رو اینقدر جدی نگرفته بودم !

ای کاش بیشتر ریسک می کردم !

ای کاش با ترس هام بیشتر روبرو می شدم!

ای کاش بیشتر تلاش می کردم!

ای کاش برای عزیزانم کارهای بیشتری انجام می دادم !

ای کاش از خودم بهتر مراقبت می کردم !

ای کاش بیشتر به سفر می رفتم !

کاش احساسات خودم رو بیشتربروز می دادم !

جالبه نه ؟ هیچ کس نمیگه کاش بیشتر بچه داشتم ! کاش خونه های بیشتری داشتم ! کاش میتونستم فلان بنز رو بخرم ! کاش فلان کنکور رو قبول می شدم !

در حالیکه همه ی ما عاشق نتیجه هستیم همه ی حسرت ها مربوط به مسیر هست ! مسیر و بدون در نظر گرفتن نتیجه !

بیشتر ریسک کردن ، بیشتر با بچه ها بازی کردن ، بیشتر شادی کردن ، کمتر کار کردن ، با ترس ها روبه رو شدن ، همه و همه مربوط به مسیره . میدونی چرا ؟ چون کل زندگی مسیره ! چون اصل زندگی مسیره . ولی ما اینقدردنبال اون نتیجه هه هستیم اینقدر به ته داستان فکر می کنیم که یادمون میره باید ازمسیر لذت ببریم.

آخراین نوشته می خوام بهت بگم که اگه زیاد در بند نتیجه باشی استرس می گیری و اگه زیاد استرس ت ادامه پیدا کنه اضطراب می گیری! من متاسفانه مدت زیادی با اضطراب دست و پنجه نرم کردم.خیلی جون کندم تا تونستم از شرش خلاص بشم .بالاخره با مطالعه ، روان درمانی و یکی از چیزایی که خودم کشف کردم همین نتیجه هست که خیلی تو زندگی مون اضطراب آوره .

امیدوارم که شماهم بتونین برای نتیجه تلاش کنین ولی بهش وابسته نباشین!

آدرس اینستاگرام من : azno_man


مسیر زندگیرشد و توسعه فردینتیجه گراییرسیدن به هدفاضطراب موفقیت
خوندم و می خونم و عاشق خوندن هستم ولی ، ، ، ارزشمندترین چیزا رو از خود زندگی یاد گرفتم ، وقتی گوشامو تیز کردم !
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید